انتخابات بهانهایست تا نقدی بر عملکرد افرادی زنیم که در جامعهی کنونی شهرستان، برای خود طبقهای بالاتر از عامه مردم ساختهاند که گویی به فئودالیسم میماند.
از قضا انتخاباتهای نمایندگی مجلس در چند دهه اخیر را نیز دستاویزی برای رسمیت بخشیدن به طبقه خود در بستر جغرافیای کهگیلویه بزرگ قرار دادند و هر دوره به تعمیقتر و جاافتادهتر شدن این مسئله کمک میکنند، حالیه آنکه اینان در طی زمان و با ابزارهای جبرگونه، اراده خود را بر مردم تحمیل نموده و مردم نیز ناخواسته به پذیرش این طبقه ممتازه، تن دادهاند.
منفعت شخصی شاید شاخصترین ویژگی این قشر است که در انتخاباتها بویژه انتخابات مجلس تجلی مییابد و بیش از همیشه خود را نمایان میکند.
افرادی که بواسطه جایگاه علمی، شغلی، اجتماعی یا مناسبتهای منطقهای که برای خود دستوپا کرده و از قِبَل این جایگاه، خود را تحت عناوینی همچون بزرگ طایفه، نخبه و نهایتاً لیدر به جامعه، طایفه و فامیل قبولانده، اکنون انتخابات را بهترین فرصت برای رسیدن به منفعتهای شخصی میبینند.
اینان که جایگاهشان را پیش از این تثبیت نموده، خود را آماده صعود به سمت سود، منصب و جایگاهها و مقامهای بالاتر اما با نردهبان مردم میبینند.
مردمی که در نگاه اینان، توان تشخیص خیر و شر را ندارند و باید به جای آنان تصمیم گرفت، به جایشان فکر کرد، به جایشان حرف زد و القصه اینکه به جای آنان رأی داد.
شوالیههایی هستند که برای سود سرمایهدارانِ زرسالار تلاش میکنند تا از قِبَل سود آنان، خود نیز به منصب و جایگاهی دست یابند، کیسه خود را ببندند، بستگان و اطرافیانشان را آباد کنند و در نهایت سوار بر مَرکَبهای چند صد میلیونی بر همان مردمی که از نردهبانشان به اینجا رسیدهاند، فخرفروشی کنند و پُزَش را بر آنان نهند.
فیالجمله باید گفت سود این شوالیهها در کمفهمی و ناآگاهی مردم است، بدین معنا که هرچه مردم در جهل باشند سود و منفعت خود و بالادستانشان تضمین است، لهذا روزبهروز بر جُهدشان میافزایند تا مردم، جاهلانی باشند که توان تشخیص خیر و شر، زیبا و زشت را نداشته باشند تا اینگونه سیطرهی سلسلهگان خود بر مردم را تداومی همیشگی بخشند.
اما افرادی هستند با نیات نیک که برای آگاهی بخشیدن به مردم و از سر دلسوزی تلاش میکنند، اما نفع عمومی را بر نفع شخصی ترجیح میدهد و سعیشان آن است تا با رشد فکری و آگاهی که به مردم میبخشند، آنان را صاحب تواناییهای فکری نموده تا خود، دست به انتخاب بزنند و خود سرنوشت خود را تعیین کنند و خود خیر و شر را از هم تمییز دهند.
به مردم یاد میدهند تا خود فکر کنند، خود حرف بزنند و خود انتخاب کنند.
کمکشان میکنند تا مطالبهگر حقوق خود باشند و اینکه چگونه مسئولانشان را در برابر کجیها و کمکاریها پاسخگو نمایند.
کمکشان میکنند تا ارجحیت نفع عمومی بر نفع شخصی را در خود نهادینه کنند و نفع عموم را نفع خود نیز تلقی کنند.
شخصیتهای که خود را همطراز با عامه مردم میبینند و به حشر و نشر با آنان افتخار نیز میکنند.
Leave a Reply