آخرین اخبار
اشتراک گذاری
06 February 2019
کد مطلب : 25635

دهه فجر یکی از ماندگارترین مقاطع تاریخ ایران و به نوعی عید پیروزی انقلاب اسلامی است زیرا که با پیروزی انقلاب اسلامی، ملت ایران به رهبری امام (ره) حیاتی دوباره یافت و از زیر یوغ استعمار جهان‌‌ خواران خارج شد،انقلابی که بدون شک معجزه ای الهی بود و به دست بزرگ مردی از سلاله پاک رسول خدا (ص) به انجام رسید و چشم امید مظلومان و مستضعفان جهان را به خود خیره کرد.

هم اکنون که در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی قرار داریم بیش از چهار دهه از وقوع این واقعه تاریخی در ایران می‌‏گذرد. انقلابی که حقیقت ماندگار آن با گذشت زمان نه تنها از یادها نرفت بلکه الگو و سرمشقی برای جهانیان شد زیرا بر گرفته از قیام سرخ حسینی و به رهبری بزرگ مردی بود که با همراهی مردم خون دل های زیادی تحمل کرد تا سرانجام به پیروزی ختم شد.

اعتصاب کارکنان صنعت نفت

یکی از اولین شهرهایی که در استان کهگیلویه و بویراحمد به ندای حق طلبانه امام خمینی (ره) علیه حکومت پهلوی پاسخ مثبت داد، مردم مبارز گچساران بودند. نخستین آثار این حرکت در ماه مبارک رمضان و عید سعید فطر سال ۵۷ آشکار شد. تظاهرات، تعطیل شدن بازار و پس از آن اعتصاب کارکنان صنعت نفت و قطع صادرات نفت به یک خیزش عمومی تبدیل شد.

 این شهر به خاطر نفت آنچنان مهم شده بود که علاوه بر ساواک؛ نیروهای مسلح نظامی اعزامی از استان های فارس و خوزستان برای سرکوب و جلوگیری از تظاهرات بسیج شدند.پس از سال ۱۳۴۲ تا سال ۱۳۵۷همزمان با شهرهای بزرگ و مذهبی کشور چندین طبقه و گروه در شهرستان گچساران فعالیت­های مبارزاتی و انقلابی با حکومت پهلوی داشتند.

یکی از این مبارزین انقلابی گچساران “بلقیس بیگدلی” است،بانویی انقلابی که در یک خانواده مذهبی و انقلابی رشدمی کند،وی دوران تحصیلی ابتدایی را در دبستان جمشیدی ، دوره راهنمایی را در مدرسه اندیشه و دوران دبیرستان را در مدرسه پروین اعتصامی این شهرستان با موفقیت پشت سرمی گذاردو بعدها هم کارشناسی ارشد الهیات را از دانشگاه تهران اخذ می کند.

این بانوی مبارز پس از اخذ کارنامه قبولی پنجم ابتدایی ، توسط مادر مؤمنه اش نزد “شیخ جواد اعتدالی بهبهانی” در مسجد جامع شهر(شهیدان) می رود تا از محضر این استاد بزرگ، علوم قرآنی و اخلاق اسلامی را فرا گیرد.

بلقیس بیگدلی، در آن دوران اهتمام زیادی به فراگیری قرآن و اخلاق اسلامی می کند و در جلسات هیئت فاطمیه گچساران که بانوان مؤمنه و انقلابی در آنجا گرد هم می آمدند شرکت می کند و در آنجا هم مقالاتی انقلابی تهیه کرده و برای بانوان در آن مجالس قرائت می کنند.با این تفاسیر درادامه  و در گفت و گویی خواندنی گوشه ای از رشادت های انقلابی مردم گچساران از زبان این بانوی مبارز انقلابی روایت شده است.

آشنایی با خیاط انقلابی گچساران

وی در خصوص مبارزات انقلابی مردم گچساران در آن دوران می گوید:استادم جناب “شیخ اعتدالی” مرا با نویسندگان زیادی در آن دوران آشنا کردند که در عین حال هم مطالعه بسیاری از  کتاب هارا به من سفارش می کردند ؛در دوران راهنمایی استادم مرا به یک دکان خیاطی می برد که در آنجا با یک خیاط انقلابی آشنا می شوم  آن خیاط که “سید نجف بلادیان” نام داشت، نشریات مکتب اسلام (برای جوانان) و (پیام شادی برای کودکان) که از قم می فرستادند به من نشان دادند  و مرا تشویق کردند که این نشریه ها را به دیگران برسانم تا مردمی که دچار فقر فرهنگی هستند با اسلام آشنا شوند.

بیگدلی در ادامه می افزاید:ایشان کم کم نوارهای صوت حضرت امام و اطلاعیه‌های قبلی امام را به بنده می دادند که آن ها را بخوانم و گوش دهم.در کلاس اول دبیرستان بودم که مرا با خیاط دیگری که “شریعتی” نام داشت، آشنا کردند؛ او که فردی متدین و انقلابی بود توسط همسرش مرا با چند کتاب انقلابی و مذهبی آشنا کرد.در آن دوران کتاب های شهید مطهری را هم مطالعه می کردم و به سوالاتی که در ذهنم ایجاد می شد با مطالعه این کتاب ها پاسخ هایم را دریافت می کردم.

ورو به عرصه مبارزات انقلابی

این بانوی مبارز انقلابی بیان می کند:کم کم با خواهرانی آشنا شدم که باعث شدند هسته های انقلابی شهر را به کمک همدیگر تشکیل دهیم. خواهرانی در جلسات ما بودند که توسط برادر و همسرانشان با جلسات برادران ارتباط برقرار می کردند و اطلاعیه ها، اعلامیه ها و هماهنگی ها از این طریق ایجاد می شدو بعدها غیر از جلسات ما جلسات دیگری هم تشکیل شد که در این جلسات اطلاعیه ها ،اعلامیه ها و نوار ها باهمدیگر رد و بدل می شدند.

وی درادامه می گوید:در سال ۵۶ در کلاس دوم دبیرستان درس می‌خواندم، که فهمیدم امام خمینی(ره) و پیروانش هدفی ندارند جز این که احکام اسلامی را احیا، عدالت اجتماعی را مستقرکرده و بگویند که دین از سیاست جدا نیست و جامعه را برای برقراری نظام الله آماده وتقویت کنند، بنابراین ارزش های اسلامی را شناخته و وارد میدان مبارزه شدم.

بیگدلی تصریح می کند:تظاهرات مردمی  در سال ۵۶ خیلی گسترده تر شده بود و از پاییز و زمستان به صورت تظاهرات خیابانی نشان داده می شد، ولی جرقه اصلی اعتراضات از اول آبان ۵۶ این گونه شروع می شود که فرزند حضرت امام، “سید مصطفی خمینی” توسط عمال پهلوی به شهادت می رسند که این اتفاق منجر به برگزاری جلسات سوگواری اعتراض آمیز در قم، تهران، یزد، مشهد، شیراز و تبریز می شودو تا اواخر آبان ماه انقلابیون به نوشتن بیانیه، تشکیل گروه های جدید، احیای گروه های قدیمی، صدور نامه و انتشار نشریات اقدام  می کنند.

آغاز تظاهرات درگچساران

این مبارز انقلابی گچساران در ادامه می گوید:در شهر گچساران هم همراه با دیگر نقاط کشور، بازاریان و مردم همراه با دیگر قشرهای مذهبی این شهر در کنار “محمد زید بهبهانی” برای تسلیت به امام و اعتراضات به رژیم پهلوی دور هم جمع شدند که  پس از آن زمان مرحله جدیدی در روند پیشروی انقلاب رخ می دهد و تظاهرات خیابانی هم شدید تر می شود.

بیگدلی اظهارمی کند:در ۱۷ دی ماه و در آستانه محرم سال ۵۶ به دستور شخص شاه مقاله ای بر ضد روحانیت در روزنامه اطلاعات منتشر می شود و روحانیت را ارتجاع سیاه می نامد، تحت عنوان (ایران و استعمار سرخ و سیاه) و با یادآوری و تمجید از اصلاحات ارضی و انقلاب سفید شاه و ملت؛ با به کار بردن تعابیر زشت درمورد امام خمینی ایشان را مورد اهانت قرار می دهندکه منجر به قیام ۱۹ دی در قم می شود.

 وی می افزاید:در روز ۲۰ دی حضرت امام (ره) در اطلاعیه‌ای خواستار تظاهرات بیشتر می شوند و به شهر قم و روحانیت مبارز بخاطر ایستادگی در برابر حکومت پهلوی تبریک گفته و شاه را به همکاری با آمریکا برای نابودی ایران معرفی می کنند که در روز ۲۹ بهمن به عنوان چهلم کشتار قم در شهر های بزرگ ایران مجالسی برگزار شد و برای نخستین بار مرگ بر شاه گفته شدو نیز در اربعین هر گروه از شهداء، اعتراضات بعدی به حکومت پهلوی شکل می گرفت.

همه با حجاب کامل در شهر ظاهر شدیم

این مبارز انقلابی در ادامه بیان می کند:در شهر گچساران هم زمان با تهران و شهر های دیگر مجالسی برگزار می شد که در روز ۱۷ دی ۵۶ که سالروز کشف حجاب اجباری توسط رضا شاه بود و همزمان با قیام خونین مردم قم در اعتراض به توهین به حضرت امام در روزنامه اطلاعات؛ ما خواهران و برادران انقلابی -مذهبی شهر در منزل یکی از برادران نشستی داشتیم، که خواهران همه با حجاب کامل در شهر ظاهر شوند تا هم اعتراض به این روز و هم اعتراض به روزنامه اطلاعات باشد.

نقشه ای برای فریب ساواک

وی می افزاید: پس از جلسه به صورت انفرادی از خانه خارج شدیم که من وقتی به خیابان امینی نزدیک منزلمان رسیدم، متوجه شدم که ماشین ساواک مرا تعقیب می کند به خانه ای که در آن کوچه باریک واقع در آن خیابان بود وارد شدم که به سرعت چادر مشکی ام را از سرم درآورده و چادر رنگی پوشیدم وبدون اینکه متوجه شوند به منزل رفتم.

سخنرانی باشکوه در جمع مردم گچساران

بیگدلی درادامه تصریح می کند:اربعین های پیاپی و اجتماعات مختلف در شهر های ایران و تهران باعث شده بود که جشن های نیمه شعبان سال ۵۷ بنا به رهنمودهای حضرت امام به علت شهادت هم وطنان در آن ایام به مجالس تسلیت به امام زمان (عج) مبدل شوند و انقلابیون مسلمان از چراغانی و تظاهر به شادی خودداری کردند. در آن روز هم در مسجد صاحب الزمان(عج) گچساران سخنرانی کردم و به شناخت خواهران در زمینه سیاسی مذهبی تاکید کردم  و در آخر سخنرانی ام به این نکته رسیدم که  عید ما روزی خواهد بود که هیچ آثاری از ظلم نباشد.

حمله مردم به سینما و اماکن مشروب فروشی

وی درادامه تصریح می کند:اولین راهپیمایی در گچساران در شب عید فطر سال ۵۷بود که حضرت  امام خمینی به عنوان وظیفه ای برای همه مسلمانان خواستار عدم سازش با شاه شد و از مردم خواستند تا زمان اخراج شاه از کشور ایستادگی کنند که در این هنگام مردم مسلمان و انقلابی گچساران به خیابان ها ریخته و به سینما و اماکن مشروب فروشی حمله بردند و نیرو های امنیتی با گاز اشک آور و آزار و اذیت سعی در پراکنده کردن مردم داشتند و مردم گچساران مرتبا این شعار را سر می دادند که “نهضت ما حسینی است  رهبر ما خمینی است” و همچنین می گفتند “یا مرگ یا خمینی”!.

بیگدلی اظهارمی کند:تظاهرات و جلسات انقلابی مردم گچساران ادامه پیدا می کند و در اواخر مهرماه ۵۷ مدارس و دانشگاه ها و… تعطیل می شود که در این هنگام هم اوقات بیشتری برای فعالیت های انقلابی پیدا کردیم،در روز ۱۹ آبان ۵۷ (روز عرفه) قرار بر این بود که صبح این روز در مراسمی از ساعت ۱۰ صبح مردم جلوی مسجد صاحب الزمان(عج) تجمع کنند.

تجمع مردم گچساران درمسجد صاحب الزمان(عج)

وی می افزاید:آقای فرهنگ از شهرستان بهبهان برای سخنرانی آمده بود و موضوع سخنرانی اش بررسی و تحلیل تاریخ مبارزات مردم ایران از مرداد ماه ۱۳۲۸ تا ۱۳۵۷ بود. نیروهای امنیتی در خیابان ۶ بهمن ( شهید بلادیان کنونی) مستقر شده بودند و قصد داشتند تظاهرات را بر هم زنند و با این قصد به بلند گو شلیک کردند، مردم به مسجد پناه برده و در مسجد صاحب الزمان (عج)جمع شدند. سیدنجف بلادیان مردم را به آرامش دعوت کرد و در ضمن آیه ۱۶۹ آل عمران(و لا تحسبن الذین قتلو فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون) را قرائت کردند و مردم پس از نماز ظهر و عصر به خانه‌هایشان رفتند.

شهادت جمعی از جوانان انقلابی گچساران

این مبارز انقلابی گچساران اظهارمی کند:مردم باز هم در بعد از ظهر همان روز مجدد در مسجد جامع گچساران (شهیدان) تجمع می کنند و آقای “محمد زید بهبهانی” سخنرانی می کنند. بعد از سخنرانی مردم منتظر ادامه برنامه بودند، که ناگهان نیرو های ارتش هنگ بهبهان با ریوی ارتشی رسیدند و در فاصله ۱۰۰ متری روبروی جمعیت قرار گرفته و شروع به تیراندازی می کنند؛ که درهمانجا ۵ نفر از جوانان انقلابی شهر به شهادت می رسند. درآن لحظه در حیاط مسجد حضور داشتم که با دیدن این صحنه ها فقط اشک ریخته و الله اکبر می گفتم.

دستانم را به خون شهداء آغشته کردم

وی می افزاید: در همین زمان می خواستم مقاومت کنم ولی نمی دانستم چه کاری باید انجام دهم و فقط می دیدم که مردم با شتاب به بیرون از مسجد می روند و نیروهایی امنیتی رژیم پهلوی آنها را تعقیب می کنند. در این هنگام دستانم را به خون شهدا آغشته کرده و به بیرون از مسجد دویدم و فریاد می زدم الله اکبر یا مرگ یا خمینی! در یک لحظه از دور دیدم که پدرم دست خواهر و برادر کوچکم را گرفته و از صحنه درگیری دور می شوند. در همین هنگام هم شنیدیم که یکی دیگر از جوانان این شهر به نام شهید “حسین امینی” در این حادثه نیز به شهادت رسیده است.

قرائت خطبه حضرت زینب در اربعین حسینی

این بانوی مبارز انقلابی گچساران درادامه تصریح می کند:۲۹ دی ۵۷ روزی که اصول جمهوری اسلامی در راهپیمایی میلیونی مردم ایران اعلام شد و تظاهرات این روز همراه با اربعین حسینی بود در این روز متولیان تظاهرات و راهپیمایی در گچساران از من خواستند که سخنرانی کرده یا مقاله ای بخوانم، چون روز اربعین حسینی بود من بهتر دیدم از عقیله بنی هاشم حضرت زینب کبری (س)، پیام آور عاشورای ۶۱ تبعیت کنم و به این دلیل خطبه حضرت زینب سلام الله علیها در شام را خواندم و مطالبی پیرامون اهداف ما از این راهپیمایی بیان کردم.

وی درادامه تصریح می کند:مبارزات به شکل راهپیمایی ،تظاهرات ،سخنرانی و روشنگری مردم ادامه داشت تا اینکه ۲۳ دی ماه ۵۷به دستور امام خمینی ،شورای انقلاب تشکیل شد، ۲۶ دی ماه شاه رفت، ۲۹ دی امام خمینی فراخوان برای تعیین تکلیف سلطنت و دولت بختیار برگزار کرد که مردم تهران و همه شهر ها به خیابان ها ریختند و روز سوم بهمن فرودگاه برای جلوگیری از ورود امام خمینی بسته شد.در ۷ و ۸ بهمن در همه شهرها اعتراض به بسته شدن فرودگاه کردند و در تهران چندین نفر شهید شدند.

سرودن شعر “خمینی ای امام” درگچساران

بیدگلی درادامه می گوید:در ۱۲ بهمن سه میلیون نفر برای استقبال از امام خمینی به خیابان ها ریختند، و دست ما گچسارانی ها از فرودگاه کوتاه بود،به همین خاطر دسته گل هایی در بغل گرفته و شعری را که با خواهران انقلابی در خانه یکی از خواهران تمرین کرده بودیم با هم می خواندیم و شعر این بود :خمینی ای امام خمینی ای امام ای مجاهد ای مظهر شرف ای گذشته ز جان در ره هدف…، روز های بعد به محض فروپاشی دولت بختیار، قدرت به دست سازمان هایی به نام کمیته افتاد و در شهر ما هم این کمیته ها کارهای مردم را حل وفصل می کردند.

وی درادامه می افزاید:سرانجام روز یکشنبه ۲۲ بهمن ماه سال ۱۳۵۷ این انقلاب در ساعت ۶ بعد از ظهر به پیروزی رسید و رادیو اعلام کرد اینجا تهران است صدای راستین ملت ایران صدای انقلاب…

این بانوی مبارز انقلابی گچساران در پایان گفت:خواهران و برادران بسیاری در لحظه لحظه های انقلاب در گچساران با تمام وجودشان در صحنه بودند، دعا می کنم که خداوند همه ما را عاقبت به خیر کند و پرچم این انقلاب اسلامی که ثمره خون هزاران شهید است به دست رهبر فرزانه انقلاب به حضرت ولی عصر (عج) تقدیم شود.

این مطلب بدون برچسب می باشد.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *