آخرین اخبار

زنگ ها برای که به صدا در می آیند/آسیب های اجتماعی دست بردار نیستند

خبرهای خوشایندی از گوشه و کنار استان به گوش نمی رسد علیرغم تلاش های فراوان نیروهای نظامی و دستگاه قضایی کمتر روزی می شود پیدا کرد که خبری از خودکشی ، قتل ، درگیری های خیابانی و تصادفات منجر به فوت به گوش نرسد. در حالیکه خبر خودکشی و اقدام به خودکشی خیلی ها در […]

اشتراک گذاری
01 October 2016
کد مطلب : 1384

خبرهای خوشایندی از گوشه و کنار استان به گوش نمی رسد علیرغم تلاش های فراوان نیروهای نظامی و دستگاه قضایی کمتر روزی می شود پیدا کرد که خبری از خودکشی ، قتل ، درگیری های خیابانی و تصادفات منجر به فوت به گوش نرسد.
در حالیکه خبر خودکشی و اقدام به خودکشی خیلی ها در استان دهن به دهن می چرخد خبر کشته شدن ۴ سرباز به ناگاه استان را تکان می دهد،داغ سربازان بر دل مادران مانده که خبر تصادفات که اکثرا ناشی از عدم استاندارد بودن جاده هایمان است عذابمان می دهد و انگار اراده مصممی برا پایان دادن به این اخبار شوم وجود ندارد وذهنیت به وجود می آید که می بایست کلیه رنج های همه این مصیب ها به دوش نیروهای نظامی و قضایی باشند تا جور همه یکجا کشیده شود.
زمانیکه خونین‌ترین اتفاقات هرروز از سر و کول مردم ما بالا می‌روند، وقتی فقط در یک شهر با فاصله ۵ کیلومتر به مرکز استان در کوتاه‌ترین زمان ممکن ۴ سربازجان خود را از دست می دهند،وقتی که آمار خودکشی به بالاترین رقم خود می رسد ، وقتی کار یک راننده تاکسی با مسافر برای ۲۰۰ تومان به چماق کشی و خط و نشان کشیدن می رسد و وقتی شارژ هزار تومانی ایرانسل در این استان نزاع های دسته جمعی راه می اندازد چرا نباید نگران بود؟
افکار عمومی غالب این آسیب های اجتماعی را ناشی از رگ غیرت هم استانی هایمان می دانند اما هرگز به این مهم فکر نکرده اند همین رگ بدنام شده، مالکان ارزشمندی داشت که هر کدام به سهم خود مایه مباهات این استان بودند از ۱۸۸۰ شهید جان بر کف استان گرفته که برای سربلندی میهن جان خود را از دست دادندتا بزرگانی چون مرحوم آیت الله ملک حسینی و یا دکتر علی ملک حسینی از آریوبرزن و هزاران نام دیگر تا عطا طاهری که سوی دو دیده‌ اش را پای کاغذ و جوهر هزینه کرد تا اندیشه واژگان مردم هم استانی اش را جمع آوری کند.
بدون شک مقابل این استحاله گزنده و تدریجی دو راه بیشتر نداریم یا اینکه تسلیم شویم و یا هم مقاومت راه دگرمان است، . اینکه چرا کار به اینجا کشید، اینکه وظیفه هر کدام دستگاههای اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و سیاسی در بوجودآوردن این آسیب ها چیست و اینکه معضل بزرگ و غول‌آسایی را که خرد ،خرد جان گرفته و اکنون به بی‌رحمانه ترین شکل ممکن جان دیگران را می گیرد چگونه می توان از بین برد،همه و همه محتاج وجدانی بیدار و چشمانی باز است. اگر نه، باز هم محکوم هستیم ” به اندوه” و تنها همین
همه این اتفاقات زمانی رخ می دهد که هیچ دستگاهی در استان خود را مسئول نمی داند اما اگر بنا به کلنگ زنی فلان پروژه باشد همه مدیران و نمایندگان برای افتتاح به صف می شوند و همه این ها زمانی اتفاق می افتد که طی روزهای هفته جلسات متعددی در سالن جلسات استانداری و دیگر دستگاهها برگزار می شود ،کارگروه اشتغال،شورای اداری،اقتصاد مقاومتی ،شورای فنی ……اما ایکاش دوستان که اکثرا از مدیران ارشد و نخبه استانی هستند،یکبار به حرف بیایند و مختصر خروجی این جلسات را برای مردمی که در جلوی دوربین ها ،خودشان را خدمتگذر آنان می دانند تشریح کنند و چنانچه مختصر تفاوت مثبتی در زندگی عامه مردم مشاهده کرده اند اعلام کنند.

جالبت ترین قسمت ماجرا آنجاست که در همه نشست ها و زمانیکه پای صحبت مدیران که می نشینی صحبت از کسب مقام های برتر کشوری از سمت و سوی همین استان ماست خب این همه امتیاز و مقام بالاخره می بایست یک امتیازاتی را برای استان ما به ارمغان بیاورد ،می بایست یک خروجی مشخصی برای این استان داشته باشد و اینجاست که این سوال برای عامه مردم پیش میاید که چرا در شاخص توسعه آخر هستیم ،چرا بیشترین میزان رشد خودکشی را داشته ایم ،اینکه چرا بیکارترین استان کشور هستیم نیز جای خود دارد چرا یکی از دانشگاههای استان ما در بین دانشگاههای برتر کشور نیست ؟ چطور می‌شود که خیلی از ما در مورد مداوای بیماری‌های مختلف، مراجعه به پزشکان دیگر استان ها را ترجیح می‌دهیم حتی اگر راه داشته باشد، بابت آنفولانزا و آب‌ریزش بینی هم به مراکز درمانی استان خودمان اعتماد نمی‌کنیم؟

چندین و چند سال است که ستاد تشکیل می دهیم {صرفا به دوره خاصی مربوط نمی شود}،هزینه می کنیم، جلسه می‌گذاریم،سخنرانی می کنیم و آخر سر هم هیچ به هیچ. بسیاری از این تشکیلات صرفا جهت تبدیل شدن به منبع درآمدهای آنچنانی برای آدم‌هایی که هیچ سودی برای استان نداشته‌اند و با القاب دهن پرکن روزگارشان را می‌گذرانند. خوشبختی بزرگ زمانی برای افرادی که در چنین مکان هایی مشغول به کار می باشند این است که هرگز فردی از آنها توضیح نمی‌خواهد و نمی‌پرسد برای امتیازاتی که به نا حق گرفته اند، دقیقا چه سودی به هم استانی های خود رسانده اند؟ همه اینها در پشت ردیف کردن عبارات شیک و لطیف جمع می‌شود و بعد همه می‌روند دنبال زندگی‌شان تا جلسه بعدی، نطق بعدی جهت ابراز امیدواری دیگر…..
جناب آقای خادمی ،هنوز دیر نشده است ،اما استان کهگیلویه و بویراحمد چنانچه به بی خیالی و بی تفاوتی در قبال همه این آسیب ها عادت کند سر بزنگاه آن زمان که استاندار بومی استان برای حفظ اعتبار نیازمند به روزمه کاری باشد دست استاندار بومی و خونسرد خود را نخواهد گرفت……

این مطلب بدون برچسب می باشد.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *