آخرین اخبار
اشتراک گذاری
۱۹ خرداد ۱۳۹۸
کد مطلب : 28629

 

سال ۹۵ را می توان بهار تاجگردون نامید.پیروزی با آرا چشمگیر روزگار را بر مدار میل آقای تاجگردون به چرخش واداشت.
با شروع سال ۹۶ و بازگشت عقلانیت به جای احساسات در آحاد جامعه و فروکش کردن شور و غوغای پیروزی،
کم کم مطالبات و خواسته های طیفهای رنگارنگ حامی نماینده آغاز شد و بتدریج جامعه رای دهندگان را به سمت فاز نارضایتی سوق داد که نمونه هایی از آن را در سال ۹۷در بخشها و روستاها و اقشار مختلف مردم شاهد بودیم.
مردمی که با شعارهایی همچون معمار اقتصاد ایران،میرشکال کوه خومی،رئیس جمهور آینده، برای خود تابلویی از امیال و آرزوهای ریز و درشت و دست یافتنی و دست نایافتنی را ترسیم کرده بودند در تقلای دستیابی به این امیال چشم در دست کرامت نماینده ای دوخته بودند که آن را بیش از حد در پرده ذهن و خیال خود بزرگ کرده بودند و مطابق تصویر ذهنی خود نیز مطالباتشان را در پیش چشم به نظاره نشسته بودند و منتظر اقدام نماینده.
اما با فاصله گرفتن از دوران پرغوغای انتخابات بسیاری از رای دهندگان در هاله ای از بیم و ناامیدی قرارگرفتند و نرسیدن به خواسته هایشان آنان را در بیابان حیرت و سرگردانی فروبرد.
آقای تاجگردون با قرارگرفتن در جایگاه ریاست کمیسیون برنامه و بودجه و ارتباطات تنگانگ با دولت و اعضای کابینه و چهره ای تاثیرگذار در مجلس به ویژه در بحث بودجه ی سالانه و مبسوط الید بودن در تخصیص اعتبار به طرحهای ملی و منطقه ای و تبلیغات شخصی خودش، انتظارات و توقعات را هم به میزان موقعیت و شرایطش افزایش داده است و با توجه به بحث اشتغال و نحوه ی بکارگیری نیروی کار در مشاغل اداری موجود در سطح ادارات و سازمانهای حوزه ی انتخابیه، جبهه ی جدیدی از ناراضیان رای دهنده را در مقابل خود می بیند و به ویژه در بحث اشتغال و نحوه ی بکارگیری نیروی کار و تبعیضات اعمال شده در این حوزه،شمار ناراضیان و منتقدان را افزایش داده است
و ادامه شرایط و روند موجود بستگی به نحوه ی رفتار تاجگردون در قبال تمام مردم حوزه ی انتخابیه و نه فقط حامیان چهار سال قبل ایشان دارد.
آقای تاجگردون رئیس بودجه خوب می داند که مردم در سال ۹۸ تاجگردون را نه تحت عناوین “معمار اقتصاد و میر شکال خومی و یا رئیس جمهور آینده” بلکه تاجگردونی که هشت سال در مطلوبترین شرایط، نمایندگی مردم را کرده و عملکرد خود را به نمایش گذاشته قضاوت خواهندکرد و لبّ کلام اینکه مردم در دوم اسفند نودوهشت به عناوین و القاب و دکتر و مهندس نمی پردازند بلکه با تحلیل وضعیت خود در تمام ابعاد به داوری خواهند پرداخت و کارنامه ی آقای تاجگردون در اسفند ۹۸ مهر خواهدخورد،حال این مهر،مهرِ تکرار شرایط فعلی باشد یا مهرِ *جای خود را به دیگری واگذار کن* ، بستگی به میزان عمل نماینده و تقوا و وجدان عموم جامعه دارد که چگونه با میزان و مقیاس آرا به سنجش وضعیت شهرستان خواهند پرداخت؟
و هرچه اقبال و رای مردم بر آن قرارگیرد انشاالله به خیر و صلاح جامعه خواهدبود و مورد پذیرش همگان.

*اصولگرایان و چشم انداز آینده*

اصولگرایان هرچند که وضعیت نهائیشان هنوز روشن نیست اما شرایطشان به مراتب بهتر از شرایط سال ۹۴ می باشد.
اکنون بزرگان اصولگرا به این نتیجه ی قطعی رسیده اند که به جای سربازی و خدمت به جناح مقابل باید در جبهه ی خود بمانند و به مدیریت و فرماندهی جبهه ای بپردازند که از همین سنگر پرچم پیروزی را بارها بالا برده بودند و این برای جامعه ی اصولگرایی یک گام مقتدرانه به پیش است.
شرایط سیاسی اصولگرایان به آن میزان رو به بهبود هست که بتواند برای بازپس گیری سنگر نمایندگی علم مبارزه را بردوش گیرد و آژیر خطر را برای جناح رقیب به صدا درآورد.
چنان استنباط می شود که بزرگان اصولگرا برای یک فداکاری و ایثار، آمادگی روحی را پیدا کرده اند و به این باور عقلی و منطقی رسیده اند که باید نقش پدری را برای این جناح به خوبی ایفا کنند و میدان مبارزه را برای جوانترها که ظرفیت وجودیشان امید به آینده را روشنتر می سازد هموارتر کنند.
اصولگرایان با داشتن نیروهای با تجربه و سیاستمدار مثل سید قدرت، سردارخورشیدی ،حاج جعفری ،حاج علی پولادی وندا و بیعت اصل، مملو از تجربه ی پیروزی در انتخابات هستند و این پشت گرمی قوی برای این جناح مهم سیاسیت.
اصولگراهایی که چند دور پیاپی شهریار شهر و دیار خود بوده اند با داشتن چهره های مدیر، توانمند و باتجربه ی شهری همچون مهندس عباسی، مهندس زینل زاده و دکتر قاضی فر با یک برنامه ی مدون و منسجم و با بکارگیری نیروهای جوان و خوش فکر دانشگاهی، همچون دکتر زراعت کیش و دکتر پاکدل
می توانند اوضاع سیاسی و اجتماعی منطقه را دگرگون کنند که همه اینها در گرو وحدت تمام بزرگان اصولگرا و عبور از خود و خواسته های شخصی و فامیلی و قومی و تدوین برنامه ی جامع انتخاباتی و تبلیغاتی می باشد.

*راه قشقایی برای خروج از بحران*

آن طیف از قشقایی که در انتخابات ۹۴ راه خود را جدا کردند اکنون به عنوان *اقلیت تاثیرگذار* دلخوش کرده اند؛
اقلیتی که در سرنوشت دیگران تاثیر دارد و می تواند ترازوی انتخابات را به نفع و یا ضرر قطبهای انتخاباتی سبک و سنگین کند اما کارنامه ی سیاسیش در چند سال گذشته بیانگر این نکته ی مهم است که نمی تواند در سرنوشت خودش آنچنان که شایسته و بایسته است تاثیرگذار باشد و پس از ترک صندوق رای دیگر به فراموشی سپرده می شود تا صحنه بعدی و ایفای نقش برای بازیگران عرصه ی انتخابات.
و این پارادوکسیت که قشقایی حامی نماینده در آن گرفتار شده اند و باید راهی برای خروج از آن بیابند.
*اما طیف دیگر قشقایی* همچنان راه نجات را در حضور میدانی صحنه های سیاسی به ویژه بحث انتخابات به عنوان یکی از قطبهای مطرح سیاسی شهرستان می دانند و با عبرت گیری از دوره ی چهارساله گذشته که هیچ عایدی برای جامعه ی قشقایی جز انشقاق وجدایی و فرصت سوزی نداشته بر این باورند که مقتضیات فرهنگی،قومی و سیاسی شهرستان پتانسیل تاثیر گذاری را از جامعه ی قشقایی به عنوان اقلیت تاثیر گذار سلب می نماید و تاثیرگذاری آنها صرفا به روز اخذ رای و پیروزی یکی از رقبا محدود می شود و این روند *باعث اضمحلال سیاسی قشقایی* و بدنبال آن فراموشی استعدادهای نهفته در فرزندان مستعد و توانمند این بخش از جامعه می شود و شرط پویایی و ماندگاری در شرایط فعلی را *حضور جدی در عرصه ی میدانی* انتخابات به عنوان قطبی که در انتخابات گذشته تا مرز پیروزی هم پیش رفته اند، می داند و قائل به بازسای جبهه ی سیاسی قشقایی برای حضور همه جانبه در انتخابات اسفند ۹۸ با معرفی یکی از فرزندان خوشنام و توانمند خود می باشد که این امر مهم مستلزم بازگشت آن طیف از قشقایی به خودباوری سیاسی هست که در سال ۹۴ مسیر دیگری را برای رسیدن به مطالبات جامعه ی قشقایی برگزید اما اکنون در پایان دوره ی چهارساله دستاوردی حداقلی برای راضی کردن حامیان طرز تفکر خود را ندارد تا چه رسد به قاطبه ی قشقایی!
آنچه که در انتخابات پیش رو در میان قشقایی ها جلوه خواهد کرد و هرچه به سمت انتخابات پیش می رویم آثار آن بیشتر مشهود می شود،از سکه افتادن لیدرهای قشقاییست که روزگاری بر موج احساسات بخشی از جامعه ی قشقایی روزهای خوشی را سپری کردند اما نتوانستند از دل دریای سیاست و سیاست ورزی مروارید آرزوهای جوانان جویای شغل و آینده ی بهتر قشقایی را صید کنند و به سوی ساحل خوشبختی رهسپارشان کنند.
پایان دوره ی چهارساله جاری به منزله ی *انقضای دوره ی لیدر سالاری* در جامعه ی قشقائیست و جوان ناکام قشقایی اکنون با تجربه و توان بیشتر ،خودش برای خودش تصمیم خواهدگرفت و خود را راهبر و مدیر سرنوشت خود خواهد پنداشت وبه بازیچه ی دست بازیگران سیاسی که خود بازیچه ی دیگرانند تبدیل نخواهد شد و این دستاوردی ارزشمند برای قوم قشقایی از *معاهده ی برجام* گونه ایست که افرادی با عنوان”سران قشقایی” به آنها تحمیل کردند
و اکنون نتیجه ای جز هوشیاری جوانان قشقایی در ازای سوختن فرصت چهارسال از عمر گرانبهایشان نداشته است.

نعمت بهرامی

این مطلب بدون برچسب می باشد.

۵ پاسخ به “قشقائیها،اصولگرایان،تاجگردون و انتخابات اسفند ۹۸”

  1. اصولگرای معتدل گفت:

    ولا نه سید قدرت کنار ایره و نه زینل زاده و نه زراعت کیش و نه بیعت اصل. هرکسی هم خوشه پیروز انتخابات دونه و با وضعیت هیچ وحدتی بین اصولگرایان صورت نیگره. ای دوره هم با توجه به وضعیت موجود شکست اصولگرایان حتمی و محتمل بنظر ایرسه

  2. اصولگرای معتدل گفت:

    باز هم تاجگردون به جز او به کسی نمیشه اعتماد کرد هر کسی دیگر بیاید وضیعت بدنر میشو د اویک نماینده ملی وجهانی است نه یک نماینده عادی

  3. شهاب گفت:

    اصولگرایان بهتراست گزینه ای راانتخاب کنند که این روزها برای اقتصادبیمارکشور نسخه تجویز میکند بسته حمایتی وراهکارهای مقاومتی ارایه میدهدسیدقدرت وزینل زاده وبیعت آزمون خودراپس داده اندوآزموده راآزمودن خطاست

  4. همشهری گفت:

    برادر شهاب عزیز،دولت بی تدبیر و نماینده های اقتصاد دان به ظاهر، طوری تو اقتصاد و بودجه اقتصادی مملکت دست بردند که اگر اصولگراش هم برن سرکار تا چند سال نتونن گندشون را پاک کنند و درستش نمایند.

  5. فرهاد گفت:

    من از فقط خانم فولادی حمایت می کنم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *