آخرین اخبار

معرفی از چهار شخصیت تاریخی استان کهگیلویه و بویراحمد

منطقه کهگیلویه و بویراحمد از فرهنگ و تاریخی درخشان برخوردارند، سرزمین نام آوران، بزرگان و مفاخر است. دست اندرکاران فرهنگی می‌بایست مبتنی بر آگاهی و مسئولیت اجتماعی و فرهنگی خود به حفظ فرهنگ و تمدن استان یاری رسانند و به تولید آثاری در این زمینه همت بگمارند.

اشتراک گذاری
۱۱ بهمن ۱۳۹۵
کد مطلب : 7781

 سید ابوالحسن حسینی‌نیک: مردم استان کهگیلویه و بویراحمد از اقوام اصیل و نجیب ایرانی هستند که در منطقه­ بکر زاگرس مرکزی سکنی گزیده­‌اند و در کنار دیگر اقوام ایرانی تاریخ و فرهنگ بزرگ ایران را ساخته اند.

 منطقه کهگیلویه و بویراحمد از فرهنگ و تاریخی درخشان برخوردارند، سرزمین نام آوران، بزرگان و مفاخر است. دست اندرکاران فرهنگی می‌بایست مبتنی بر آگاهی و مسئولیت اجتماعی و فرهنگی خود به حفظ فرهنگ و تمدن استان یاری رسانند و به تولید آثاری در این زمینه همت بگمارند.

اما باید واقع بین بود و دانست که در این راه موانع و مشکلات عدیده­ای نیز وجود دارد که در جهت رفع آن­ها نیز باید تلاش کرد. بر این اساس، در این نوشتار به شرح و حال چهار شخصیت مهم سیاسی، مذهبی و موثر استان کهگیلویه و بویراحمد پرداخته خواهد شد.

بهاالدین  کوه­گیلویه‌­ای                                        

قاضی بهاالدین ابوالمحاسن عثمان بن علی بن ابی بکر بن علی شافعی کوه گیلویی از  فقیهان بزرگ و بنام که به چهار مذهب به خصوص شافعی صاحب فتوا بوده­ است.

 بهاالدین در هجده سالگی از کهگیلویه به شیراز رفت و در مدرسه فرازیه تحصیل نمود. آنگاه به تبریز رفت و خدمت مولانا علاءالدین طاووسی، مولانا فخرالدین جاربردی، مولانا شرف‌الدین طیبی، و مولانا شمس‌الدین محمدخطیبی رسید و از تمام این دانشمندان استفاده علمی کرد.

وی فقه را در محضر اساتید آن روز خود یعنی لسان الدین، نوح بن محمد سمنانی و خطیب شمس‌الدین، محمد بن مظفر خلخالی فرا گرفت و در مدرسه عضدیه تدریس می‌کرد.

 این فقیه بزرگ به حل مشکلات و اختلافات مردم، عیادت از بیماران و خدمتکاران مشغول بود به گونه‌­ای که هرگز از انجام این امور غفلت نمی‌کرد و وقتی هم از درس و بحث فارغ می‌­شدند به نوشتن کتاب می‌پرداختند.

 ایجاز المتحسر لابن حاجب، بین الفتاوی فی شرح الحاوی، الرساله البالغه فی الجتهاد، شرح الشامل الصغیر لابن العضر و شرح المنظومه فی الفرائض را می‌­توان از مهم‌ترین تالیفات وی نام برد.

 تاریخ وفات قاضی القاضات بهاالدین کهگیلویه‌ای در دوره سلطنت شاه شجاع آل‌مظفر به سال ۷۸۲ ه.ق روی داده است.

آقا صدرا ملک‌حسینی

مرحوم آقا سید صدرالدین ملک‌حسینی (آقا صدرا) در منطقه بویراحمد سردسیر زندگی نمودند. مرحوم حضرت حجت‌الاسلام آقا صدرا و فرزند بزرگوارش حضرت آیت‌الله سیدکرامت ملک‌حسینی از مفاخر این دیار و ذخیره معنوی عشایر جنوب کشور هستند.

وی در شیراز در محضر بزرگانی چون مرحوم آقا سید حسام‌الدین لاری، حاج سید جواد مهذب‌الدوله فرزند مرحوم صاحب فارسنامه، مرحوم آقا سیخ محمدباقر و مرحوم آقا شیخ علی بلوری کسب علم نموده و سرانجام به زادگاه خود بازگشت و به ارشاد مردم پرداختند.

 در سال ۱۳۰۹ که قوای دولتی به فرماندهی امیر لشکر شیبانی عازم سرکوبی ایل بویراحمد شدند، صولت‌الدوله قشقایی مرحوم آقا صدرا را مطلع ساخت که قوای دولتی در سرکوبی مردم به هیچ کس رحم نمی‌کند و ضروری است که وی منطقه را ترک کند. از این رو، ایشان ناگزیر شدند به منطقه “دزکرد” که تحت نفوذ ایلخان قشقایی بود مهاجرت کند.

 وی پس از شکست قوای دولتی مجدداً به زادگاه خود بازگشت و در جوار امام‌زاده قاسم(ع) سکونت گزید. اما پس از مدتی که سرهنگ جهانبانی با سمت حاکم نظامی کهگیلویه در تل­ خسروی مستقر شد، آقا صدرا را مجبور کرد که گوشه امام‌زاده قاسم را ترک و در تل خسروی سکونت کند. آقا صدرا موفق شد که سادات منطقه بویراحمد سردسیر را از پرداخت غرامتی که دولت پش از جنگ تامرادی ۱۳۰۹ بر عموم مردم تحمیل کرد، معاف کند.

این بزرگوار تا پایان عمر به ارشاد مردم و اصلاح امور آنان مشغول بود و به ویژه در مبارزه با سنت‌های خرافی از قبیل ازدواج و طلاق‌های اجباری و همچنین عوام‌فریبی‌های سران “فرقه طلوع[i]“، مجاهدت بسیار نموده و سرانجام در سال ۱۳۴۸ وفات و در روستای گوشه از توابع  بویراحمد در کنار جد مطهرش امام‌زاده شاه قاسم (ع) به خاک سپرده شدند.

آقا میر علی‌صفدر تقوی

مرحوم آقا میر علی‌صفدر تقوی در سال ۱۲۹۳ یا ۱۲۹۴ ه.ق در کهگیلویه متولد شد. پس از فوت پدرش (میر محمدجعفر) مدتی در حوزه های علمیه کازرون و شیراز به تحصیل علم پرداخت و سپس عازم نجف اشرف شدند. سال‌ها از محضر بزرگان حوزه علمیه این شهر تلمذ کرد. از استادان آن مرحوم اطلاعی در دست نیست.

 اما مراوده صمیمانه و مکاتبات او با فقهای مشهوری همچون مرحوم آیت‌الله سید محمدکاظم یزدی صاحب عروه‌الوثقی و مرحومآیت‌الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی صاحب وسیله النجاه، از مقام علمی رفیع ایشان حکایت می‌کند.

 وی بعد از بازگشت به ایران، مدتی در بهبهان سکونت گزید و پس از آن عازم کهگیلویه شد. مقام ممتاز در علم و تقوا، سکونت در مناطق مختلف کهگیلویه، ساده زیستی و همزیستی صمیمانه با مردم و تلاش برای حل مشکلات زندگی آنان، حمایت از مظلومان و دستگیری مستمندان موجب شد تا توجه و اعتماد عمومی به سوی او معطوف شود.

از این رو،  حوزه اثر و عمل او به یک ناحیه خاص محدود نشد بلکه بخش اعظم استان کهگیلویه و بویراحمد کنونی به حوزه عملکرد ایشان تبدیل شده بود. مسوده‌­های به جامانده از وی موید این امر هستند.

این سروده­‌ها  بینش وی را در مورد مقوله‌­های دین، سیاست، حکومت و مردم نشان داده و بیانگر آن است که ایشان مهم ترین مسائل عصر خود از جمله تهاجم همه جانبه تمدن غرب به کشور ایران و ماهیت سیاست‌های رضاشاه به ویژه سیاست فرهنگی او را خوب دریافته بود. این بزرگوار پدر حجت‌الاسلام  آمیراحمد تقوی روحانی مبارز و برجسته منطقه کهگیلویه بزرگ می‌باشند.

سرانجام آقا میر علی‌صفدر تقوی در ۲۷ فروردین ۱۳۱۷ در سن ۶۳ سالگی پس از عمری خدمتگزاری و ارشاد جامعه دعوت حق را لبیک گفت و هم اکنون آرامگاه وی در شهر سوق در جوار ضریح امام‌زاده یوسف (ع) قرار دارد.

سید عبدالعظیم عنایی (آناهید)

حجت‌الاسلام  سید عبدالعظیم عنایی(آناهید) در سال ۱۲۸۶ شمسی در روستای بحره عنا از توابع شهرستان باشت استان کهگیلویه و بویراحمد متولد شد. وی فرزند میر غلام و پدر بزرگش میر محسن[ii] یکی از سادات شجاع و به نام منطقه می‌باشند. جدش امام‌زاده سید فخرالدین احمد (ع) است.

تحصیلاتش را در حوزه علمیه بهبهان شروع و بعد از آن در حوزه علمیه خان شیراز زیر نظر شیخ ابوالحسن حدائق، آیت‌اللهسید نورالدین حسینی و حضرت آیت‌الله محلاتی بزرگ کسب علم و به اتمام رساند. بعد از اتمام تحصیلات حوزوی خود برای تبلیغ دین مبین اسلام و هدایت مردم به زادگاهش برگشت.

حجت‌الاسلام سید عبدالعظیم آناهید را از اولین علمداران مبارزه با ظلم و طاغوت در دوران پهلوی اول و دوم در منطقه می‌­شناسند. بدین گونه که حوزه اثر و عمل ایشان فقط به منطقه باشت محدود نمی‌شد و قسمت اعظمی از مناطق ممسنی و بویراحمد را هم در بر می‌گرفت.

حمایت از مظلومان و دستگیری مستمندان موجب شد تا توجه و اعتماد عمومی مردم منطقه به سوی وی، پدر و پدر بزرگش معطوف شود به گونه­‌ای که ­با گذشت نزدیک به ۱۳۰ سال ( یک  قرن و ربع)، هنوز هم حمایت شجاعانه میر محسن، پدر بزگ سید عبدالعظیم از حادثه کور کردن “کی(کا)سهو قائدی و  خواهرزاده‌هایش عیدی و محمدعلی”(از طایفه باامیرشیخی شهرستان باشت) توسط مهدی‌قلی خان در حافظه تاریخی مردم منطقه ماندگار شده است.

 قضایا از این قرار بوده است که مهدی‌قلی ­خان به خاطر اینکه کی‌سهوبا خوانین مبارزه و به نوعی اجازه نمی‌داد که از مردم مالیات یا منال بگیرند، منجر به درگیری بین آن و مهدی‌قلی ­خان و رعیت‌هایش  شد که نهایت امر این مقاومت باعث شد چشم‌­های  کاسهو و خواهرزاده‌هایش را از کاسه در بیاورند.

 اما به خاطر این اتفاق، میر محسن عنایی با شجاعت و حمایت قاطع خود به همراه “کی محمود” پدر کی (کل) میراحمد بزرگ و پدر بزرگ ملا ابوالفتح رضوانی، چشم‌­های از کاسه در آورده کاسهو و خواهرزاده‌هایشرا پیش “سلطان اویس میرزا ملقّب به  احتشام الدوله” حاکم مشهور و مقبول مردم فارس، کهگیلویه و بهبهان (سال ۱۲۶۶ ه.ش) بردند و ایشان از یک طرف حکم به دستگیری مهدی‌قلی خان را کتباً صادر کردند.

 اما مهدی‌قلی خان حاضر نشد و نهایتاً بعد از مدتی توسط ماموران دولتی در بهبهان دستگیر و کشته شد.

 از طرف دیگر احتشام‌الدوله کتباً طی یک نامه که تا چند سال پیش وجود داشت اما متاسفانه بنا به دلایل نامعلومی این سند مفقود شد، نوشت: “طایفه‌­های باامیر شیخی(بامیشخی) و گشین از دیوان سرانی (مالیات) معاف و مرفوع قلم می‌باشند” و به امضاء احتشام الدوله، اورنگ میرزا، عزت السلطان و… هفت والی ایالت فارس رسیده بود.

 به هر حال شرح این روایت تاریخی بیشتر به این خاطر است که مبارزات سیاسی و مذهبی سید عبدالعظیم آناهید برگرفته از این پیشینه خانوادگی است.

ایشان به خاطر جلوگیری از پرداخت مالیات افراد فقیر و بدبخت آن روز منطقه با خوانین درگیر شد به گونه­‌ای  که در یکی از این درگیری‌ها و به تحریک خوانین منطقه، همسر خود که باردار بود را از دست داد.

بنا به روایت‌های محلی حجت‌الاسلام سید عبدالعظیم عنایی (آناهید) با توجه به ارتباطات خوبی که با روحانیون استان فارس، کهگیلویه و تا حدودی قم داشت، رابط بین شیخ محمد ذوالفقاری نماینده حضرت امام خمینی (ره) در استان و مردم منطقه در شروع نهضت انقلاب اسلامی و قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ بودند.

 همچنین با توجه به پیوند سببی با سادات بحرینی روستای ده‌بزرگ و محبوبیت و مقبولیت مردمی خود، ماموران مالیاتی وقت، حساب ویژه‌­ای از این بزرگوار می‌بردند  به  گونه‌ای  که به مدت چندین سال تعداد زیادی از سادات منطقه عنا از پرداخت مالیات (منال) معاف بودند.

 حجت‌الاسلام سید عبدالعظیم عنایی (آناهید) تا پایان عمر به ارشاد مردم و اصلاح امور آنان به ویژه در مبارزه با عوامفریبی‌های سران “فرقه بهائیت” در منطقه، مجاهدت بسیار نمودند.

 سرانجام این روحانی جلیل‌القدر در سال ۱۳۴۴ ه.ش وفات و پیکر مطهرش را ابتدا در نزدیکی حرم جدش سید فخرالدین احمد (ع) روستای  بحره عنا به عنوان امانت دفن اما بعد از گذشت چند سال ایشان را نهایتاً در جوار ضریح امامزاده حمزه (ع) شهر شیراز  به خاک سپردند.

منابع:

– ابن‌البلخی، فارسنامه، به کوشش گای لیسترانج و رینولد آلن نیکلسون، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۶۳٫

– باور، محمود، کوه گیلویه و ایلات آن، بی‌جا، بی‌نا،۱۳۲۴٫

– حسینی فسایی، حاج میرزا حسن، فارسنامه ناصری، تصحیح و تحشیه منصور رستگار فسایی، تهران، امیر کبیر،۱۳۶۷٫

–  تقوی‌مقدم، سید مصطفی، تاریخ سیاسی کهگیلویه، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران،تهران، ۱۳۷۷٫

– سیاهپور، کشواد، مقاله تاریخ سیاسی کوه گیلویه و خاندان او، مجله پژوهش‌های ایرانشناسی دانشگاه تهران.

– ویکی اطلس فرهنگی ایران.

–  مصاحبه با سید قدرت‌الله حسینی‌پور.

– مصاحبه با محمد تقوی رضوانی.

– مصاحبه با سید عبدالمجید آناهید حسینی.


۱٫  طلوعی یا سال طلوعی، به واقعه‌ای گفته می شود که حدود سال­های ۱۳۲۸ ش و ۱۳۲۹ ش همزمان با ملی شدن صنعت نفت ایران در مناطق نفت‌خیز جنوب به وقوع پیوست. گروهی از مردم در مناطق نقت‌خیز، بر اثر عوام فریبی جاسوس انگلیسی به نام جیکاک۲ ، ناآگاهانه به اطاعت و پیروی از اندیشه و افکار گمراه کننده وی وارد یک جریان انحرافی و شبه مذهبی به نام طلوعی شدند.

۲٫ میرمحسن عنایی آناهید حسینی در یک درگیری شبانه با نیروهای نظامی در روستای ده بزرگ  از توابع شهرستان باشت به ضرب گلوله از پای در آمد..

این مطلب بدون برچسب می باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *