مگر شرکت سهامی هستید که میخواهیم از شما سهم خواهی کنیم؟

عارف درخشان، یکی از دانشجویان شهرستان بهمئی در روزهای گذشته نقدی بر عملکرد نماینده کهگیلویه بزرگ در مجلس شورای اسلامی داشت که در رسانه ها منتشر کرد ؛ این نقد منجر به جوابیه و نوشتن نقد دوم شد که بازهم با یک جوابیه روبرو شد.
به نام خداوند بخشنده و مهربان
ربَ اشرَح لی صَدری وَ یَسِّرلی اَمری وَاحلُل عُقدَهَ مَّن لَّسانی یَفَقهُوا قَوُلی
امام علی علیه السلام در نامه به مالک اشتر نخعی
(به پرهیزگاران و راست گویان بپیوند، سپس از آنان بخواه که تورا فراوان نستایند و به باطلی که مرتکب آن نشده ای، شادمانت ندارند، زیرا ستایش آمیخته به تملق، سبب خودپسندی شود و آدمی را به سرکش وادارد)
پس از آنکه مطلبی توسط اینجانب در خصوص عملکرد شما نماینده محترم مجلس شورای اسلامی مردم کهگلویه بزرگ منتشر گردید که از دیدگاه اربابان قلم و جراید مطالبه ای از جانب یک دانشجو تلقی میشود که مهمترین ویژگی آن؛ بر اساس فرمایشات مقام معظم رهبری صراحت در بیان حقایق و مطالبه گری بود، اطلاع یافته ام در سفر به شهرستان بهمئی نسبت به مطالبات بنده پاسخ و قولی داده اید که تا حدودی قانع کننده بود و البته قابل تقدیر.
و در نامه دوم نیز، حقیر در کمال متانت وادب از شما دعوت کرده ام تا به مناسبت۱۶ آذر (روز دانشجو) درجلسه ای دانشجویی حضور پیدا کنید و به بررسی نقطه نظرات و دغدغه های دانشجویان و نخبگان جهت حل هرچه بهتر و کارشناسی تر مشکلات بپردازید؛ اما دراین بین و در واکنش به درخواست به حق یک دانشجو، برخوردهای دوستان و اطرافیانتان موجب تعجب همگان شده است،چرا که انگار مطالبه ای نابجا از شما شده یا گناه کبیره ای صورت گرفته است.
حقیقتا حمله ها، بر آشفتگی ها و آسمان ریسمان کردن های فردی که معلوم نیست از چه جایگاهی سخن میگوید و دم خروسش با مطالب شک برانگیزی که هم زمان در دفاع از دوم خردادی ها و جنابعالی به عنوان یک نماینده اصولگرا و ارزشی بیرون زده است، انسان را به تامل وا میدارد. گویا این فرد با مطالب تند و مشکوک خود اهدافی از پیش تعیین شده را دنبال میکند که اینگونه و با شدت بر نیروهای ارزشی و اصول گرا می تازد؛اما در مقابل افراد شاخص و تندروی دوم خردادی را مورد تفقد و احترام ویژه قرار میدهد و خود را به عنوان یکی از اعضای تیم رسانه ای شما معرفی میکند.
به همین سبب شما را به نکاتی چند در باب مطالب اخیر و مواضع این شخص در خصوص بنده و بحث انشقاق جریان اصلاحات و نسبتشان با شما و سوالاتی چند جلب میکنم تا در مراودات خود با اینگونه افراد دقت نظربیشتری به خرج دهید:
۱- این شخص در مطالبش مدعی است کسانی همچون بنده از نمکدان شما خورده اند و اکنون در تهران در منطقه ای خوش آب و هوا در حال شکستن آن هستند! و میگوید جوانان و یا کسانی در حال مصادره شمایند!که این خود بدترین توهین به یک شخصیت سیاسی است و شما را اینقدرساده دانسته که مصادره شوید! در صورتی که حقیر دانشجو هستم و به لحاظ مالی از قشر پایین جامعه به شمار میروم و هیچ مال و ثروتی ندارم که بخواهم در تهران سکونتی داشته باشم و در جریان انتخابات ،شیراز بوده و شما را هم تاحالا از نزدیک ندیده ام که اینگونه متهم میشوم.آیا رواست چنین شخصی را در کنار خود ببینید؟
۲- بنده را متهم کرده اند که بی هویتم و بدنبال اسم و رسمم و آرمانهایم را تا به حال در هیچ تریبونی بیان نکرده ام و در مقابل توهین وزیر فرهنگ و ارشاد به مردم بهمئی با سکوت خود بی غیرتی کرده ام !درصورتی که اینجانب هویتم معلوم است؛ تا چند ماه پیش جانشین بسیج دانشجویی دانشگاه شیراز بوده ام و مواضعم در مناظرات دانشجویی و تریبونهای رسمی در دانشگاه ها و خبرگزاری ها مشخص است، سخنرانی بنده قبل از خطبه های نماز جمعه در خصوص توهین وزیر معزول فرهنگ و ارشاد و سرزنش مسئولین شهرستان به خاطر سکوتشان در دفاع از ایل و تبارم بر همه عیان است؛ چگونه چنین شخص مغرض و بی اطلاعی را در دستگاه خود جای داده اید؟!
۳-میگوید (آیا سکوت شما در دوره های قبل برای منفعت سیاسی و همگرایی با مدیران، نماینده و رییس جمهور هم حزبی تان!! نبوده است؟!)
مشخص است این حرف نشان از عمق کینه توزی چنین شخصی به جریان اصولگرا و دانشجویان عدالت خواه دارد چرا نماینده قبل حجت الاسلام بزرگواری اصولگرا بوده که بیشترین حمایت را از شما داشته است و رییس جمهور قبل نیز دکتر احمدی نژاد عدالتخواه! آیا بهتر نیست تکلیفتان را با چنین اشخاصی و چنین خطوط فکری ای مشخص کنید؟

۴- سردار؛ مرام این شخص اینگونه است که هر کسی مطالبه ای کند و یا نقدی به نماینده یا هر مسئولی داشته باشد فورا جهت بستن دهان او تهمت میزند و میگوید این شخص دسیسه و خیانت کرده و میخواهد سهم خواهی کند! و شاهد هم بودید و بودیم که در روزهای اخیر چه برخورد ناشایستی با نقد یکی دیگراز برادران کهگلویه ای داشته اند! آیا این ادبیات شروع یک اتفاق خطرناک در فضای سیاسی کهگیلویه بزرگ نیست؟! مگر شما شرکت سهامی هستید که میخواهیم از شما سهم خواهی کنیم؟! از ایشان بپرسید با این سخنان نسنجیده که بیشتر به تخریب شما شبیه است تا دفاع، چه اهدافی را دنبال میکند؟!
۵- دفاع ایشان از فرماندار کنونی کهگلویه و طیف منطقیان و نماینده مجلس چه معنایی میتواند داشته باشد؟ مگرچه نسبتی بین دوم خردادی ها و نماینده اصولگرا و فرماندار اصلاح طلب وجود دارد؟ چگونه نقد فرماندار با شما یکی است و تخریب دولت تلقی میشود؟! مگر شما با اصلاحات یکی هستید؟! دلسوزی چنین فردی برای جریان اصلاحات و حمله به جوانان مومن و انقلابی و از همه مهمتر سکوت شما چه معنایی به اذهان منتقل میکند؟
۶- بیان انشقاق در طیف لاهوتی و منطقیان که هر دو توسط شورای نگهبان رد صلاحیت شده اند و مواضع، تفکرات و کردارشان در مواقع حساسی همچون فتنه ۸۸ بیان گر فاصله آنها از مبانی فکری نظام اسلامی است و اینکه انشقاق آنها خیانت به کهگیلویه بزرگ است توسط فردی که از نزدیکان به دفتر مرکزی شما است چه معنایی میتواند داشته باشد؟!
۷- فردی که از شما دفاع میکند به علت بی سوادی و اینکه نمیداند آنارشیسم به چه معناست انشقاق میان لاهوتی و منطقیان را آنارشیسم منطقه ای قلمداد میکند؛ گویا حاکمیت و حکمرانی در این منطقه در دست آنهاست و این مهم خود جای سوال فراوان دارد؟! که آیا منطقیان و لاهوتی بر این منطقه حکم رانی میکنند و یا دولت، نماینده مردم و نظام اسلامی؟!
۸- این شخص با دلسوزی های دایه بیشتر از مادر برای این اختلاف اشک غم میریزد و تلاش میکند به مخاطب خاص خود تلقین کند که نماینده با فرماندار همسو است و تلاشی جهت عزل او نکرده است!سکوت شما به عنوان نماینده ی ارزشی و اصول گرا در برابر این گونه سخنان و عدم پاسخگویی به بسیاری از طرفداران خود که خواهان تغییر فرماندار کهگیلویه هستند چه معنایی میتواند داشته باشد؟
۹-در جای دیگر از آقای مومن نسب؛ بخشدار سابق بهمئی و مدیر کل پدافند غیر عامل استانداری به صورت غیر حرفه ای و تمام قد دفاع میکند و میگوید (نماینده فعلی و مومن نسب هیچ گونه اختلاف نظری باهم دیگر ندارند!! و وجه مشترکشان نیز خدمت گزاری است، البته پیوند خویشاوندی هم دارند اما هیچ ارتباطی هم باهمدیگر ندارند و البته در دو جریان مستقل هستند؟!) می بینید که سراسیمگی برای فرار از یک اتهام که معلوم نیست چه میباشد، چگونه چنین تناقض گویی هایی را به دنبال دارد؟!
۱۰- در پایان نیز پس از صحبت های عجیب و غریب و پر از تناقض؛ این فرد نتیجه میگیرد که هدف اصلی طیف لاهوتی تقابل هاشمی با جبهه اصلاحات است!! آیا بهتر نیست دلیل این سخنان مشکوک که بیان میکند اکثریت مردم در کهگیلویه از طیف منطقیان و مشارکتی ها هستند در صورتی که همواره جریان حزب اللهی پیروز انتخابات بوده اند را بررسی کنید؟
امید است تا نسبت به این ابهامات و سوالات پاسخهایی مناسب و منطقی ارائه دهید چرا که جریان ارزشی و اصول گرا به راحتی از تحلیل های این عنصر مشکوک عبور نمیکند و آنها را نادیده نمیگیرد.
و من الله توفیق