معضلی بنام مدیران طایفه ای و استخدامی های فله ای

آمار بالای بیکاری که باتوجه جمعیت و وسعت استان در کشور رکوردار است و همچنین آمار بالای طلاق و محرومیت های نگران کننده و نبود امکانات از دلایلی است که زنگ خطر را برای استان کهگیلویه وبویراحمد به صدا درآورده است ، متاسفانه دغدغه های مسئولین پرداختن به مسائل فرعی از جمله تغییر نام استان و تصویه حساب های سیاسی شده است .

برخی معتقدند در روزگاری که صدها جوان تحصیل کرده با مدارک تحصیلی عالی به دنبال شغل هستند در برخی دانشگاه ها و ادارات استان کهگیلویه و بویراحمد و شهر یاسوج پارتی، طایفه خاص و جناح بازی حرف نخست را برای بکارگیری و اشتغال می زند.

رفتارهای دوگانه ای که در استان محروم کهگیلویه و بویراحمد حاکم شده است روز به روز بر عمق محرومیت و عقب ماندگی این استان در مسیر پیشرفت افزوده است.

در کنار شوی رسانه ای بعضی سیاسیون و مسئولان در مورد تغییر نام استان کهگیلویه وبویراحمد خبر های بسیار نگران کننده دیگری در این یکی ذو روز در فضای رسانه ای بیش از هر چیز دیگری بازتاب داشته است، مدیران طایفه ای و استخدام های فله ای.

قومیت گرایی و مسئولین طایفه ای مهم ترین عاملی است که باعث فرار افراد شایسته و کاردان از استان و به دنبال ان حاکم شدن سیطره مدیران بعضا طایفه ای در ادارات استان شده است ، مدیرانی که فقط با یدک کشیدن اسم طایفه خاص یا حمایت نماینده ای خاص بر مسند مدیریتی ضعیف عملکردی نامطلوب از خود به جا می گذارند.

قومیت گرایی محصول عملکرد گروههای سیاسی جناح های مختلف در سنوات گذشته استان بوده  و نتیجه چند دهه تفکر غلط افرادی است که نتیجه این پدیده شوم را در وضعیت حال حاضر استان مشاهده می کنیم افراد توانمند یا از استان خارج شده و افراد ناتوان بر مسند امور اجرایی و مدیریتی استان حاکم شده اند.

به تازگی مطلع شده‌ایم که اداره و دستگاهی در استان وجود دارد که بسیاری از مدیرانش از یک منطقه خاص و یا از یک طایفه خاص بوده و آقای مدیرکل نیز فرزندی از همان دیار است،این رئیس اداره از رئیس شهرستان یک منطقه گرفته تا برخی از معاونان و مسؤولان دوایر مهم و ادارات این اداره‌کل از منطقه‌ای خاص منصوب شده‌اند که در نوع خود اگر نگوییم بی‌نظیر بلکه کم‌نظیر است .

۱۸ نفر از مدیران اداره کل منابع طبیعی استان کهگیلویه و بویراحمد از یک منطقه و طایفه خاص هستند، که به نوعی هم ولایتی آقای مدیرکل می باشند و مدیرکل امور عشایر بدون در نظر گرفتن قانون و عدالت استخدامی نسبت به استخدام بستگان و دوستان( «ج ر»  پسر خاله اش را در اداره امور عشایر شهرستان گچساران،به بکارگیری «الف. و» همسر خواهرش در کارخانه خوراک دام و طیور دشتروم, «ع ی» پسر خاله اش، «پ» داماد باجناقش, «ی پ» پسر خواهرش, «م الف» زن پسر عمویش، «ع ق» داماد عموزاده اش, «ص ف» و «الف ن» دوست و همکلاسی دوران دانشگاهش)خود به صورت های مختلف اعم از قراردادی و شرکت های وابسته اقدام کرده است.

به راستی مگر قحطی نیروی انسانی داریم که فقط باید نزدیکان نمایندگانخاص یا مدیران ادارات بعنوان استخدامی جدید به بدنه اداری نهاد ها و سازمان های استان اضافه شوند این نمونه عینی تبعیض و بی عدالتی است که بر استان محروم کهگیلویه وبویراحمد حاکم شده است.

هر کاری در که در استان صورت می گیرد، باید با هدف رفع فقر و محرومیت و ایجاد رونق در زندگی عمومی مردم، نه بخشی از مردم و قشرهای خاص باشد. در چنین فضایی است که مردم می توانند به اهداف والای نظام اسلامی، یعنی معنویت و تکامل روحی و تعالی اخلاقی دست پیدا کنند؛ فضایی که خیرات جامعه به نحو صحیح میان مرم تقسیم شود؛ هر کس استعداد خود را به صحنه بیاورد و بهره آن را ببرد و مسئولین استانی مراقب باشند که هم به کسی ظلم نشود و هم هیچ کس محروم نماند.

 مسئولان اجرایی استان ونمایندگان استان در این شرایط بجای مبارزه با این بی عدالتی ها و ممانعت از رواج روح ناسیونالیسم طایفه ای و منطقه ای خطرناک، همه هم و غمشان را روی تغییر نام استان گذاشتند، به راستی مشکل استان فقط در تغییر نام استان است یا تغییر این تفکر مدیریتی؟ این آدرس غلط دادن و به راه انداختن بگو ومگو های رسانه ای نتیجه ای جز محرومیت بیشتر این استان نخواهد داشت به جای سرگرم شدن به مسائل فرعی (مثل تغییر نام استان )چاره ای جز  مبارزه با قوم گرایی و طایفه گرایی در این استان ندارند.

دنانیوز