سمفونی درد در شهری که حاشیه هایش پر رنگ تر از متن است+فیلم

به این ویدیوی کوتاه با دقت نگاه کنید.
اینجا یاسوج است.
مرکز استان کهگیلویه_و_بویراحمد .
این استان در حال کشمکش شدیدی بر سر تغییر نام است و مخالفین و موافقین اقدام به تشکیل کمپین های مختلفی کرده اند.
شهر یاسوج به پایتخت_طبیعت_ایران شهرت دارد و این خیابان، از اصلی ترین و پر تردد ترین خیابان های مرکز شهر است.
یاسوج شهری زیبا و کوهستانی با خیابان های شیب دار است.
این فرد معلول حرکتی است و فلج است یعنی دوست دارد بدود اما نمی تواند!
در پاییز و زمستان دمای هوای یاسوج به شدت کاهش می یابد و از سرما پنجه هایمان را می خشکاند.
در استان کهگیلویه و بویراحمد ۶٠ درصد از صنایع تعطیل و مابقی در پی اشتغال_زدایی اند تا زایش اشتغال…
اکثریت قریب به اتفاق پیمانکاران استان به لطف خواب پروژه های عمرانی و نبود بودجه، خانه نشین و با سیلی به سرخ کردن لپ هایشان مبادرت می ورزند.
کشاورزان و باغداران به یمن شکست ها و بی آبی قدرت ریسک خود را از دست داده اند.
تحصیل کرده ها، مدیران گروههای مجازی شده اند.
در این استان روابط بر ضوابط ارجحیت دارد یعنی می توان برای فردی با دیپلم ناقص یک ردیف سازمانی جدید ایجاد و او را استخدام و همچنین می توان با داشتن انواع و اقسام مدارک و مدارج علمی و پژوهشی مختلف در خانه زیر پنجره نشاند، همانجا که گل داد یاس پیر.
ما برای درخواست مطالبات حداقلی و بهبود وضع معیشت خود لب بر اعتراض نمی گشاییم بلکه رژ لب می زنیم و در خیابان های شهر موزاییک ها را که برآورد بودجه و مدیریت شهری شهردارمان است را اندازه گیری می کنیم.
خدمات رفاه عمومی معلولین تنها مختص به ٢۵ درصد نورچشمی هاست و آنها دارای ماشین هایی شاسی بلند با پلاک ویژه هستند ولی ممنون از اینکه رَمپ هایی را جلوی ورودی بانک ها تعبیه کردند برای سرسره بازی کودکان سرزمین مان.
مشکل ما تغییر نام استان و برداشتن الف یا ب از نام استان نیست بلکه اساساً مشکل ما کنش ها و واکنش های ما به پدیده های اجتماعی است که درک صحیحی از آنها نداریم و حاشیه را مهم تر از متن می پنداریم.
پیشنهاد من به وصول گران و کنش گران اجتماعی بیداری مردم نسبت به حق و حقوق خود است.
آنجا که کلام پایان می یابد موسیقی آغاز می شود اما این بار موسیقی ما سمفونی درد است.

پوریا پور محمدی