آخرین اخبار

نان چه کسانی در عدم تغییر نام است

با تغییر نام استان چه کسی از نان خوردن می افتد و چه کسانی نانشان می رود تو روغن؟

اشتراک گذاری
۲۸ آبان ۱۳۹۵
کد مطلب : 3352

آدم های همه چیزدان درباره همه چیز نظر می دهند، این افراد نیاز زیادی به فکر کردن ندارند، آن ها مسئولیت خطیری در قبال تمام مسائل دارند. همین مسئولیت خطیر آنها را وا می دارند تا درباره چیزهای زیادی حرفهایِ زیّادی بزنند.
شورای فرهنگ عمومی استان درباره موضوعی تصمیمی گرفت. هنوز مصوبه نوشته نشده که موجی از یادداشت ها منتشر شد، ما هم کارمندان همیشه در صحنه قبل از خوردن نهار و مهیا شدن برای فاتحه خوانی فلان بن فلان، تسبیح به دست، دست به کامنت می شویم که مبادا تصمیمات بالادستی به همین راحتی اجرا شود.
قرار بر این شد که نام استان تغییر کند، مخالفان سینه چاک سه ماه عزای عمومی اعلام کردند!!شروه ها خواندند!!شوری عجیب راه انداختند، گروهی اعتصاب غذای خشک کردند، بعضی قرار است کفن بپوشند، کسی نیست بپرسد آقاجان چی شده! دلیلتان چیست! چرا این همه غوغا راه انداختید!
قرار شد نام استان تغییر کند، یکی گفته اگه راست می گویید محرومیت را درست کنید، یکی سندها آورده که اگر این کار انجام شود هویت هزاران ساله از بین می رود، یکی ادله حقوقی آورده که طبق قانون فلان و بهمان تبصره کاری است تا قیامت اشتباه، جالب است یکی از روزنامه های پرتیراژ! استانی- ( که در هر محمکه ای سوگند می خورم به انگشتان دست کسی آن را نمی خواند)-  که مردم هر روز قبل از صبحانه این روزنامه را می خوانند و اگر نخوانند حتما و حتما از تحولات دنیا عقب می مانند! یک صفحه کامل گزارش نوشته که: واویلا شده و اسم استان را گروهی مشکوک می خواهند عوض کنند.
نام های دو سیلابی سه استان قبیله ای ایران، در اولین منظر، فقر و محرومیت را یادآور می شوند، سیستان و بلوچستان، چهار محال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد هر سه محروم هر سه قومیتی.
چرا آنها عوضش نکردند از خودشان بپرسید.
حالا چرا این دو سیلابی ها همیشه فقیر بودند و هستند، از همین افراد مشکوک نگر باید پرسید شاید جوابی این چنین پیدا کردند که: در زمان قجرهای وطن فروش، انگلیس سراپا تلبیس، مرزهای جغرافیایی را تعیین می کرد و بعد فراماسونرهای داخلی انگلیسی، برای ایجاد دوقطبی های قومی، ذهن مردم را از دوقطبی استعمار- مستعمره به سمت ایل بالا – ایل پایین متمرکز کردند تا متوجه بردن قالی زیر پایشان نشوند.
پس می بینیم فرض با استدلالی است، یکی کردن بلوچ ها و سیستانی ها، یکی کردن کهگیلویه ای ها وبویراحمدی ها، یکی کردن چهارمحالی ها با هفت لنگ ها، یکی کردن بروجردی ها با لرستانی ها و همین طور الخ. شاید برای تفرقه داخلی بود. هر چند همه این ها که گفتم برادر هستند و برابر.
اما بر گردیم به موضوع جنجالی خودمان
بسیاری از ما این تجربه را داریم که وقتی در جایی از کشور بپرسند کجایی هستید، انگار تازه مسابقه بیست سوالی شروع شده و مرحوم ایرج نوذری در «مسابقه هفته» ما را به باد سوال گرفته! سوال پشت سوال! که این استان کجاست!؟ ما اگر حوزه گرمسیر باشیم اطراف خوزستان و اگر حوزه بویراحمد باشیم می گوییم با شیراز یک ساعت فاصله داریم!
آیا این تصویر نازیبا شما را اذیت نمی کند؟ آیا وقتی نام استان را می خوانیم یا می نویسیم اذیت نمی شویم؟
عجب از این ملت! ما که خود آزاری نداریم هر روز شش کیلومتر نام استان بنویسیم و بلغور کنیم. سؤال من این است؟ طرفداران جان برکف بگویند اگه این نام تغییر کند چه چیزی از را دست می دهند. چرا این همه اصرار دارید نامی را بر زبان بیاورید که گفتنش به تمرکز، انرژی تمرین زبان، امادگی قبلی و هوش بالا !! نیاز دارد.
نام استان ثقیل است و ناموزون و نامیزان. همین
چرا بعضیها می خواهند این مسأله را انگلیسی- پشت پرده – دست های آلوده و مشکوک جلوه دهند؟!!
یادم هست چند سال پیش رفته بودم مجلس شورای اسلامی، در سالن انتظار زمانی که می خواستم وارد شوم، یکی از نیروهای حراست سؤال کرد کجایی هستی و با کدوم نماینده کار داری؟ منم با همان لهجه خودم گفتم کـهـجـیلویه و بویــراحمد! چندبار سوال کرد، وقتی که من داشتم هجی می کردم بنده خدا لپهایش را باد کرده بود و می خواست تمرکز کند که دقیقا کجا وچه چیزی را می گویم… می دانم صدها بار این صحنه برای دیگران نیز تکرار شد.
انتخاب یک نام معتبر که به لحاظ جغرافیایی برای مردم ایران آشنا باشد می تواند در ارتباطات اجتماعی و حتی اقتصادی ما تغییر قدرتمند به جا بگذارد، یک نام که به برند تبدیل شود، برای گردشگری ملکه ذهن مسافران شود. روان خوانده شود، روان نوشته شود. حامل مفاهیم قبیله ای نباشد، عنوانی جغرافیایی داشته باشد.
حال چند سوال:
نام  استان ما چند هزار ساله است؟ یا مربوط است به ۵۰ سال اخیر؟
آیا اسم کنونی استان حاوی مفاهیم زشت قومیتی -گرمسیری و سردسیری- نیست؟
آیا ما خودمان در انتخاب آن نقشی داشته ایم؟
آیا طرفداران نام کنونی را جز آدمهای متعصب و متصلب می پسندند؟ همانهایی که حرفشان جز برای چند نفر فاشسیت و کم
مایه ادله معتبری ندارد؟
آیا بودن یا نبودن این نام در محرومیت تأثیری دارد که مخالفین می گویند اگر راست میگویید بیکاری و محرومیت را دوا  کنید، اصلاً نام گذاری چه ربطی به محرومیت هزار ساله ما دارد؟
مگر اشکالی دارد هم نام عوض شود و هم محرومیت برطرف شود هم درد بیکاری درمان؟
این چه ماجرایی است که هر کی از تغییر صبحت کرد مخالفان زود به چند صفحه از کتاب مرحوم بهمن بیگی و تیمورشاه( که هنوز کتابش کشف نشد) آدرس می دهند؟
اصلا این مسأله که توهم انگاران همه چیز را به افراد مشکوک ربط می دهند با ادله تغییر نام چه موضوعیتی دارد؟
سوال اخر با تغییر نام استان چه کسی از نان خوردن می افتد و چه کسانی نانشان می رود تو روغن؟
دو سوال آخر اختیاری است!!!

این مطلب بدون برچسب می باشد.

یک پاسخ به “نان چه کسانی در عدم تغییر نام است”

  1. هم استانی گفت:

    ما که متوجه فرمایشات و منظور واقعی شما نشدیم. نوشته شما چیزی بود در حد هذیان گویی و پرت و پلا. اسم استان خوبه. الحمدالله فقط مانده بود مشکل اسمش که اونهم داره حل میشه. مردم می فهمند و ریگه گول این بازیها را نمی خورند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *