محافظه کاری قتلگاه انقلاب اسلامی

به نسبتی که یک فرد مسلمان و انقلابی هر آنچه ازبی عدالتی های خرد و کلان، به وجودآمده در جامعه را مشاهده کرده باشد واجب است به دور از وابستگی های سیاسی، قومی قبیله ای، بتواند ندا سر دهد، در این صورت می توان سلامت نظام و انقلاب را در نزد عموم تضمین دانست و بالعکس هرچه نسبت به چنین بی عدالتی های اشخاص مفسد که خود را باهر ظاهر و در هرلباسی خواه پاسدار و روحانی و…باشدو خود را بر پیکر این انقلاب چسبانده اند،خون خود رابه جوش نیاورند می توان گفت که سلامت انقلاب و نظام می لنگد.
عجبا که عده ای شهدا را فقط درباره توافق هسته ای و بدحجابی تفسیر و شرح داده اند! مگرمی شود پیامی درخصوص دزدی، ارتشا و اختلاس به جای نگذاشته باشند؟
اگرکمی بالاتر به افق نگاه کنیم و نگاه شفاف تر به مسئله نگاه کنیم پاسخ را جویا می شویم و شایدبصیرت را هم بتوانیم ازیک کاسب کوچه بازاری که دنبال نان شب خود می باشد و خودش هست و رادیوی داخل مغازه، درحین بگیر و بستان جنس خود انتقادی هم ازفساد و بی عدالتی ها و تبعیض های موجود در جامعه کرده و تلنگری را بر مسئولین مربوطه رقم خواهد زد.
آری شهدا پیام آور استکبار ستیزی و قدم نزدن ایرانی انقلابی با فلان نماینده اجنبی و دست ندادن با فلان شخص مکارهستند، اما این همه پیام شهدانیست پیام شهدا، فسادهای کلان مسئولین، اختلاس و تبعیض های اداری را درکشور خواه در هرمرتبه مقام و سطحی چه بسا پای آقازاده ها در میان باشد از جمهوری اسلامی را شامل می باشد. مسئولینی که درجناح های فکری سیاسی اصولگرایی واصلاح طلبی خود را پنهان کرده اند و در این میان با افراد خطرناکتری به نام محافظه کار، برخورد خواهیم کرد. افراد عجیبی که هم نظام و هم مردم انقلابی را آزرده خاطرکرده است. پیشه کردن محافظه کاری قتلگاه انقلاب است.
جریان عدالتخواهی همیشه پیگیری چنین مطالباتی را اولویت خود قرار داده و نه توجیه گر وضع موجود و نه تضعیف کننده نظام اسلامی خواهدبود. اساسا معتقد است که جهت احیای وضع مطلوب جامعه و بقای آن و داشتن محیط اجتماعی سالم نیاز به انتقاد، بازنگری و ترمیم دارد هر چندعده ای در این میان عدالتخواهی و انقلابی گری را افراطی و رادیکال و چپ گرا و انحرافی بنامند. ولی به اعتقاد عدالتخواهی فریاد حق سر دادن علیه بی عدالتی جزو ذاتیات این جریان بوده و هر قدر از آن فاصله بگیریم از هویت خودفاصله گرفته است.