پیامد های خودمحوری و زادگاه گرایی در انتصاب مدیران کهگیلویه و بویراحمد
متاسفانه در بسیاری از انتصابات استان رگ و ریشه زادگاه گرایی و قومیتی را شاهدیم بطوری که از کوچکترین شهرستان و کوچکترین بخش استان بیش از ۱۶ مدیر کل و فرماندار و مدیر ارشد استانی گماشته شده است.
پیامدهای اثر منسانی بر انتخاب و انتصاب مدیران ارشد شهرستان ها و مدیران کل یکی از مشکلات استان است که به عملکرد سازمانها و ادارات لطمه وارد کرده است.
اثر منسانی به پدیده ای اشاره دارد که در آن شخص انتخاب کننده فردی را انتخاب میکند که دارای شباهت بیشتری با خودش باشد (از جمله زادگاه،قومیت و …).
مدیران باید بر اساس شایستگی و توانمندی انتخاب شوند، هر چند بومی بودن یک مدیر و آشنایی وی به جغرافیا و فرهنگ و .. برای اکثر مدیریت ها میتواند بر توانمندی آن مدیر بیفزاید ولی در انتخاب مدیران باید انصاف رعایت شود و تک نگاهی و خودمحوری و بخصوص زادگاه گرایی باید کنار گذاشته شود چرا که استان متعلق به همه مردم و همه شهرستانهاست و همه باید برای شکوفایی استان تلاش کنند و سهیم باشند.
متاسفانه در بسیاری از انتصابات استان رگ و ریشه زادگاه گرایی و قومیتی را شاهدیم بطوری که از کوچکترین شهرستان و کوچکترین بخش استان یعنی شهرستان باشت و بخش سرفاریاب بواسطه نماینده محترم مردم دوگنبدان و استاندار محترم بیش از ۱۶ مدیر کل و فرماندار و مدیر ارشد استانی گماشته شده که این خود دلیل روشنی بر نگاه قومیتی و زادگاهی و منطقه ای در استان است و اگر ملاک صرفا شایستگی و حتی نگاه سیاسی بود برخی از مدیران کنونی نباید انتخاب می شدند و چه بهتر می شد اگر انصاف رعایت می شد و پتانسیل همه مناطق از جمله دهدشت،یاسوج، گچساران و … را در نظر میگرفتند تا امروز شاهد این نباشیم که در اذهان طبقات مختلف مردم داشتن سهم بیشتر، قدرت چانه زنی و تاثیرگذاری نهایی در انتخاب مدیران کل استان به مهمترین ملاک تشخیص توانمندی نمایندگان و استاندار مبدل شده که گویا تنها وظیفه اصلی استاندار و نماینده حضور و دخالت فعال در همین یک عرصه است.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاهتان را بنویسید