نگاهی به سهسال مسئولیت خادمی در استانداری کهگیلویه و بویراحمد
سوم مهر ماه عمر استانداری موسی خادمی اولین استاندار اصلاح طلب بومی سه سالگی اش تمام می شود. سه سال پیش در چنین روزی بود که رحمانی فضلی وزیر کشور دولت یازدهم در مر اسم شلوغ بدرقه علی صابری و معارفه موسی خادمی در سالن اجتماعات اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان گفت :خادمی به […]
سوم مهر ماه عمر استانداری موسی خادمی اولین استاندار اصلاح طلب بومی سه سالگی اش تمام می شود. سه سال پیش در چنین روزی بود که رحمانی فضلی وزیر کشور دولت یازدهم در مر اسم شلوغ بدرقه علی صابری و معارفه موسی خادمی در سالن اجتماعات اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان گفت :خادمی به جز به خدا و مردم به هیچ کس دیگر مدیون نیست.
در این سه سال بارها و از زوایای مختلف عملکرد موسی خادمی مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. بنابراین بازگو کردن برخی موارد تکرار مکررات است به همین جهت این چند روز خیلی با خود درگیر بودم که چه موضوعی برای این مناسبت انتخاب کنم. انتخاب تیتر هم کار سختی بود و تیترهای زیادی را تست زدم تا در نهایت به همین تیتر ساده و کوتاه رسیدم. برای عکس نیز شرایط مشابه بود اول نام خادمی را در قسمت تصاویر گوگل سرچ کردم تا در نهایت این عکس را از صفحه اینستاگرام اش برداشتم. چند دلیل برای انتخاب این عکس غیر رسمی داشتم ، عکس در ارتفاعات زیبای دنای با عظمت گرفته شده است هر چند از عکس و قله پشت سر دکتر خادمی و محیط بانان زحمت کش محیط زیست معلوم است جایی که او ایستاده است اوج قله نیست ولی می توان حدس زد عکس در ارتفاع بالایی گرفته شده است . عکس متعلق به بازدید استاندار از دنا و دیدار با محیط بانان تنها چند روز بعد از سفر رئیس جمهور و استقبال تاریخی مردم از وی در یاسوج می باشد. فضای بهاری که در اواخر مرداد ما گرم در عکس دیده می شود حکایت همان روزهای استان و تیم مدیریتی استان را نشان می دهد که با مدیریت خوب و استقبالی که مردم از رئیس جمهور به عمل آورندند سبب شد رئیس جمهور و تیم تصمیم گیرنده دولت در سطح بالایی از عملکرد موسی خادمی اعلام رضایت کنند.
برای بررسی این سه سال انتقادات و ایراداتی قطعا وارد است همانگونه که نقاط مثبت بسیاری نیز دراین کارنامه به چشم می خورد. تا کنون بررسی عملکرد خادمی با سوءگیری و تعصب از دو طرف موافق و مخالف مورد بررسی قرار گرفته است. نگارنده نیزمدعی برکنار بودن از تعصب و سوءگیری قبلی نیست ولی در این مقاله قصد من نه نمره دهی یا دست گذاشتن بر نقاط ضعف و قوت است بلکه مواردی را می خواهم بر شمارم که تنها محصول این سه سال نیستند بلکه ریشه تاریخی دارند ولی در این سه سال نه تنها وجود داشتند که مخالفین می گویند شدت گرفته است. همین ابتدا باید تاکید کنم که حل و رفع این موارد نیز از اراده و توان یک فرد و حتی یک تیم خارج است بلکه برای اصلاح آنها نیاز به تغییرات بنیادین در ذهن و ساختار جامعه و فرهنگ سازی بلند مدت می باشد . با این وجود اگر چه شاید اصلاح و یا حرکت در مسیر این موارد که ذکر آنها خواهد آمد تنها در اختیار و توان استاندار نبود اما تمرکز بر آنها و رفع و یا حتی اصلاح آنها می توانست یک نقطه مثبت در عملکرد خادمی باشد و حتی اقای خادمی می توانست و می تواند به صورت تئوریک ورود بیشتری به این موضوعات و ارایه راهکار نظری و عملی برای رفع آنها نماید.
لیست این موارد و یا اولویت بندی آنها کار دشواری است. در این مقاله صرفا به چند مورد کلی و کلان اشاره می شود که اگر دنبال بسط موضوع و مصداقی کردن ان باشیم شاید بتوان موارد زیادتری را اشاره کرد.
۱- عدم توجه به جوانان و کادرسازی
دولت نهم و دهم در این مورد با برنامه ریزی و حمایت های بعضا خارج از ضوابط قانونی بسیار فعال بود و اکثر نیروهای فعال و وابسته خود را از طرق مختلف جذب دستگاه ها و نهادهای اداری کرد و یا به صورت مشاور مورد استفاده قرار داد . دولت قبل حتی در یک پروژه مدیریت شده بورس تحصیلی به بسیاری از نیروهای خود تقدیم کرد . ولی در این دولت مسئولین محدودیت های اداری را مانع جذب و استفاده از ظرفیت جوانان می دانند . این همه ی مشکل نیست چرا که بعضا همان نیروهای همسو که در درون دستگاه های اداری هم مشغول به کار هستند مورد بی مهری واقع می شوند مضاف بر اینکه کادر سازی تنها در وارد کردن جوانان به سیستم اداری خلاصه نمی شود . نمی توان منکر محدودیت های قانونی شد ولی با این وجود باز می شد و می شود با تشکیل برخی کارگروه ها و یا حلقه های مشاوره ای به جذب بسیاری از این جوانان اقدام کرد. با توجه به اینکه سنوات خدمت برخی نیروهای همسو در دستگاه های دولتی در حال تمام شدن است واز طرف دیگر درسال های اخیر برعکس جریان مقابل کمتر نیرو های همسو وارد دستگاه ها شده است بیم آن می رود در چند سال اینده جریان اصلاحات برای انتخاب یک مدیر در ادارات با بحران مواجه شود.
۲- تلاش برای حذف سنت ناپسند قوم گرایی در عرصه سیاست
در این مورد و هم در مورد اول شخص استاندارتنها یکی از مدیران و افراد ذی نفوذی است که می توانند نقش بازی کنند. قطعا اگر امروز بحرانی به اسم «قومیت» وجود دارد محصول یک دوره زمانی خاص نیست و یک فرد و حتی یک گروه، آنهم در یک بازه زمانی کوتاه انرا بوجود نیاورده اند. برای حل این معضل نیز در یک بازه زمانی بلند و به فرهنگ سازی و عزم بلند نیاز است . همانگونه که بسیاری از کارشناسان معتقدند برای حذف این معضل باید از پایین به بالا و یا حداقل به صورت همزمان موج ایجاد شود نه اینکه ما منتظر اصلاح و نسخه پیچی معضل در بالا باشیم که بالا هم کاملا متاثر از پایین جامعه است.
با این وجود نیاز است بیشتر از این برای حل این معضل اقدام شود . اگر چه برخی ها سعی دارند مشکل قومیت را در نحوه انتصاب مدیران خلاصه کنند ولی باید گفت این بحث تنها شامل مدیریت ها و یا نادیده گرفتن عمدی منطقه ای نمی باشد . و اتفاقا نباید در این مسیر به کسی باج داده شود که در آن صورت تایید ضمنی و همراهی با اصل مشکل است و چنین کاری هم انتظار نمی رود بلکه نبایست فردی با وجود دارا بودن ظرفیت و شایستگی بخاطر مسائل قومیتی نادیده گرفته شود .
در آستانه انتخابات ریاست جمهوری و با توجه به اینکه مسائل قومیتی هیچ دخالتی در آن ندارند و همه نیروها بالاجبار به سمت یک نامزد می روند فرصت خوبی است تا با استفاده از همه ظرفیت ها به اصلاح حداقل بخشی از این معضل بزرگ و تاریخی کمک کرد . چه بپذیریم خادمی قوم گرایانه عمل کرده است و چه نپدیریم باز نمی توان منکر شد در فضای رسانه ای و برای مچ گیری در سال های اخیر بحث پیرامون قومیت بیشتر شده است و باید حتما راهکاری برای آن اندیشیده شود که سم اصلی توسعه و پیشرفت استان همین موضوع است.
۳- استفاده از فرصت انتصاب مدیران و حمایت از مدیران توانمند
مطابق امارها وبر خی ادعاها تغییرات مدیریتی در دولت یازدهم در استان در رتبه بالایی است و از بسیاری استان ها بالاتر است. چند مدیری که از دولت قبل باقی مانده بودند نیز بعد از سفر ریاست جمهوری در حال ترک صندلی صدارت هستند و تنها یکی و دو مورد دیگر باقی مانده است که گفته می شود با این دولت هماهنگ شده اند و حتی خودشان مدعی هستند از اول اصلاح طلب و اعتدالی بوده اند و بعید هم نیست امروز و فردا بدرقه شوند.
تغییر و جابجایی مدام مدیران نه تنها یک پارامتر توسعه ای نیست که کاملا بر عکس ضد توسعه است اما با توجه به جو سیاسی استان و مطالبه ی طرفداران دولت در این بخش طبیعی است که استاندار هم نسبت به آن حساس باشند و مردم نیز در ان سوی قضیه استاندار و مدیران را با همین شاخص که بیشتر مربوط به کشور ما و بویژه استان است بسنجند.
با وجود حجم بالای تغییرات که اشاره شد باز بیشترین انتقادات به استاندار آنهم از سوی نیروهای همسو به همین موضوع مدیران و نحوه گزینش و عملکرد آنها بر می گردد منتقدین می گویند اولا این مدیران اصلاح طلب نیستند و بعضا به آقای روحانی هم رای نداده اند دوم ضعیف بودند و ضعیف تر عمل می کنند و سوم قومی و یا بعضا با فشار نمایندگان انتخاب شده اند . برای مورد اول قطعا نباید از دولتی که خود نیز شعارش را اعتدال انتخاب کرده است مطلقا انتظار اصلاح طلبی عمل کردن صرف داشت و برخی نرمش ها طبیعی است در مورد نقد دوم نیز ضعف برخی مدیران بر کسی پوشیده نیست اما باید گفت که این افراد بعضا مورد حمایت شخصیت ها و گروه های اصلاح طلب بوده اند و از سوی آنها معرفی شده اند. گاهی نیز محدودیت های درون سازمانی و یا اعمال دخالت خود نیروهای ستاد وزارتخانه ها وسازمان ها و یا نیروهای بیرونی مثل نمایندگان نیزدخیل هستند مضاف بر اینکه بخشی از این ضعف هم ممکن است نتیجه شرایط خاص سیاسی و اقتصادی کشور باشد . اما در مورد سوم در مورد مسئله قوم گرایی توضیحاتی داده شد ولی در مورد دخالت نمایندگان باید گفت دخالت نمایندگان همیشه بوده است و استانداران هم برای پرهیز از بروز تنش در حد معقول و یا برخی موارد پشت پرده تعاملاتی برقرار می کنند. با توجه به اینکه هر نماینده اکثریتی در حوزه انتخابیه اش دارد این تعامل نوعی احترام گذاشتن به مردم است ولی این به معنای دخالت مطلق نمایندگان حداقل در این دوره نباید تلقی شود و امروز برخی دلخوری ها و اظهارات نیز به همین استقلال خادمی به عنوان عضو قوه اجرایی در عین حفظ تعامل با نمایندگان بر می گردد.
بنابراین باید گفت مدیران اگر چه ایراداتی دارند اما نباید همه تقصیر را متوجه خادمی دانست. برخی مدیران استان هستند که در ستاد روحانی فعال بودند و از سوی ستاد نیز مورد حمایت واقع شدند و معرفی شدند ولی ساز خود را می نوازند وخود را به نمایندگان نزدیک کرده اند و ضعیف عمل می کنند.
با همه ی این تفاسیر امسال سال اخر دولت است و فرصت خوبی است که هم برای توسعه استان و هم برای هم گرایی بیشتر از همه ظرفیت های موجود با در نظر گرفتن واقعیات بهره گرفت. هم چنین نیروهای توانمند و محقی وجود دارد که تاکنون به هر دلیلی از انها استفاده نشده است و این خود از باید هایی است که متاسفانه به سرانجام نرسید.
در این فرصت پایانی بد نیست برخی نیروهای ضعیف و مسئله دار که بعضا از دولت قبل مانده اند و یا هم کمتر از یک سال هم عمر دارند عذرشان خواسته شود که این موضوع هم از شدت انتقادات کم می کند و هم مدیریت استان را تقویت خواهد کرد.
خادمی در یک نگاه کلی خود کپی ای از شخص رئیس جمهور و وضعیت کاری اش کپی ای از وضعیت دولت در سطح کلان است در هر دو جا تعامل حرف اول و اخر را می زند .به صورت شدید زیر فشار از همه طرف هستند در دوران عسرت بودجه ای و اقتصادی به سر می برند در هر دو جا بالاترین مقام جور بسیاری از مدیران زیر دست را خود می کشند و …. به همین خاطر باید گفت عمر مدیریتی خادمی با دولت تدبیر و امید گره خورده است.
سید موسی خادمی یک «تکنوکرات نجیب و آرام» است. او و نحوه مدیریتش باید همچنان نقد شوند ولی نباید نقدها صرفا از سر سهم سهم خواهی و بخاطر نادیده گرفتن های شخصی و منطقه ای باشد که ان دیگر نقد نیست.
باید با در نظر گرفتن وضعیت سیاسی و اقتصادی کشور نقد صورت گیرد نه اینکه صرفا دنبال مقایسه و سنجش با شرایط مطلوب و ارمانی باشیم که خادمی هم مثل رئیس جمهور آرزویش را دارد ولی فعلا به دلایلی که همه می دانیم امکانش میسر نیست.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاهتان را بنویسید