دفاع مقدس، هویت و خاطرهی جمعی
۱) «تاریخ» یک قوم و ناحیه به مثابه وجود «حافظه» برای یک فرد، حیاتی و حائز اهمیت است. «خاطرهی جمعی» بارزترین نمود تاریخ یک قوم است. «خاطرهی جمعی» اگر چه شامل همهی تجربیات مردم یک قوم است اما حوادث خاص و نادر در ایجاد و تداوم «حافظهی جمعی» یا همان «تاریخ» سهم اساسی و نقش […]
۱) «تاریخ» یک قوم و ناحیه به مثابه وجود «حافظه» برای یک فرد، حیاتی و حائز اهمیت است. «خاطرهی جمعی» بارزترین نمود تاریخ یک قوم است. «خاطرهی جمعی» اگر چه شامل همهی تجربیات مردم یک قوم است اما حوادث خاص و نادر در ایجاد و تداوم «حافظهی جمعی» یا همان «تاریخ» سهم اساسی و نقش تعیین کنندهای دارند. برای مثال: «جنگ» تأثیر مهمی در «خاطرهی جمعی» یا همان «تاریخ» یک قوم دارد.
۲) «دفاع» هویتبخش است. اساساً دفاع وقتی معنا پیدا میکند که هویتی دچار خطر شده باشد. جنگ تحمیلی به یک معنا در چنین گفتمانی قابل فهم است. «انقلاب اسلامی» به ایرانیان هویت داده بود و تجاوز رژیم بعث، هویت ایرانیان را دچار خدشه کرده بود. صدام به دنبال جدایی خوزستان بود تا از آن طریق ایران را نیز اشغال کند. اما دفاع مقدس از هویت جدید ایرانیان(انقلاب اسلامی) حفاظت کرد.
۲) رخدادها برای همشه در خاطره جمعی محفوظ نمیمانند مگر آنکه مکتوب شوند. به بیان دیگر تا خاطره تبدیل به متن نشود، در همان محبس فردی باقی میماند. نهایتاً سینه به سینه منتقل میشود. قدر مسلم در این انتقال، هم خطر تحریف است و هم بیم فراموشی. بنابراین باید به سراغ کتابت رفت و «خاطرهی جمعی» را «مکتوب» کرد. خاطرهی مکتوب شده اگر چه فردی باشد اما به حیطهی خاطرهی جمعی و تاریخ وارد میشود و قادر به هویتبخشی است.
۴) «پایی که جا ماند» خاطرات سید ناصر حسینیپور از این زاویه نیز قابل تأمل است. تأثیرگذاری، سهم و نقش استان کهگیلویه و بویراحمد در دفاع مقدس، رفته رفته داشت به فراموشی سپرده میشد. اما سیدناصر با این اثر هر چند کوتاه و عقیمش، هم خاطرهی فردی خود را نوشت و هم بخشی از «حافظهی جمعی» استان ما را مکتوب کرد. حالا هویت فراموش شدهی رزمندگان استان در جنگ احیاء شده است و از این رهگذر هویت بومی تقویت میشود. چراکه مردم استان خود را در بقا و حفظ هویت ایرانیان سهیم دانسته و بر تأثیرگذاری خود در این مهم آگاه شدهاند.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاهتان را بنویسید