تمکین احمدی نژاد قلبی یا اجباری؟!
مردم عادی زود باورند وهمین باورهاست که بلای جان آنهامیشود. سیاستمداران همیشه سعی برآن داشته اندشکست را پیروزی٬ تخلف راقانون٬ بدی راخوبی و هر فعل و انفعالی درفضای سیاسی و جامعه را به نفع خود تغییر دهند. اما صاحب نظران، اندیشمندان و آگاهان به مسایل سیاسی همچنان که یک بیولوژیست یا زیستشناس با میکروسکوپ فعل […]
مردم عادی زود باورند وهمین باورهاست که بلای جان آنهامیشود. سیاستمداران همیشه سعی برآن داشته اندشکست را پیروزی٬ تخلف راقانون٬ بدی راخوبی و هر فعل و انفعالی درفضای سیاسی و جامعه را به نفع خود تغییر دهند.
اما صاحب نظران، اندیشمندان و آگاهان به مسایل سیاسی همچنان که یک بیولوژیست یا زیستشناس با میکروسکوپ فعل و انفعالات کوچکترین ذرات و موجودات را زیر نظردارند٬مسایل سیاسی را رصد میکنند و آنگونه که سیاسیون میخواهند نمیتوانند تحلیلهایشان را به آنها تحمیل کنند و وظیفه خود میدانند برای جلوگیری از هرگونه سواستفاده حقایق را برای مردم بازگو کنند.
خبری که چند روز پیش در خروجی رسانهها تیتر اول شد توصیه مقام معظم رهبری به عدم کاندیداتوری احمدی نژاددرانتخابات ریاست جمهوری ایران درسال ۹۶بود که ابتدا مورد تردید افکارعمومی و بعضی از مسیولین بود اما با اظهارصریح مقام معظم رهبری در یکی ازکلاسهای درس ایشان در این رابطه هرگونه شک و شبههای ازمیان رفت.
اما چند روزی نگذشت که درخبرها ارسال نامه پذیرش توصیهٔ رهبری از طرف احمدینژاد مسئله ساز شد و طرفداران او چنان شوری در رسانهها و فضای مجازی به راه انداختند که گویی احمدی نژاد یک قهرمان بلا منازع هست!! بدون اینکه در نظر بگیرند آیا با این همه پروندهای که دولت دهم از تخلف و فساد و سواستفاده از منابع و اموال دولتی دارد و خیلی از نزدیکان احمدینژاد یا زندان و یا با ضمانت آزاد هستند امکان و فرصت این رامی یابد در انتخابات شرکت کند؟ و آیا با این همه حجم تخلفات شورای نگهبان صلاحیت او را تایید می کند؟ از اینها که بگذریم احمدینژاد و طرفدارانش قصد بهره برداری از این اتفاق را دارند.
اما آیا احمدینژاد با رضایت قلبی به توصیهٔ مقام معظم رهبری تمکین کردهاند یا مانند تمکین در برابر درخواست رهبری مبنی برعدم معاونت رییس جمهوری رحیم مشایی و مهمتر از آن ابقای مصلحی در مقام وزارت اطلاعات بود؟ روند هردواتفاق خیلی شبیه به هم میباشد با این تفاوت که در آن موقع قهر یازده روزه احمدینژاد را میشد متوجه شداما الان نه، ولی میتوان نتیجه گرفت اگر احمدینژاد قلباً به اجابت توصیه رهبری راضی بودند چرا همان روز به آن پاسخ ندادند.
و اینکه نه تنها پاسخ ندادند بلکه پس از توصیهٔ مقام معطم رهبری به عدم کاندیداتوری ایشان، احمدینژاد به سفرهای استانی خود ادامه میدهند و با تیم همراه به گرگان میروند.
و چه تامل برانگیز است همان روند قضیه مصلحی پیش میآید که پس از بیتوجهی احمدینژاد به ابقای مصلحی موضوع رسانهای میشود و بعد از چند روز احمدینژاد دست از لجاجت بر میدارند و الان هم ابتدا احمدینژاد علی رغم توصیه رهبری به سفرهای استانی خود ادامه میدهندو پس از رسانهای شدن موضوع و گذشت حدود یک ماه! ایشان در نامهای به مقام معظم رهبری در برابر درخواست ایشان سر تعظیم فرو میآورند.
اما اگراحمدینژاد د راو تعللی وجود نداشت نباید همان روزی افردای آن روز چنین نامهای مینوشتند؟ ا حمدینژاد با توجه به پروندههایی که از دولت او در دستگاه قضایی و دیوان محاسبات وجود دارد در شرایطی نیست که بخواهد بیشتر از یک ماه زمان برای تمکین به توصیه مقام معظم رهبری لازم داشته باشند و چه جالب است به جای اینکه از احمدینژاد سوال کنند چرا بلافاصله به توصیه رهبری تمکین نکردی؟ میخواهند از او یک قهرمان بسازند و منتی هم بردوش مردم بگذارد.
امان از بیسوادی و جهل بعضی از مردم و صد امان از دست کسانی که به راحتی مردم را میفریبند مردم فکر کنید٬فقط فکر کنید. احساسات را از خود دور کنید و عقل را بر زندگی خودحاکم کنید.
روبهانی در زندگی شما گسترده شده اندکه در صورتهای مختلف فقط به فکر چپاول و تاراج اموال شما و مملکت هستند و هیچ تعهدقلبی و عملی نه به ولایت محترم فقیه دارند٬نه تعهدی نسبت به اسلام و قرآن دارند و نه کوچکترین ذرهای از فکرشان متوجه شماست.
لطفا یک باردیگر و با دقت مطلب را بخوانید متضرر نخواهیدشد. خداوند یار و یاورتان.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاهتان را بنویسید