آخرین اخبار

فیش ها علت نیست معلول است

فیش عمق فضاحت نیست، علامت یک روایت است، فیش نهایت نیست، بدایتیست از روشدن لایه های پنهان، فیش ورودی به سیستم نیست، خروجی ازسیستم است، اساس نیست، فرع است، فیش روح فساد نیست، جسم فساداست، عَلَم نیست، نماد است. فیش حکایت سالها پیش است، آنگاه که مدل برونسی در سپردن امانتیِ مادرِ همرزمش به قطار […]

اشتراک گذاری
۱۶ شهریور ۱۳۹۵
کد مطلب : 33

فیش عمق فضاحت نیست، علامت یک روایت است، فیش نهایت نیست، بدایتیست از روشدن لایه های پنهان، فیش ورودی به سیستم نیست، خروجی ازسیستم است، اساس نیست، فرع است، فیش روح فساد نیست، جسم فساداست، عَلَم نیست، نماد است.
فیش حکایت سالها پیش است، آنگاه که مدل برونسی در سپردن امانتیِ مادرِ همرزمش به قطار اهواز باهزینه شخصی، به جای استفاده از جیپ سپاه (بیت المال) تئوریزه و عملیاتی نشد. مدل  برونسی نماد مدافع درونی بیت المال بود در اوج بدهکاری و مدل  فیش نماد برون بری از اموال ملت است در کمال طلبکاری.
فیش حکایت سالها پیش است.  فیش ریشه در  طیش ( به معنای سبک مغزی،خفت عقل) آقایان مدعی عقلانیت سیاسی در پایه گزاری فساد و اختلاس و دریافت های نجومی در دهه ۸۰ دارد.
آن‌هایی که از حیش (ترس،وحشت) رسوایی  فیش ها در فضای مجازی، در خویش فرو رفته اند و آرامش دل های ملت را  ریش (زخم) زدند، بهتر است سر از آخور اشرافیت خویش برندارند و تا آخرالعمر به کیش روند و فقط مِنتی گزارند و زین پس ریش نگزارند تابیش از این متظاهرانه تیش به اعتماد مردم نزنند و با صداقت تمام تکنوکرات باشند و خویش را باکراوات و ظاهری تکنوکرات بر ملت عرضه کنند.
سِرِّ مطلب آنست که این جماعت دیش شان به سمت غرب است و کیش ( آیین) مهرِ وطن را به کیش( منطقه کیش) سٍحرٍ دنیا فروختند.
در داستان فیشها از تمام پیشه ها گفتیم و نسبت به  ریش دارها و بی  ریش ها انتقاد کردیم و ازسنت فکری همیشگی سرمایه داران بی درد متنفذ، یعنی کیش رو های تکنوکرات در عادی سازی این داستان غافل شدیم و از یقه های بسته و پیشانی های خسته از فرط سجده برخی آقایان گفتگو کردیم،
ولی از ریشه ها سخن نراندیم و در سطح ماندیم، که اگر این قصه ی تلخ فیش در  فیش ختم شود و بماند، معلوم نیست فردا نوبت ظهور کدامیک از مظاهر از پیش بنا نهاده شده ی تفکر سرمایه داری در کشور خواهد بود. ریشه ها را باید شناخت تا از بروز  فیش های بعدی جلوگیری کرد.
فیش های نجومی مظهر تاریخی وجود  خویش ( بستگان) ورودی به سیستم است.
نماینده ای که تولید قدرتش از مراکز کانونی ثروت و قدرت بوده است، توزیع و مصرف قدرتش نیز برای همان قشراست. نماینده ای که با تزریق پول اندیشه می خرد و مانع رشد فکری و فعال شدن قوه انتخابگری مردم دیارش می شود، در بهارستان هم در مواجهه با نهیب آقا بالاسرهای سیاسی و مزدوران چپ و راست رانتیرو پیشنهادهای مولتی میلیاردرهای متنفذ یارای ایستادگی ندارد و اینها همه ریشه در تنزل از آرمان های عدالتخواهانه ی انقلاب و تقلیل روح مطلوب خواهی ملت دارد. وقتی کم بخواهی، کم هم نصیبت شود.
در فضای انتخابات استان کهگیلویه وبویراحمد و بخصوص در شهرستان کهگیلویه در گفتگوها بر روی همین نکته تأکید میشد که جریانی که در نوع تبلیغات و گفتمان تبلیغی و رژه ی ماشین های لوکس در مقابل چشمان محرومین کمترین اشاره ای به مهمترین مطالبه ی رهبری در ۱۵ سال اخیر یعنی عدالتخواهی و عمومی کردن عدالت ندارد و دغدغه اش مبارزه با فساد نیست و صرفاَ همین که اصلاح طلب نیست و واژگانی چون « مقام معظم رهبری» به فراوانی بر زبانشان جاری می شود برای انتخاب شدن کفایت می کند، وضع بهتر ازاین نمی شود و از این سوگناکتر وضعیت اغلب خواص مذهبی و ارزشی جامعه است که به حداقل ها درانتخاب بسنده می کنند و استراتژی صالح مقبول را بر مردم تحمیل.
وقتی خواص ارزشی جامعه اصلاح طلب نبودن، تسبیح به دست داشتن، از رهبری گفتن در کلام و شعار( از اولویت های رهبری و دغدغه ها نمی گویند، فقط مقام معظم رهبری می گویند) را برای انتخاب شدن کافی می دانند و توجهی به سطح تقوا و معنویت و بی تعلقی به دنیا، حساسیت و مسأله داشتن نسبت به فساد و رانت و بی عدالتی، دغدغه ی نظارت جدی بر مسیولین و شفافیت اطلاعاتی و سیستمی نداشته باشند، مهمترین قوه ی نظارتی ما به جای اینکه مانع بروز فساد شود و شکاف های تولید فسادرا بشناسد، خواسته یا ناخواسته درزمین افزایش فساد اقتصادی بازی می کند.
بارها گفتیم هرگاه دیدیددر سفرها و نشست ها و دیدارها و جلسات نماینده مردم و فرماندار و استاندار، خواص سرمایه دار و مرفه گرد آمده اند باید تأمل کرد و علامت سؤال جدی را طرح کرد؟ اگر دیدی درسطح خواص پیرامونی نماینده افرادی با سلیقه هاو دیدگاه های مختلف فکری و متضاد ازلحاظ جهان بینی و سلوک حضور دارند، باید شک کرد.

کسی که وکیل ملت است و مناسبات حساس ملی و جهانی و بومی را باید رصد کند ضروریست مواضع ودیدگاه ها و موضعگیری های شفاف و مرزبندی فکری صریحی داشته باشد، آنگاه اگر باوجود چنین صراحت و مرزبندی ای ازحمایت توده های متکثر از حیث سلایق فکری مواجه شود می شود اظهار کرد گفتمان و تفکر مشخص مطرح شده ازشمولیت بالایی برخورداراست، و لیکن مادامی که برخی خواص ارزشی و انقلابی در نظام انتخاب خویش به حلقه های پیرامونی و مرزبندی فکری وقعی ننهند و مردم را که متأثر از انها هستند اشتباه جهت دهی کنند وضعیت به همین منوال خواهد بود.

مردم بایدنظارت کنند، ایام انتخابات موقتیست و زود تمام می شود و وظیفه ی اصلی و رسالت حقیقی مردم پس از انتخابات و در حوزه ی رصد دقیق عملکرد نماینده مجلس و دولت منتخب و امربه معروف و نهی از منکر مسئولان می باشد. البته که حلقه های نخبگانی می توانند بهترین واسطه های ایجاد مسئله و تحریک حساسیت های مردم در پیگیری مطالبات رهبری باشند.
سؤال: خواص سیاسی و اثرگزار جامعه پس از انتخابات به دنبال منافع و مطالبات شخصی هستند یا پیگیر مطالبات مردم و جهت دهی نماینده و  مسئولان در مسیر آرمان های عدالتخواهانه انقلاب؟!
حال تصور کنید نماینده ای انقلابی و عدالتخواه وارد مجلس شود و دغدغه ی مبارزه با فساد داشته باشد واز جهتی مسئول پیگیری مطالبات منطقه ی محروم خویش نیز باشد، آنگاه با مناسبات غلطی مواجه میشود که ناچار است برای استیفای حق مردم محروم بخش عمده ای از وقتش را در حال رایزنی برای دیداربا رییس برنامه وبودجه و فلان وزیر و معاون وزیر هزینه کند تا شاید ردیفی اختصاص دهند و ….، اینجا سیستم نماینده را به سمت دوری از شأن نظارتی خویش هدایت می کند.
اگر تأکید رهبر انقلاب مبنی بر شاخص قرار دادن عدالت در قوای مجریه و مقننه و قضاییه و غالب سازی گفتمان عدالتخواهی در بین نخبگان جامعه و تولید نظریه ناب اسلامی عدالت توسط نظریه پردازان و ایجاد رشته های دانشگاهی باموضوع عدالت از سوی مسئولین و نخبگان کشور جدی گرفته میشد امروز خبری از فیش ها نبود.
نگارنده به جد معتقد است علت العلل بروز فساد درسیستم، فقدان روح انقلابی و  و بی ارتباطی دغدغه ی جناحین سیاسی با مسائل ومطالبات امامین جمهوری اسلامیست.

یکی از ریشه های اصلی بروز قصه ی شوم تلخ تاریخی فیش ها،اختیارات بی حد و حصریست که قانونگذار به مدیران و رؤسای صندوق‌ها و هیأت مدیره ها و مدیرعاملان داده است که باید محدودیتی انقلابی تقنین شود تا اگرمدیری خواهان فساد هم باشد، نتواند چنین غلطی در جمهوری اسلامی بکند.
نگاه غیر عملی و غیر باورمندانه و بدون خاصیت پیاده سازی به اولویت های ولی فقیه:
با عزیزی از نیروهای ارزشی و باسابقه ی استان کهگیلویه وبویراحمد بحث و گفتگویی داشتم که ناگهان با گفتاری ازایشون مواجه شدم که تا عمق فاجعه را پی بردم،
ایشان گفتند برخی فرمایشات رهبری انقلاب کتابی( یعنی فقط برای درج در کتاب هستند) هستند و در حد آرمان دست نیافتنی هستند وشما روی آن تأکید نکن.
جریانات چپ که از اساس در نسبت سنجی با ولی فقیه دچار فقر معرفتی و یا کینه ی تاریخی هستند و بحثشان جداست.
یک جناح گزینشی با فرمایشات رهبری برخورد می کند، یک جناح فقر معرفتی دارد و من مانده ام دفاع یکی از نماینده های سابق استان را در مبرا کردن جناحین سیاسی از قصه ی رسوایی فیش ها چگونه تحلیل کنم!؟ البته تعجبی ندارد که آن عزیز تمام قابلیت های نظام را در همین اصلاح طلب و اصولگرا می داند ولی بهتراست بگویم که اتفاقاَ داستان فیش ها لکه ننگیست بر جناحین سیاسی و سیاست بازی های مزخرف چپ وراست.
عدم تعمیق معرفت دینی و نگاه انقلابی و تزکیه نفسانی:
برای ایجاد انقلاب سطحی از معرفت دینی درجهت مبارزه با رژیم و استقرار نظام کفایت می کند و لیکن برای تثبیت، استمرار و صدور انقلاب و پذیرفتن مسئولیت در ساختار جمهوری اسلامی به سطح بسیار بالاتری از معرفت دینی و باز تولید روحیه ی انقلابی و ممارست عبادی و قرب افزونتری درسلوک شخصی نیازمنداست.
وقتی وزیر صنعت می گوید این مساله حقوق های بالا یک امر طبیعی در جهان است، ناظر براین نکته است که وزیر مملکت نمی داند که اینجا جهانی دیگراست و ایران اسلامی حاوی جهان بینی ای دگر.
وقتی نماینده ی گچساران در گفتگوی تلویزیونی می گوید« به نظرم ۱۷ تومن برای یه استاندار زیادنیست و مدیرعامل بانکی که چک های میلیاردی امضا می کند موردی ندارد که ۱۷-۱۸ تومن دریافت کند- اعدادممکن است دقیق نباشد ولی نزدیک به این ارقام است» و جناب جلالی گاف ایشان را جمع می کند و این حقوق ها را درشأنیت نظام‌ نمی بیند، باید پی به فقر معرفتی و نگاه انقلابی برد.
وقتی رییس دیوان محاسبات ابروی اشخاص خائن و مزدور و مفت خور تفکر صفدریسم سازمانی را بر شفافیت  و محرم بودن مردم ارجحیت می دهد، باید به روح غیرانقلابی مسیولان تأسف خورد و امیدی نداشت. انحصار و عدم شفافیت دو بال خوش پرواز آسمان فساد در جوامع گوناگون اند. هرجا انحصار در قدرت، محدودیت در اظهارنظر، حصارکشی پیرامون فعالیت های اجتماعی و فرهنگی و انحصار در تریبون دیدید همانجا فساد لانه می کند.
هرجا لایه های مبهم و گنگ و تو در تو و تاریکخانه ی اطلاعات اقتصادی و سیاسی وجودداشت همانجا زمینه های بروز فساد سر بلند خواهند کرد.
– شفافیت
– عدالت
– نظارت
سه رکنیست که می تواند زمینه های بروز فسادهای دیگر را در نظام ما ازبین ببرند.
باید هسته های عدالتخواهانه ی انقلابی در تمام روستاها و شهرها با تأسی از روح الله بزرگ و با اطاعت از امام حاضر درراستای آگاهی بخشی به فهم و نگاه‌ مردم و نقد و مطالبه گری مسئولان و ایجاد شفافیت اطلاع رسانی به مردم در اعمال و تحرکات و برنامه های آقایان مسئول و تعمیم و توسعه حضور مردم در صحنه ی نظارت بر مسئولین ذیل ساحت عدالت درسراسر کشور گرد هم آیند تا مدیرو سیاستمداری که احساس می کند دراین چند صباح مدیریتی باید هفت نسل خود را تأمین کند و از بیت المال تا می تواند ببرد، جرأت حضور در مناصب را پیدا نکند.
اگر جمهوری اسلامی به سمت حاکمیت  عدالت در تمام شئونات حرکت نکند این حرکت وانقلاب و نظام توسط خود مردم متوقف خواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *