در جایگاهی نیستم این لیست را تایید یا رد کنم،اگر واقعی باشد هم چیز عجیب و تازه ای نیست،بحث استخدام های فله ای و نورچشمی همیشه بوده،اما خطاب به جریان حاکم یا هر جریانی خصوصا لیدرها و ریش سفیدان و شخص نماینده توصیه می کنم مراقب باشند زمینه سرخوردگی و ناامیدی حداقل جوانان حامی خود را فراهم نکنند. جوانان حامی شما این لیست ها و اخبار را می بینند و می شنوند،دلشان می شکند،ناامید می شوند،از شما متنفر و دوری خواهند کرد کما اینکه در گذشته بخشی از جوانان از اشخاص دیگر دلزده شدند.اما این وسط چیزی که بیشتر انزجار و تهوع و دلزدگی ایجاد می کند این است که با شعار انقلابی گری و مکتب شهدا و حمایت از مستضعفان و جوانان بی پارتی و …به قدرت بیایند و گذشته ها را تکرار کنند.

من نمی دانم چقدر زمزمه استخدامات فله ای در ادارات و بیمارستان ها و پتروشیمی و …شهرستان که اخیرا شنیده می شود صحت دارد،اما لازم است شفاف سازی شود خصوصا از سوی خود نماینده.

این را هم می دانم که متاسفانه فضا به سمتی رفته که نماینده اگر این کارها راانجام ندهد تنها می شود و ریزش رای و هوادار پیدا می کند اما ماندن به هر قیمتی ارزشمند نیست،رفتن ها حتمی است،مگر آنان که برای ماندن عدالت را ذبح کردند نرفتند؟پس چه خوب است رسم و نام نیکی به یادگار بماند.

در خبرها آمده بود خلیقه خلقی پور مسئول هماهنگی ستاد‌های مردمی «حجت الاسلام سید ابراهیم رئیسی» در استان کهگیلویه و بویراحمد از عملکرد انتصاباتی دولت در استان گلایه و انتقاد کرده و گفته “دخالت مستقیم نمایندگان اصول مدیریتی استان را دچار تزلزل کرده است”.

انتقاد بجا و واردی است،باید گفت دولت رئیسی در بحث انتصابات استانی همان راه بن بستی را رفت که دولت روحانی رفته بود.

روسای جمهور و دولت ها با کمک، تلاش ها و کار تشکیلاتی و میدانی طیف ها و جریانات همفکر خود در سراسر کشور به پیروزی می رسند،انتظار این گروه ها که از افراد قوی جبهه خود برخوردار بوده این است که دولت دغدغه ها و پیشنهادات جمعی آنان خصوصا در بحث انتصابات را جدی بگیرد اما آنچه در دولت روحانی و رئیسی رخ داده این است که پس از روی کار آمدن دولت ها این نمایندگان مجلس بوده که همه چیز را به نفع خود مصادره و جریان اصولگرایی و اصلاحات استان که نقش مهمی در پیروزی و روی کار آمدن روحانی و رئیسی داشته اند را به حاشیه زده اند.

در دولت روحانی جبهه اصلاحات استان در بحث انتخاب استاندار و مدیران نگاه دیگری داشتند اما دولت نظر وخواست سه نماینده وقت مجلس را برگزید،نتیجه این تصمیم ناپخته دولت، روی کار آمدن استانداران و مدیرانی شد که گاه با گفتمان خود دولت زاویه داشتند و عملکرد و کارنامه ضعیفی نه تنها در استان ما که دیگر استان ها به ثبت رسید.سه نماینده مجلس چه تخصص و سوادی دارند که همه مدیران را انتخاب کنند؟ چرا دولت ها در برابر نمایندگان وا می دهند؟ غیر از این است که دولت خود دست به تضعیف خود می زند.

امروز هم وضع همان است،دولت سیزدهم هم تحت نفوذ نمایندگان انتصابات خود را چینش کرده است که چنگی به دل نمی زند و بعید است عملکرد بهتری نسبت به قبل رقم بخورد.

نمی دانم چرا دولت پشت نیروهای فکری خود،آنان که نسبت به نمایندگان دلسوزتر به دولت هستند را خالی می کند،سه سال دیگر موقع انتخابات باز نیازمند همان جریانات و نیروهای فکری است،البته شاید در انتخابات بعد دیگر هیچ رقیبی برای آقای رئیسی در نظر گرفته نشود و او مطمئن تر از دور قبل رییس جمهور باقی بماند و نیازی به همراهی و حتی رآی کسی نداشته باشد.

سکانس و دیالوگی در سریال مختارنامه که وجود دارد که گفته میشود “کوفه مدعیان قلدری دارد”،حکایت گچساران و باشت خودمان است که از دیرباز تاکنون مدعیان قلدر و گردن کلفتی داشته است. هر کدام سودای نشستن بر کرسی دارالحکومه را دارند ،هر که هم می نشیند باقی برای پایین کشاندنش دست به هر غوغایی می زند.. در این فضا خیلی ها که اهل زد و بند و چسبیدن به خواص سیاسی نبوه سوختند و زندگی شان و ظرفیت و امیدهایشان تباه شد. زمانه،زمانه پاچه گیران و پاچه خواران شد،هر که در این دو دسته بود به نام و نانی رسید،البته مدعیان جدید هم راه متفاوتی نرفته اند،گمان نکنند در همین مدت کم کارنامه درخشان داشته اند .

بخواهیم همه عقب ماندگی های این حوزه را از چشم چند نفر ببینیم هم درست نیست (اما آنها همگی باید برای همیشه بروند)زیرا دولت ها هم مقصر بوده اند.. اما برای عبور از این فضا چه باید کرد؟ قطعا بازیگران تازه ای لازم است،بازیگرانی با گفتمانی نو،جریانات اصیل می بایست ورود کنند اگر نهادها بگذارند و خودشان هم بتوانند تحت تاثیر نفوذی های مدعیان قلدر خود را حفظ کنند..جامعه هم باید بدانند و به این باور برسند که لازم است فضای نویی ساخت و انسان های شایسته را دنبال کرد و بازی نخورند

معارفه مدیر جدید توزیع برق شهرستان گچساران خشم طیف حامی نماینده گچساران و باشت را برانگیخت تا جایی که سید قدرت الله حسینی دست به قلم شد تا با کنایه زدن به برادرش و همچنین انتقاد شدید از معتمدی مدیرعامل برق استان،از استاندار برکناری مدیرعامل را بخواهد.

این دومین بار است که حسینی نارضایتی خودش از اتفاقات استان(انتصابات) و عملکرد نامطلوب نماینده(برادرش) را علنی جار می زند،در یک سال اخیر معادلات استانی به سمتی رفته و این تصور شکل گرفته که سهم گچساران بسیار کمرنگ و بی فروغ شده و کار به جایی رسیده که حتی در حوزه انتخابیه هم برخی مدیریت ها خارج از اراده جریان حاکم توزیع می شود.

شاید نامه های سیدقدرت ناخواسته مهر تاییدی بر این ادعای منتقدان باشد که عزت گچساران خدشه دار گردیده و حتی به مرحله تحقیرآمیز رسیده است و چه بسا حسینی با این مخالفت نشان دادن ها این جمله را متوجه خود کند” این نتیجه آشی است که خود پخته اید”

اما تحلیل های دیگری هم می توان از ورود علنی حسینی به اتفاقات داشت،برخی ها این ورود کردن ها را ورود انتخاباتی تلقی کرده و معتقد هستند حسینی با چنین مواضعی خود را جدا کرده و می خواهد این پیام را داده باشد که اگر او می بود قطعا عملکرد متفاوت تری رقم میخورد وچه بسا حسینی در دل بگوید کاش بودم تا بشقابی هم روانه صورت معتمدی می کردم.

اما در خصوص نماینده فعلی،او بشدت تحت فشار و تنها است،چه ازخودی و چه طیف منتقد و و این قبیل نامه های انتقادی چهره ها خطاب به سیدناصر یعنی ایشان آن اقتدار لازم را نتوانسته از خود به نمایش بگذارد.

کوتاه سخن می گویم چون وقت کوتاه است و راه طولانی و پر از سنگلاخ.سنگلاخی که قهرمانان پوشالی در طی دهه های گذشته به مرور زمان در مسیر آگاهی ما مردم قرار داده اند تا مبادا روزی ما با کسب آگاهی، به قدرت درونی خویش پی ببریم و فضا برای مظلوم نمایی آنها در میدان فریب مردم فراهم نباشد.
هم آنهایی که هدف اصلیشان به ظاهر کسب قدرت در جهت خدمت به ما مردم است، اما در باطن به دنبال سیطره بر فکر و ذهن ما هستند تا از ما مردم مُشتی برده ی دنباله رو بسازند که حل مشکلات خویش را تنها در چاپلوسی آنها ببینیم.
همان قهرمانان پوشالی که ملکه ذهن من و شما شده اند. ( چپ و راست و ترک و لر هم ندارد)

برادر عزیز؛
اجازه بده سخنت را نقض کنم.
شهر بیمار نیست و آن که بیمار است، من و شما و در مجموع ما مردم سیاست زده و قهرمان پروریم که با عرض معذرت دستمال به دست هر روز دنبال یک قهرمان پوشالی که خودمان ساخته ایم و در پس توی ذهنمان قرار است این اَبر قهرمان پوشالی تمام مشکلات ما را حل کند، می دویم و یا در فضای مجازی سرگرم تملق و چاپلوسی این قهرمانان خودساخته هستیم.
آری، ما مردم بیماریم و این بیماری هم مربوط به امروز و دیروز نیست و ظاهرا ارثی است و تا به امروز لاعلاج…
ما مردم بیماریم که سر منشأ های مشکلاتمان را به عنوان قهرمان به نسل های بعد معرفی می کنیم. آیا غیر از این است؟

قصد ندارم سخن به درازا بکشد، برادرانه توصیه می کنم با خودت خلوت کن و در تنهایی خویش بیندیش که سر منشأ مشکلات این دو شهرستان چه افرادی هستند.
آیا اگر منصفانه بخواهیم قضاوت کنیم، سرمنشأها همان هایی نیستند که امثال من و شما در طی بیش از چهل سال گذشته فریب دوقطبی های کاذب را خوردیم و یه عده دستمال به دست به دنبال قهرمان چپ و یه عده دستمال به دست به دنبال قهرمان راست دویدیم و به عنوان منجی و حلال مشکلات آنها را به مردم معرفی کردیم..؟
راه دوری نمی روم، اطرافت رو خوب نگاه کن؛ چند درصد جوانانی که دربه در دنبال همین قهرمانان بوده اند و هستند و عزت نفس خود را زیر پا می گذارند و شده اند تملق گوی آنها برای حل مشکلاتشان، از نظر شخصیتی، خانوادگی و علمی از این قهرمانان، سرتر و برتر هستند؟
آیا از خودت سوال کردی چرا به توانایی خودشان اعتماد ندارند و دنبال قهرمان هستند برای حل مشکلاتشان؟

دلیلش امثال من و شما هستیم که بیماری خودمان را به آنها انتقال داده ایم.
پس اگر واقعا دلسوز شهر و وطنت هستی و دوست داری پیشرفت کنند، از معرفی اَبر قهرمانان پوشالی چپ و راست به مردم، مخصوصا نسل های بعد خودداری کن…
همین خدمت بزرگیست…

در شرایطی که شهرستان گچساران بر مبنای آمار رسمی بالاترین نرخ بیکاری را دارد در سکوت و بی تفاوتی مسئولان امر روزانه شاهد به کارگیری نیروهای غیر بومی در شهرستان هستیم.

این در شرایطی است که در بسیاری از شهرها و آزمون ها صرفا اجازه استخدام به نیروهای بومی همان منطقه اختصاص می یابد.
گذشته از آزمون فاجعه بار پتروشیمی که سهم بومی های گچساران در آن به شکل ناعادلانه ایی اعمال شد شاهد هستیم علاوه برشرکت نفت گچساران و ادارات دولتی بسیاری از مکان های نیمه دولتی مانند بعضی از بانکها و دانشگاهها در چنبره نیروهای غیر بومی قرار دارند.
شنیده ها حاکی از آن است که در جدیدترین مورد از تحمیل این نیروها،ورود نزدیک به ٢٠ نیرو در یکی ازبیمارستان گچساران است.
حال باید دید در این شرایط که امنیت شهرستان دچار خدشه شده است چه کسانی می توانند احیاگر امنیت بیکاران شهرستان باشند و مقابل تحمیل های بیرونی از حقوق مسلم جوانان شهرستان دفاع نمایند.
عدم رعایت عدالت استخدامی و نیز به کارگیری نیروهایی منتسب به جناح های سیاسی و نیز قومیتی خود داستانی دیگر دارد.

تهیه پادکست:محمد حسینی

صداپیشه: رحیمه محمدی و اسماعیل علیزاده