حاج ابوالحسن عزیز
مرد استوار خومی
هفته دفاع مقدس بر مدافعین راست قامت دیارم مبارک.
دیروز سالروز دفاع مقدس بود
یادآور سالهای حماسه و خون
روزهای دفاع مقدس و آبیاری نهال اسلام با خون جوانه های انقلاب
راستش وقتی در تصاویر رژه دیروز شما را ندیدم نگران شدم از اینکه کسالت داشته باشید از اینکه محال است یک نفر در سالروز حماسه ای که خودش و جانش و تنش در آن نقش داشته غیبت کند.
اما بعد دیدم نه تنها خبری از شما نیست که هیچ اسم و نام و نشانی از رحیمی ، نویدی ، مرتضوی ، خاکی ، مرادی ، برادران چهره آزاد ، یاریجو ، نبی زاده ، دهقان ، افلاکی ، نصرتی ، الهی ، محسنی ، آقایی ، نبی پور ، احمدی ، خادمی ، طاهری ، حبیبی نژاد ، حسینی پور و … نیست.
وقتی دیدم هیچ کس را نخواسته اند دلم به درد آمد.
مگر میشود صحنه دفاع مقدس را بازسازی کنی اما بر بازیگران واقعی آن چشم بپوشی؟
چطور میشود چشم بست بر مستند ترین آثار دفاع مقدس برای نسل جنگ ندیده ای چون من.
امان از بی سلیقگی و کج فهمی
امان از …
بی خیال حاجی
دیروز که تصاویر رژه خونین اهواز را دیدم و دیدم ویلچر جانباز شهید این حادثه در کنار جایگاه ویژه قرار داشت دلم بیشتر سوخت از اینکه اینگونه مظلوم شده اید
راستش را بخواهی وقتی شنیدم اصلا از شما دعوت نکرده اند و اینطور بی احترامی کرده اند به خودم گفتم اگر من بودم حتما به عوامل برنامه نهیب میزدم
نه برای خودخواهی خودم که برای نسلی که باید تو را ببیند تا بفهمد جبهه و جنگ سنگر های زوری جلوی ادارات و بنرهای رنگارنگ و رژه پر زرق و برق امروز نیست.
این نسل باید بفهمد ویلچر و عصا را
باید بفهمد فرق لنگ کفشهای بی استفاده و لنگه های کهنه و خاکی را
باید بفهمد چشم مصنوعی هیچ جا را نمیبیند و دست مصنوعی فقط نمیگذارد آستینت را باد ببرد
این نسل چرا نبیند خم و راست شدن با ده ها ترکش در پا و کمر را؟ چرا نباید دیده شود سرفه های خردلی و تاول های شیمیایی؟
این نسل هنوز از نزدیک جانباز قطع نخاع ندیده، چرا؟
این نسل اگر تو را نبیند جانبازی مدیرانی را باور میکند که برای چند صبا بیشتر در ریاست ماندن سال به سال درصد جانبازی اش افزون تر میشود
این نسل باید ببیند و بفهمد حسرت پابه پای فرزند ندویدن را ..
حسرت تکان نخوردن را
حسرت یک دل سیر دیدن را
اصلا من اگر بودم مجسمه تو را و امثال تو را بر سر هر چهار راهی نصب میکردم تا آیندگان بفهمند دفاع با پوست و گوشت و استخوان یعنی چه
افسوس همانطور که از نفت فراری ات دادند از جنگ هم بیرونت خواهند کرد ..
در دوره ای که جای شهید و جلاد را عوض کرده اند حتی ممکن است تو را به جرم جنگ طلبی و خشونت محاکمه کنند..
آه چه خواسته زیادی بود تو را به نمایش گذاشتن برای نسل تشنه و سردرگم و بی قهرمان امروز…
تو را در پستو نهان کردن زین پس عادت آنانی خواهد شد که نمیخواهند دیده شوی …
غصه این روزها را نخور حاجی که تا بوده لشکر حسین مظلوم بوده…
تو و امثال تو قیمتی ترین الماسهای این شهر طاعون زده اید …
این مطلب بدون برچسب می باشد.
اخ که چه درد دل سوز ناکی که اگر کوه می شنید فرو می ریخت اما دریغ از اینکه انسانی به خود بیاد .بازم شما جواد جون بقول مشتی های قدیم دمت گرم
بسیار عالی و نکته بین اشاره شده و باز هم سید با نگاه نافذشون چیزی رو دیدند که دیگران از دیدنش عاجزند.
احسنت بر این جوان رعنا و حواس جمع
جوان انقلابی و همه فن حریف گچسارانی
احسنت جواد عزیز واقعا دلم درد آمد درود بر حاج غلامی عزیز
چون نارگ موسی به دنیا اومده؛ چون توهین به هیچ کس نکرده ؛چون انسان بودنو معنیشو خوب بهش یاد دادن ؛چون حسادت درمرام پدر بزرگوارش و مادر ارجمندش نبوده ؛چون درجایگاه خودش بیشتر نمایان بود وچون خوشتیپ و خوش ذات بود نمیزارن باشه
خدا بزرگه اونم خدای شماهارو دار
درود بر قلم شيوايت جوان. و خوشحالم كه أمثال حقير ميتوانيم با وجود شما با ارامش با قلم و گفتن خداحافظي كنيم. افرين بر شير زناني كه أمثال غلامي و إمكاني و حبيبي نژاد را شير دادند تا در دفاع از خاك جان نشناسند و درود بر مادراني كه أمثال تو را تربيت كردند تا غلام نآن نباشند و فرياد أريو برزنيتان بار ديگر افتخار اين خامي استوار باشد. همچنان كه بر دست و پاي مدافعان خاكم بؤسه زن بودم قلم شجاع شما را توتم خود ميدانم.
مانا باشيد و جاويد
بله.در وضعیت فعل جایی برای این شهیدان زنده نیست .جایی که کمونیست ها را بر جانبازان شرف و حیثیت به بهانه های بچه گانه ترجیح می دهند .بله باد این سمبل های شجاعت و… خانه نشین شوند .تا عافیت طلبان، امور شهر را به دست گیرند.
نمونه عینی تقرب کمونیست ها بر جانبازان ( حتی در شرایط شایستگی بالاتر جانبازان و ایثارگران در مقایسه با ٱنان) در شرکت نفت گچساران مشهود و فراوان است.