سردار عدل، مشاورین به ترکستانت نبرند

سردار هاشمی در سال جدید آن روی دیگر خودش را به نمایش گذاشت، ابتدای سال را که به جدال بیهوده با استاندار گذراند، پس از آن هم در هر محفلی، «نقل» می شود و حاشیه ای برای کهگیلویه بزرگ می آفریند.

حاج عدل با اعتقاد به اینکه «کارهای کوچک، کار مردهای بزرگ نیست» چشم هایش را به روی واقعیت های زیادی بست و به هوای اینکه او مرد بزرگ است و دردهای کهگیلویه کوچک، حل بسیاری از این دردها را به دست زمان سپرد و خودش براساس مشاوره غلط برخی مشاورانش اتوبان یکطرفه به سمت ترکستان را با سرعت زیاد شروع به پیمودن نمود تا کهگیلویه بزرگ زیر سایه فقر، محرومیت، بی توجهی و جدال های سیاسی روز به روز در همه زیرساخت های توسعه محروم تر و عقب مانده تر باشد.

سردار در حالی به انتقادهای منتقدین منصفش وقعی نمی نهد و حتی در قبال کوچکترین انتقادهای عضو شورای شهر دهدشت و نماینده استان در شورای عالی استان ها برآشفته می شود که کارهای بزرگی که از آن ها حرف می زند هم سرآبی بیش نیستند. نمونه اش را بخواهید همین پتروشیمی که الحق چنین کاری، کار مردان بزرگ است اما نکته آنجاست که در حالی که سردار از فعال کردن این پروژه و رساندن (احتمالا) نیروهای آن به ۲۵۰ نفر حرف می زند، شرکت پتروشیمی کشور، پتروشیمی دهدشت را در جمع پروژه های غیرفعال پتروشیمی ایران ذکر می کند . در حالی که پتروشیمی گچساران و بویراحمد در این لیست نیست.

یا همان فسفات چرام که براساس مشاوره های غلط برخی، آیرما که کجدار و مریز کار را پیش می برد فرار کرد و عطای پروژه را به لقایش بخشید اما بعد از آن نه شرکت های بزرگی که سردار از آن حرف می زد سرمایه گذاری کردند، نه سازمان اقتصادی کوثر پای کار آمد و نه هم ایدرو و ایمیدرو فعلا کاری از پیش برده اند.

سردار دلخوش به این طرح های بزرگ است که البته به قول خودش آنها را کار مردان بزرگ می داند اما شهرهای کهگیلویه بزرگ یکی پس از دیگری خالی از سکنه می شوند و سردار ما چون خودش را در مقیاس کارهای بزرگ که البته سرآب بودنش فعلا هویداست، می داند، برای دهدشت، شورای شهر و شهرداری کاری از پیش نمی برد و دخالت در مسائل مهم سیاسی و غیرسیاسی شهرستان را اتلاف وقت می داند.

اما بیخ گوش شهرستان کهگیلویه، گچساران است که نماینده اش هر روز دوربین گوشیش را روشن می کند از خیابان های شهر فیلم می گیرد با کارگران ساختمانی پروژه ها چای و صبحانه می خورد تا در افواه و اذهان عمومی، گچساران را بهشت آینده استان بدانند.

سردار عزیز، گفتگو با عضو شورای شهر که اتفاقا نماینده استان در شورای عالی استان های نیز هست، دون شانتان نباشد که نه در افکار عمومی و نه در نزد خواص امیدی به کارهای بزرگ شما نیست، حداقل اگر به قدرتتان در تهران می نازید و می بالید کاری کنید که همین کارهای کوچک شهری و روستایی پیش برود.

اما نقد دیگر عملکرد سردار بدانجا باز می گردد که زبان به گلایه از زمین و زمان می گشاید و می گوید: «جز مشاورانم حمایتم نکردند». اولا اینکه سردار عزیز شما طرح ها، ذهنیات و توهمات همین مشاورانتان را پیاده می کنید، لاجرم باید حمایتتان کنند و دوما اگر مردم، رسانه ها و خواص از حرف های پر تب و تابتان علیه استاندار حمایت نکردند معنایش روشن است: «موافق میکروفن ربایی و آن سخنان خانمانِ کهگیلویه ویران کن نبودند» و الا در موضع انتقاد از وزیر راه که ظاهر شدید، دیدید که مردم هم حمایتتان کردند و هم کارتان را ستودند.

سردار عزیز، چشم هایتان را بازکنید و پنبه تئوری توطئه را از گوش هایتان خارج کنید، اینجا علیه شما توطئه ای نیست، آنچه که از شما نقد می شود نه برای خراب کردنتان که برای جلوگیری از خراب شدن بیش از پیش کهگیلویه بزرگ است تا دیر نشده حرف ها را بشنوید و نقدها را گوش کنید که بیش از این به ترکستان رفتن، جز ویرانی کهگیلویه چیزی ندارد.