حضرت علی علیه السلامانچه از دهه ۶۰تاکنون شاهدیم فدا شدن تحصیلکردگان جوان در کنار دوجریان چپ و راست یا برای خبری انتخابات مجلس یا ریاست جمهوری توسط آقایان منطقیان ، لاهوتی ، موحد ، بزرگواری ، هاشمی و….میباشد.
بیش از یک دهه میباشد که متذکر میشویم که گلوگاههای قدرت چپ و راست جایی برای رشد همه نمی باشد و صرفا جای رشد کسانی هست که اهل معامله و سکوت در مقابل فساد خواص ، رانت خواران جریانهاست. سالهاست هم واقعا همه شاهد این امر هستند و درجایگاههای مختلف معترض،
اما تاکنون ندای لبیک هیچ کس یا هیچ گروهی از هیچطرفی به گوشمان نرسید برای نجات خود از دست این به ظاهر مدعیان حقوق عمومی اما در عمل معامله گران خانوادگی؟؟!!
مگر قران نفرمود هیچ قومی دگرگون نمیشود مگر اینکه خود بخواهند ؟؟پس تا کی باید صرفا اکثریت مطلق نیروهای شایسته که هم از نظر علمی و تخصصی هم از نظر صداقت و پاکی از جانب مدعیان رهبری این جریان دلخوش به اینکه شما هم صاحب جایگاه و منزلتی هستید حفظ شوند و به آنها بها داده نشود و شاهد سپردن مدیریت به ضعیفترین افراد از اقوام و صاحب نفوذان منطقیان و موحد و لاهوتی و هاشمی و بزرگواری و… ،یا استخدام فرزندان زر و زور و تزویر این جریانها باشند و سوختن خود و جوانان اطراف خود ؟
اصلا آیا میشود زمان تعیین کرد که صاحب نفوذان منطقیان و موحد ، بزرگواری و لاهوتی و هاشمی و..کی استخدام فرزندان خود ، فرزندان برادر و خواهرانشان یک کلام وابستگان زیر نافشان تمام میشود و نوبت به دیگران میرسد؟؟؟ گناه رتبه ۱۰ ارشد نفت که در خانه بیکار است و در انزوا بسر می برد و بکار گیری بازنشستگان به سفارش نمایندگان مجلس به گردن کیست؟
واقعا عامل به فساد کشیدن جامعه و گسترش رانتخواری همین مدعیان اصلاح واصول نبودند؟
پس چطور انتظار عمل صالح وحاکمیت شایسته سالاری از آنها دارید؟
تا کی دم از دین خدا و پیروی از قران و پیامبر (ص) بدون توجه و عمل ؟خداوند از ذره ای نمیگذرد متذکر به چه گروهی میباشد؟کجا باید بر آن توجه و عمل کنیم؟بی پرده بگویم به مدعیان هدایت جریانهای سیاسی این حوزه انتخابیه و تملق گویان و چاپلوسان آویزانشان . بگوئید هر محکمه ای دوست داشتید شاکی گردند تا آنجا از اعمال آنها و مدیریت منتخب آنها بگویم ..شما بگویید همراهان و معترضین ؛ مگر هدف انقلاب دگرگونی نبود ؟ اینها در رسیدن به این هدف چه رویکرد مثبتی داشتند ؟
آیا غیر از این هست که جناب موحد ۲۰ سال مجلس بود و اکنون قحط الرجال هست و حتی دکترا و فوق لیسانسهای اطراف خود را آدم حساب نمیکند که شایسته ثبت نام برای مجلس باشند تا چه رسد به حمایت ؟ حکومت رضاخان که معترضش هستیم ۱۲سال بود . مگر حکومت سلطنتی هست که یک قرن یک نفر بر گرده مردم سوار باشد و اگر ازش سوال کنی از کدام شاخص اقتصادی شهرستان محرومی چون بهمئی دفاع کردی حرفی برای گفتن نداشته باشد!! مگر ۲۰ سال بدون حمایت اقتصادی از یک منطقه یا شهر و صرفا حمایت شخصی از افراد چاپلوس و تملق گویان اطراف خود کم خیانتیست؟
آیا غیر از این هست که عالی جنابان لاهوتی و منطقیان مدعیان اصلاحات هیچ کس را شایسته رهبری جریان در این حوزه نمی بینند ؟ و همه شاهد بودیم جناب منطقیان وقتی آقای رستاد را معرفی می نماید جناب لاهوتی بر آن پشت میکند یا جناب لاهوتی وقتی آقای کامرانی را معرفی می نماید جناب منطقیان پشت می کند و صرفا هرکس به دنبال قدرت نمایی خود و اهداف و منافع خود ، دیگران را به باد تمسخر گرفتند!!! نمی دانم سالهاست با این رویکرد آقایان به دنبال کدام اصلاحات هستند اصلاح عقیده یا اصلاح خالی کردن عقده به هم!!!آیا غیر از این هست که جناب بزرگواری هشت سال نماینده مجلس بود صرفا ابزار دست دو الی سه نفر در هر شهرستان بود و اف بر کسانی که به او رای دادن هم نمیکرد مگر این دو نفر اجازه میدادند ؟؟؟ از خیانت مدیران دست نشانده ایشان کم سند نداریم .از ثبت بالای کوه حاتم تا ثبت زمین منابع ملی و تجاری در مرکز شهر..
آیا غیر از این هست که اکنون آقای هاشمی همچون بزرگواری در هر شهری ابزار دست دو الی سه نفر هست و هرچه نیرو جهت کار معرفی می کند خارج از سفارش آن دو یا سه نفر نیست؟؟ آن هم همان دو الی سه نفرهای تکراری ، همان هایی که موحد را هم محاصره کرده بودند و تمام سوء استفاده های خود را به نتیجه رسانده بودند!!
مدعیان تحصیل و شایستگی تا کی میخواهید اویزان کسانی باشید که به سفارش زر و زور و تزویر عمل می کنند نه به سفارش خدا و قران؟
تا کی سکوت در مقابل این ظلم نابخشودنی به خود؟
تا کی میخواهید دلخوش به این باشید و پز اصلاحاتی و اصولگرایی به خود بیگیرید و هیچکاره باشید و صرفا چند جلسه عوام فریبی دعوتتان کنند ؟! تازه کلاه هم سرتان بگذارند تا زیر دوگوش و بگویند، بفرما سخنرانی کن برای خرماندن !! اما موقع معرفی نه تنها در توهیچ شایستگی دیده نمیشود بلکه هزار انگ را هم به تو می چسبانند !!
حرفها و دردها زیادند اما درد سکوت و سازش شما در کنار این دو جریان با وجود تجربه تلخ گذشته از همه دردها ، دردناکتر میباشد.
بیش از این مزاحم شما نمیشوم فقط میدانم راهی هست که از زیر این سایه ظلم خارج شوید.
باید راه آینده را از راه این مدعیان جدا کرد باید جریان فکری جدیدی ساخت که وابستگی به این مدعیان نباشد.
باید پوسیده های پیر دو جریان را خانه نشین کرد و خودتان دست بکار شوید و جریان سازی نمائید .
تازمانی که در مسیر این پیران افعی قرار دارید همین آش هست و همین کاسه و پذیرفته نیستید مگر شبیه خود آن ها شوید ! خموش در مقابل تمام رانتها وفسادها..
اگر نیت حرکت بسوی جریان جدیدی دارید حتی از حضور فرزندان این مدعیان و چاپلوسان آنها در میانتان دوری کنید ، دوری کنید از سو استفاده کنندگان بخصوص آنهائیکه از مقدسات سو استفاده کردند تا خود و خانواده خود را صاحب نانی نمودند ! غافل از اینکه قیامت اولین سوال این هست که مالت را ازکجا و چگونه بدست آوردی!!
هدف انقلاب دگرگونی بود تا جریان جدیدی ساخته نشود نه جامعه از دست رانت و فساد خلاص میشود نه انقلاب به هدف خود خواهد رسید مطمئن باشید.
۹۷/۴/۱۷منوچهر چک نژادیان
قبل از هر چیز وظیفه خود میدانم بابت اشکالات ادبی از خواننده عزیز متن عذر خواهی نمایم.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
[…] […]