چرا عقب مانده ایم؟
آیا بهتر نیست که مسئولین این سه استان دستبهدست هم داده و به فکر راه و چاره برای امتیاز گیری از سران کشوری برای مردم محرومشان باشند؟
به قلم ساده مینویسم تا بلکه مردم محروم این سه استان از چونوچرای این واقعیت پی ببرند که چرا بعد از یک قرن استخراج طلای سیاه از خاکشان چرا همچنان محرومترین و فقیرترین مردم ایران به شمار میروند؟
بیپرده و صریح میگویم قصد ایجاد یأس و ناامیدی را ندارم اما بهعنوان یک شهروند جنوبی بهتر است یک واقعیت را متذکر شوم و مردم محروم این سه استان باید این را بدانند که تا صدسال آینده که هیچ تا هزار سال آینده باید با فقر و تنگدستی، دستوپنجه نرم کنند و شرافت و غرورمان به همین منوال لگدمال خواهد شد حالا هر حکومت و یا دولتی هم که در این کشور بر سر قدرت باشد. شرافت ما و غرور ما وقتی لگدمال میشود که باوجوداین سرمایه عظیم در زیر پایمان اما مادرانمان در پیادهروها بنه و زالزالک و کنار و غیرهمیفروشند و ما تنها نظارهگر این صحنه شوم هستیم درحالیکه مادران سرزمین شمالی ایران در خانههای میلیاردی که دارای سونا و جکوزی و استخر هستند به عیش و نوش میپردازند و نزدیکترین مسافرتشان سواحل آنتالیاست.
غرور و شرف ما وقتی لکهدار شد که جوانان ما از فرط و شدت بیکاری و بیپولی دست به خودکشی میزنند اما جوانان سرزمین شمالی ایران در بهترین کالجها در کشورهای اروپایی و آمریکایی در حال پیمودن پلههای طرقی هستند و ما همچنان بعد از صدسال که یک ملت رو نون میدهیم همچنان در جا میزنیم شرافت ما وقتی لکهدار شد که دکتر مصدق نفت را ملی اعلام کرد تا بلکه نفت به بریتانیا ندهیم و اما غافل از اینکه جیب دارسی را پرکنیم یا جیب مردم سرزمین شمالی ایران را، درهرصورت ما سرمان بیکلاه خواهد ماند و آیا بهتر نیست که بیشتر تفکر کنیم که این ملی شدن صنعت نفت چه عایدی برای مردم مظلوم و فقیر این سه استان داشت بله یک فرق دارد قبلاً تنها عایدی ما همان بود که بهواسطه پالایشگاههایی که استعمار بریتانیا نفت و گاز از آنها استخراج میکرد و چند تا از جوانان ما مشغول کار میشدند که متأسفانه هماکنون حتی این امتیاز را نیز برای جوانان سرزمین شمالی موروثی کردند و مطمئن باشید که اگر دکتر مصدق صنعت نفت رو ملی نمیکرد خود رضاشاه قرارداد ننگین دارسی را در آتش میانداخت و اون موقع بود که یک صنعت نفت بود و استانهای نفتخیز بود و یک نفت ملی نشده اختصاصی برای استانهای نفتخیز حالا یک سؤال: نسل بعد از ما از اینکه من و تو اجداد آنها بودیم احساس حقارت نخواهند کرد؟ و آیا بهتر نیست که مسئولین این سه استان دستبهدست هم داده و به فکر راه و چاره برای امتیاز گیری از سران کشوری برای مردم محرومشان باشند و آیا اینهمه انسان بیگناه که شمارا انتخاب کردند تا بلکه شما از حقشان دفاع کنید آیا وجدانتان به شما اجازه میدهد که دست روی دست بگذارید و به دنبال زشتترین خودزنی، یعنی تخریب یکدیگر باشید برای اینکه دولتمردان پایتختنشین به شما چهچه و بهبه بگویند! اگر این افتخار هست برای شما پس وای بر شما و ننگ بر شما که چنین تفکراتی، تنها بیغیرتی و بیوجدانی یک مسئول خودفروخته را میرساند.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاهتان را بنویسید