آخرین اخبار

چرا عقب مانده ایم؟!

به قلم حبیب الله پیشوا استان کهگیلویه و بویراحمد جزء استانهای محروم و غیر برخوردار کشور می باشد، آنهائیکه دغدغه توسعه و پیشرفت استان را دارند همواره از خود می پرسند که علت عدم توسعه و محرومیت ماندن استان چیست؟ چرا استان ما نسبت به سایر استانها همچنان در آخرین رده های  توسعه یافتگی باقی […]

اشتراک گذاری
09 آبان 1395
کد مطلب : 2526

به قلم حبیب الله پیشوا

استان کهگیلویه و بویراحمد جزء استانهای محروم و غیر برخوردار کشور می باشد، آنهائیکه دغدغه توسعه و پیشرفت استان را دارند همواره از خود می پرسند که علت عدم توسعه و محرومیت ماندن استان چیست؟
چرا استان ما نسبت به سایر استانها همچنان در آخرین رده های  توسعه یافتگی باقی مانده است، تا کی این  وضعیت می بایست ادامه داشته باشد؛ علل و موانع رشد و توسعه استان کجاست؟ چگونه می توان این علل  یا موانع را پشت سر گذاشت و در استانی برخوردار زندگی کرد؟!

اینها از جمله سوالاتی است که در سلسله مقالات  مورد بررسی قرار خواهد گرفت:

استان کهگیلویه و بویراحمد با مرکزیت یاسوج که در سالهای اخیر پایتخت طبیعت در کشور لقب گرفته است با وسعتی حدود ۱۶۰۰۰ کیلومترمربع  ( به اندازه وسعت کشور لبنان ) در جنوب غربی ایران قرار دارد، از شمال با استانهای اصفهان و چهار محال بختیاری، از جنوب با فارس و بوشهر، از شرق با فارس و از غرب با خوزستان همسایه می باشد، استان دارای ۸ شهرستان به نامهای بویراحمد- دنا- گچساران- باشت- کهگیلویه- چرام- بهمئی- لنده، ۱۷ شهر،  ۱۶ بخش،  ۴۵ دهستان، ۱۷۹۵  روستا یا آبادی است.

%d9%be%db%8c%d8%b4%d9%88%d8%a7

جالب آن است که بعد از انقلاب به دلایلی شهرستان و شهرها را توسعه و افزایش داده ایم، بطوریکه در سال ۱۳۷۵ مطابق تقسیمات کشوری استان دارای سه شهرستان و ۸ شهر بوده است، اکنون به ۸ شهرستان و ۱۷ شهر تقسیم شده است، مطابق آخرین آمار منتشر شده در سرشماری  سال ۱۳۹۱ جمعیت استان ۶۵۰ هزار و ۶۳۹ نفر می باشد. که ۳/۵۲ درصد در شهرها و ۳۷/۴۷ درصد در روستاها ساکن هستند.

این وسعت به دو بخش یا ناحیه سردسیری و گرمسیری تقسیم می شود،بطوریکه ۷۰۰۰ کیلومتر مربع از آن به ارتفاع ۲۱۰۰ متر از سطح دریا بخش سردسیری و حدود ۹۰۰۰ کیلومتر از آن با ارتفاع میانگین ۸۰۰ متر از سطح دریا منطقه گرمسیری را تشکیل می دهد، میانگین نزولات جوی استان سالیانه حدود ۷۹۰ میلیمتر که همین نزولات آسمانی و واقع شدن در دامنه زاگرس باعث شده است تا پوشیده از جنگلهای وسیع و زیبا مخصوصاً بلوط باشد.

تنها استانی است که در کشور به استان چهار فصل معروف است، یکی از استانهای نفت خیز کشور نیز می باشد، پوشش گیاهی خاص خود را دارد، طبیعت زیبا و منحصر به فرد شرایط مناسبی برای زندگی جانوران و پرندگان را در این خطه فراهم کرده است، استانی است که ترکیبی از کوه، دشت، جنگل، صنعت، چشمه های طبیعی، آبشارهای متنوع و… را در خود جای داده تا جائیکه به دلیل اهمیت و ضرورت و حفظ زیبایی بسیاری از مناطق آن جزء مناطق حفاظت شده قرار گرفته است، دریاچه ها، رودخانه ها، وجود قله دنا، مراکز زیارتی و سیاحتی فراوان و… زبانزد خاص و عام شده است.

در هر استان محور یا محورهای توسعه مشخص شده است، بطوریکه یک یا چند گزینه را بعنوان محور اصلی توسعه اعلام و مابقی محورها را در راستای محورهای اصلی جهت دهی می کنند، استانهایی همانند اصفهان، خراسان رضوی، فارس و… علاوه بر محورهای اصلی توسعه مخصوص بخود، آثار باستانی، حرم مطهر امام رضا (ع)، حرم مطهر شاه چراغ (ع) را نیز جزء محور توسعه از بعد گردشگری زیارتی و سیاحتی  قرار داده اند، در استان کهگیلویه و بویراحمد به نظر می رسد هنوز محور توسعه تعیین نشده است.

بعضی از افراد با توجه به موقعیت اداری و منصبی که دارند محور توسعه را از دیدگاه موقعیت شغلی خود اعلام می کنند، بطوریکه رئیس کشاورزی، محور توسعه را کشاورزی، رئیس دانشگاه محور توسعه را آموزش عالی و… لذا کشاورزی، آموزش عالی، صنعت، گردشگری، جاده های ارتباطی، دامداری، آموزش، مسائل فرهنگی و… بعنوان گزینه های توسعه مطرح، اما اینکه کدام یک از این گزینه ها در اولویت نخست باشد هنوز اجماعی روی آن نشده است، آیا مصوبه ای در قالب چشم انداز توسعه و یا سند ملی توسعه استان در ابعاد اقتصادی، اجتماعی فرهنگی و… همانند سایر استانها وجود دارد؟

وقتی که برنامه چشم انداز و یا سند استانی برای توسعه استان نداشته باشیم، چگونه می خواهیم محور توسعه استان را معرفی کنیم؟ ضرورت اقتضاء می کند که عده ای از متخصصین را فرا خوانده تا با تبادل نظر و مشورت چشم انداز پنج یا ده ساله استان را تدوین و بر اساس آن محور یا محور های توسعه استان با اولویت بندی مشخص و جهت اجرا به دستگاههای ذیربط ابلاغ شود وگرنه همچنان هر مدیری برنامه خود را محور توسعه و دستگاه زیر مجموعه خود را اولویت اول معرفی می کند و در همین وضعیتی که هستیم باقی خواهیم ماند.

آنقدر استان، محروم و توسعه نیافته می باشد که رهبر معظم انقلاب در سال  ۱۳۷۳ ضمن سفر به استان نسخه ای را برای بیرون رفت ار محرومیت اعلام نمودند، اما تاکنون مورد توجه آنچنانی قرار نگرفته است، ایشان فرمودند ….  متاسفانه استان شما دچار مسائل شبه سیاسی، طایفه ای و قومی قرار گرفته است که امیدوارم روزی این مسائل را ببوسید و کنار بگذارید… در این خصوص متعاقباً و بطور مفصل توضیح داده خواهد شد اما آیا تا کنون در این راستا حرکتی انجام شده است؟

آیا غیر از آن است که رنگ و لعاب قومی و قبیله ای روز به روز بیشتر می شود، تا جائیکه در تودیع و معارفه مدیران آنچنان از اقوام، قبایل و ایل و تبار شرکت می کنند که جای سوزن انداختن در سالن اجتماعات وجود ندارد و… با توجه به همین فرمایش مقام رهبری، این سوال مطرح است که منظور از توسعه چیست؟ اینکه ادعا می کنیم که توسعه یافته نیستیم یعنی چه؟ چگونه باید باشیم که ادعا شود توسعه یافته هستیم، ایا اینکه خودروی ما، لباس ما، … تغییر کند توسعه یافته هستیم!!

بعضی گذر و عبور از یک جامعه مثلاً جامعه سنتی به یک جامعه صنعتی و جدید را توسعه یافتگی گویند، آیا واقعاً امکانش هست و اگر امکانش باشد توسعه یعنی همین!! یعنی خودروی ما مدل بالا باشد، لباسهای گران قیمت، خانه مجلل و … داشته باشیم، می شود توسعه؟!

استان

من فکر می کنم مهمترین رکن برای توسعه اصلاح فکر و دیدگاهی است که نسبت به خیلی از مسائل داریم، یعنی بهداشت، آموزش، صنعت و … بدون اصلاح فکر و دیدگاه نه تنها مفید و عامل توسعه نمی باشند بلکه بالعکس … از این جهات تا حدی تغییراتی حاصل شده است ولی آیا توسعه یافته و یا در مسیر توسعه یافتگی قرار گرفته ایم؟ همچنان  این سوال وجود دارد که در استان ما کدام موضوع می تواند محور توسعه استان باشد؟ نقش و جایگاه مسائل فرهنگی و  فرهنگ سازی در توسعه استان کجاست؟!

این عقب ماندن استان نه از باب مقایسه با توسعه در کشورهای همسایه یا آنطرف تر و حتی با استانهایی همانند تهران، آذربایجان و… بلکه استانهای همجوار خودمان مد نظر می باشد.

همانطور که قبلاً توضیح داده شد امکانات خدادادی و طبیعی این استان از نزولات جوی، جنگل، رودخانه ها، آبهای سطحی و زیر زمینی، مناطق گردشگری و تفریحی گرفته تا برسد به اراضی کشاورزی و مناطق نفت خیز  نه تنها دست کمی از سایر استانها ندارد بلکه در خطه جنوب کشور بی مانند است، از طرفی پشت کار، جدیت، سخت کوشی و در مدیر بودن نیروهای بومی استان نیز جای بحث نیست.

پس چرا همچنان عقب مانده ایم؟!

چه عامل یا عواملی باعث عقب ماندگی ما شده است؟

چه عواملی یا تغییر در چه عواملی می تواند موجب روند توسعه استانمان شود؟!

در مقالات و گفتگوهای جسته و پراکنده  وقتی بحث از توسعه استان به میان می آید سریعاً به سراغ صنعت، کشاورزی و … می روند، اما باید برای استان کهگیلویه و بویراحمد با دو منطقه سردسیری و گرمسیری و نفت خیز بودن قسمتی از آن قائل به تفکیک بود، اولاً: عامل یا عوامل مشترکی برای کل استان بعنوان عوامل توسعه و یا عوامل باز دارنده از توسعه وجود دارد.

ثانیاً: هر بخش و شهرستان ممکن است محور توسعه مختص به خود را داشته باشد، برای مثال در شهرستان گچساران و بهمئی صنایع، در بویراحمد و دنا گردشگری، در کهگیلویه چرام و باشت کشاورزی می تواند عامل توسعه به شمار آیند که به تفصیل در این خصوص مطالبی را تقدیم خوانندگان محترم می  داریم.

الف:  عوامل مشترک توسعه استان:

۱- توسعه فرهنگی؛ اگر ادعا شود که توسعه فرهنگی در استان کهگیلویه و بویراحمد اولویت نخست و زیربنای توسعه در سایر بخشها می باشد مطلب خلاف واقع نگفته ایم، فرهنگ مجموعه روشها، بایدها، نبایدها، هنر، قوانین،اخلاق ، آداب و رسومی است که به مرور زمان مورد قبول افراد یک جامعه قرار گرفته  و همواره به  نسلهای بعدی انتقال می یابد، اما بغیر از ارزشهای دینی،  آیا سایر آداب و رسوم همچنان باید پابرجا بمانند و دستخوش تغییر و تحول نشوند؟! اگر اینجوری باشد توسعه فرهنگی چه مفهومی دارد؟ ما در ایام گذشته دامداری  سنتی با فرهنگ خاص بومی داشتیم، این شیوه دامداری تقریباً در حال از بین رفتن است ولی همزمان با از بین رفتن فرهنگ استفاده از دامداری سنتی، فرهنگ استفاده از دامداری صنعتی را جایگزین نکرده ایم، لذا استانی که روزی خود قطب دامداری و توزیع مواد لبنی بوده است امروزه تمامی مغازه هایش مواد لبنی مربوط به استانهای همجوار را عرضه می نماید، چرا؟! چون فرهنگ دامداری سنتی بدون وجود دام، ثابت و نتوانستیم جایگزینی برای آن پیدا کنیم، توسعه فرهنگی یعنی اینکه با حفظ هویت فرهنگی خود، آرمان و جهشی نو در فرهنگ قبلی به وجود آید، این آرمانها زمینه توسعه در فرهنگ بومی و جوامع سنتی را بوجود می آورند و گرنه اصرار و پافشاری روی کلیت فرهنگ سنتی توسعه را بدنبال ندارد و خود مانع توسعه است، بعضی از عادات و رسوم غلط و قدیمی را باید کنار گذاشت، صدا و سیمای مرکز استان الفاظ، کلمات، عباراتی را پخش می کند که متروکه بوده و تاثیری برای رشد فکری و فرهنگی  جامعه ندارند، توسعه فرهنگی یعنی تقویت فرهنگ مثبت بومی ، رشد آن و تعامل مطلوب این فرهنگ با فرهنگ غیر بومی برای دستیابی به فرهنگی غنی تر و پربارتر  تا کیفیت زندگی را رونق ببخشد، در اینکه فرهنگ نقش زیربنایی در همه تحولات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و… را دارد تردیدی نیست، اما دستیابی به توسعه فرهنگی مشکل تر از دستیابی به سایر شاخه های توسعه است،  باید قبول داشته باشیم که جامعه امروزی ما نسبت به گذشته تغییرات فرهنگی را تا حدودی لمس کرده است،

الف- تا چند مدت پیش در استانمان چاق بودن یک ارزش بوده است، اگر پسری لاغر اندام می بود زن بهش نمی دادن و یا اگر دختری لاغر اندام می بود  حاضر به ازدواج با وی نمی شدند، آرزو این بود که فردی چاق اندام و دارای هیکل قوی باشیم، اگر زوجین شوهر و یا همسر لاغراندام بودند می گفتند بیچاره سرش کلاه رفته است ولی امروزه این دیدگاه تغییر یافته است.

ب- زمانی در این استان چند زن گرفتن ، فرزند زیاد داشتن ، حتماً فرزند پسر داشتن یک عرف اجتماعی بود، اگر فردی چند فرزند دختر می داشت ولی دارای فرزند پسر نمی شد چندین زن می گرفت تا بالاخره صاحب فرزند پسر شود، ولی امروزه تغییری در این نگرش بوجود آمده است.

ج-  در گذشته نه چندان دور از مهمان  در رستوران پذیرایی کردن کاری مذموم بود، حتماً می بایست در منزل از مهمان پذیرایی می شد ولو اینکه زحمات و هزینه زیادی را در برداشته باشد، ولی امروزه این سنت در حال تغییر و تحول است.

د-زمانی نه چندان دور در همین یاسوج یک الی چند رستوران بیشتر نبود که بعلت نبود مشتری با رکود مواجعه و حتی در ایام تعطیلات مثل نوروز، تابستان و… تعطیل می شدند ولی امروزه تعداد رستورانهای شهر به بیش از یک صد واحد می رسد و بیشترین فروش را در ایام تعطیلات دارند و پخت و پز در تعدادی از خانواده ها بعلت استفاده از رستوران و یا غذاهای فست فود کم شده است.

ه- زمانی در آبشار یاسوج جز افراد بومی گردشگری مشاهده نمی شد ولی در این چند ساله اخیر جایی برای افراد بومی و مقیم یاسوج در آبشار و خیلی از مناطق خوش آب و هوای یاسوج پیدا نمی شود که گردشگری و مهمان پذیری خود تاثیری در تغییر نگرش و گفتام می شود.

    اینها نمونه ای از تحولات فرهنگی یا عامل تحول هستند،  بنابراین توسعه فرهنگی وجه اشتراک اقصی نقاط استانمان می باشد، بر دانشگاهها و  نهادهای متولی امور فرهنگی است که در این راستا حرکتی را شروع کنند، رسانه ملی، رسانه های مکتوب و مجازی، دانشگاه و دانشگاهیان، مراکز دینی و حوزوی، همه وهمه دست در دست هم دهند توسعه فرهنگی را ترویج و تبلیغ کنند بر اساس همین دیدگاه است که یکی از عزیزانی که چندین سال مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان بود و اکنون در سطوح بالای کشور مسولیت دارد ضمن پایه و اساس دانستن مسائل فرهنگی در توسعه کشور و استان اظهار می دارد… فرهنگ استان کهگیلویه و بویراحمد نیاز به یک پوست اندازی دارد که این کار یک دستگاه خاص نبوده بلکه وظیفه همه ارگانها، نهادهای دولتی و عامه مردم است…، می باید حسادت جای خود را به رقابت مثبت، سستی و بی رغبتی جای خود را به تلاش و پشت کار، بریز و بپاش جای خود را به قناعت و استفاده صحیح بدهد، اختلافات و درگیری ها، تبدیل به رفاقت و زندگی مسالمت آمیز شود،  تبلیغ علیه قوم گرایی در استان، نفی حساسیتهای تفرقه افکنانه  سردسیری و گرمسیری، نفی مبارزه با غیر بومی، تشویق و ترویج سرمایه گزاران غیر بومی برای سرمایه گزاری در استان، حمایت از مدیران غیر بومی و بکار گیری افراد غیر بومی در ادارات تا ارتباطات  فرهنگی بین فرهنگ بومی و غیر بومی برقرار شود، گسترش مراکز آموزش عالی در سطح استان و جذب دانشجو از سایر نقاط کشور تا تبادل فرهنگی صورت گیرد، ترویج فرهنگ صبر و متانت و انتقاد پذیری و طرد ادبیات خشونت آمیز توام با تهدید بر جای مانده از نسلهای قدیم،  سعی در اجباری نمودن فارسی صحبت کردن و کم کاردن مکالمات لری، ترویج امر به معروف و نهی از منکر همگانی و حفظ حرمت حقوق شهروندی، پخش فیلمهای آموزنده و آموزشی از صدا و سیما، ارائه مقالات در رسانه های مکتوب و مجازی و بالاخره حرکت همگانی در این خصوص نیاز است.

البته اینها کار یک روز دو روز و حتی یکسال نیست بلکه یک حرکت دراز مدت است که باید شروع، فعالیت و هزینه شود تا بعد از سالها نتیجه دهد، مخصوصاً اکنون که یاسوج و برخی دیگر از مناطق استانمان چند مدتی است در ایام تعطیلات پذیرای مهمانان بسیاری از اقصی نقاط کشور می باشد سعی شود که شیوه برخورد با این عزیزان و راه درآمد زایی را افزایش دهیم بالاخص شهرداریها با فعال نمودن واحد فرهنگی وظیفه سنگینی را در این خصوص بر عهده دارند.

خلاصه اینکه توسعه فرهنگی بعنوان زیربنای سایر تحولات اجتماعی در این استان می بایست در اولویت نخست قرار گیرد و نیاز به یک همت همگانی در این زمینه می باشد.

این مطلب بدون برچسب می باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *