آخرین اخبار

چالش بین شهادت و نمایندگی مجلس

او اولین معلم شهید کهگیلویه و بویراحمد بود که شهادت در راه حق را به صندلی بهارستان ترجیح داد.

اشتراک گذاری
29 September 2016
کد مطلب : 1262

شهید ایزدپناه جزو اولین دلیرمردانی بود که وارد صحنه های مبارزات انقلابی شد و با شروع جنگ راهی جبهه های حق علیه باطل شد و اولین شهید کهگیلویه و بویراحمد است.

شهید کرامت الله ایزدپناه در سال ۱۳۳۰در روستای امیر آباد از توابع بویراحمد دیده به جهان کشود و به لطف ایزد منان پدر نام کرامت را بر او نهاد.
این شهید بزگوار در سال ۱۳۴۹ پس از آشنای با فردی مبارز-فعالیت مذهبی-سیاسی دست زد و به همین دلیل پنج بار از مسئولیت خود در کارخانه قند یاسوج اخراج شد ودر سال ۱۳۵۲ وارد دانشسرای عشایری شد و اینار نیز بعد از یک سال اخراج شد.در سال ۱۳۵۹ نامزد انتخابات مجلس شوری اسلامی شد که در مرحله اول موفق به کسب عنوان اول گردید  و به عنوان اولین نماینده مردم این این دیار وارد مجلس شورای اسلامی شد.
شهید کرامت الله ایزدپناه معلم مبارزی بود که چندین مرتبه توسط ساواک به دلیل مبارزات انقلابی که علیه رژیم طاغوت داشت به زندان افتاد و در اولین سال دانشجویی خود از دانشسرای عشایری اخراج شد،او اولین معلم شهید کهگیلویه و بویراحمد بود که لذت نماینده مردم شدن در مجلس را رها کرد.
در اولین روزهای جنگ تحمیلی و هجوم وحشیانه رژیم بعث عراق به وطن شهید که به عنوان اولین نماینده مردم استان در مجلس شورای اسلامی انتخاب شده بود به جبهه های جنگ رهسپار شد و پس از شروع جنگ با اینکه  ۴۰ روز از آغاز جنگ تحمیلی گذشته بود در دوازدهم آبانماه ۱۳۵۷ شربت سرخ شهادت را نوشید و شهادت در راه حق را به صندلی سبز بهارستان ترجیح داد.
سخنرانی های شهید در جمع عشایر زادگان دلیر این دیار باعث شد که سیری خروشان از دلیران عشایر این سرزمین به جبهه های جنگ اعزام شوند و حماسه آفرینند.

 شهید در یکی از در یکی از سخنرانی هایش با تمجید از روحیه خودباوری عشایر گفته بود،مردم عشایر به ندای انبیائ و همه ی شهیدان اسلام جواب مثبت داده اند و قد علم کرده اند تا آخرین فشنگ را در قلب ظالمان بنشانند و جهان را از لوث وجود قابیلان پاک نمایند.

کرامت یک کرامت الهی بود،زیرا رفتاری فراتر از انسان های عادی داشت، عشق به راستی در تمام وجودش موج می زد، وجودی که متعلق به خودش نبود بلکه وقف حرکت در مسیر حق بود و سرخ فام به حق پیوست .

 

پدر شهید ایزدپناه می گوید: هرگز توان بیان ویژگی های رفتاری و کرداری فرزندم را ندارم زیرا سرشت پاکش مملو از خلقت های پاک خدایی بود که زبان عاجز از بیان آن است.

 

محمد ایزدپناه این پدر شهید با روحیه ای حماسی و ابراز شوق از آزادگی و شهادت فرزند دلیرخود می گوید: به شهید کرامت الله نه به عنوان فرزندم بلکه به عنوان یک مجاهد یاد می کنم.

 

وی می گوید: اخلاص کم نظیر شهید یک الگوی مثال زدنی است زیرا با وجود همه شرایطی مادی و دنیوی که برایش فراهم بود، اما مسیر دیگری را انتخاب کرد تا نمونه واقعی یک سرباز ولایت بود.

 

این پدر شهید به موقعیت اجتماعی و فرهنگی شهید کرامت الله اشاره کرد و گفت: در شرایطی که می توانست مدیر باشد و یا در وادی امور مادی زندگی خوبی را داشته باشد اما چون مجاهدی عاشق راهی جبهه های جنگ شد و در کمترین زمان با نوشیدن شهد ناب شهادت به لقای حق شتافت.

 

این پدر شهید گفت: چه افتخاری بالاتر از این که در خانواده ای جوانی تربیت شود که مشی اش حسینی باشد و در رکاب ولایت از جان و مال خود بگذرد و تا سرحد جان حماسه آفرینی کند، حماسه ای که شهید کرامت الله و دیگر شهدای دفاع مقدش آفریدند.

 

مادر شهید ایزدپناه این شیرزن فداکار به سال ها رنج و دلتنگی برای فرزند خود اشاره می کند و می گوید: شهید اول یک معلم اخلاق بود ،احترام به والدین برایش در مرتبه ای خاص قرار داشت اما هیچ علاقه دنیوی نتوانست مانع از عشق به ایثار و شهادتش شود.

 

فرنگیس پناهی تقدیم فرزندش به انقلاب و نظام را مایه مباهات خود و خانواده اش می داند و می گوید: آنها که رفتند کاری حسینی کردند و ما باید کار زینبی کنیم و از انقلاب وخون شهدا بیش از پیش پاسداری کنیم .

 

شهید کرامت الله ایزدپناه مردی است که در این خطه از دیارمان مردانگی در رکاب او جوانمردی آموخت و هنر خوب مردن را در مکتب حیات،خوب آموخته بود تا به همه آنها که جهاد را تنها در توانستن می فهمند و به همه آنها که پیروزی بر خصم را تنها در غلبه، بیاموزد که شهادت نه یک باختن بلکه یک انتخاب است، انتخابی که در آن، مجاهد با قربانی کردن خویش در آستانه معبد آزادی و محراب عشق پیروز می شود.

 

و حسین وار که به بنی آدم درس چگونه زیستن داد با پشت پا زدن به همه تعلقات دنیوی و پوشیدن خلعت شهادت نشان داد که شهادت، هنر مردان خداست، چنان که خوب زیستن و خوب زندگی کردن، هنر مردان الهی است.

 

خوب مردن نیز هنری است که در درجه اول، شهدا آن را به ارث می برند،شهدا آن شمع های فروزانی هستند که با نثار هستی و وجود خود در محضر حق تعالی، پیروز می شوند . سیدالشهداء سمبل و الگوی خوب مردن (شهادت) در همه اعصار است .

 

مقتدایان امام حسین علیه السلام کسانی هستند که از مایه جان خویش در راه خدا نثار می کنند و به راستی حسین آموزگار بزرگ شهادت است که هنر خوب مردن را در جان بی تاب انسان های عاشق، تزریق می کند .

 

راه و مرام شهدای چون ایزدپناه بیانگر این واقعیت است که آنها که تن به هر ذلتی می دهند تا زنده بمانند، مرده های خاموش و پلید تاریخ اند.

 

ببینید آیا کسانی که سخاوتمندانه با حسین به قتلگاه خویش آمده اند و مرگ خویش را انتخاب کرده اند، در حالی که صدها گریزگاه آبرومندانه ،توجیه شرعی و دینی برای زنده ماندن شان بود،اما توجیه و تاویل نکرده اند و مرده اند، اینها زنده هستند؟

 

آیا آنها که برای ماندن شان تن به ذلت و پستی، رها کردن حسین و تحمل کردن یزید دادند، کدام هنوز زنده اند؟

 

هرکس زنده بودن را فقط در یک لش متحرک نمی بیند، زنده بودن و شاهد بودن شهدا را با همه وجودش می بیند، حس می کند و مرگ کسانی را که به ذلت ها تن داده اند تا زنده بمانند، می بیند .

 

شهدا زنده اند و سیدالشهداء زنده ترین شهید تاریخ است .

 

نام او، یاد او، خاطره او و داستان شگرف کربلای او، همه و همه در طول تاریخ برای همه نسل ها نیروبخش، حیات آفرین، امیدزا و انقلاب گستر است .

 

به راستی کدامین ملت را می توان سراغ گرفت که با روح و خون حسین همگرایی کنند و به افتخار یکی از دو پیروزی نرسند؟

 

خون حسین و رهرروان صدیقش مایه حیات بخشی است که در گذر زمان بر کالبد ملت ها دمیده می شود و آنها را به زندگی فرا می خواند و حسین علیه السلام و شهدا زندهای جاویدی هستند که هر سال، دوباره شهید می شوند و همگان را به یاری جبهه حق زمان خود، دعوت می کنند .

 

حضور شایسته در محضر خدا، آرزوی سرشار از اشتیاقی است که مردان خدا همواره برای آن، لحظه شماری می کنند و شهادت، شایسته ترین وسیله آنهایی است که شهامت آن را دارند که مرگ خویش را انتخاب کنند، تنها به یک انتخاب بزرگ دست زده اند، اما کار آنها که از آن پس زنده می مانند، دشوار است و سنگین .

منبع بویر خبر

این مطلب بدون برچسب می باشد.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *