مدل گردگشری استانمان رهگذری است نه گردشگری
این مدل از گردگشری که ما در استانمان و بالاخص شهر یاسوج مشاهده میکنیم در واقع رهگذری است نه گردشگری، که نه تنها در توسعهی اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی شهر چاره ساز نخواهد بود بلکه اثرات مخرب زیست محیطی، تولید انبوه زباله، تهدید فرهنگ منطقه و از بین بردن زیر ساخت های شهری را نیز به همراه دارد.
محسن مطهریان*
جناب آقای محمود باقری
مدیرکل محترم اداره ی میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان کهگیلویه و بویراحمد
با سلام و تحیات به مناسب روز جهانی جهانگردی، و با تشکر از زحمات شما و همکارانتان در آن اداره، لازم می بینم به عنوان یک شهروند نکاتی را در خصوص گردشگری استان به استحضار برسانم:
همان طور که مطلع هستید استان کهگیلویه و بویراحمد، به خصوص شهر یاسوج به لطف نعمت های خدادادی و با توجه به موقعیت جغرافیایی خاصی که در جنوب کشور دارد از طبیعت بسیار زیبا و کم نظیری برخوردار است، به گونهای که در سال های اخیر القابی چون “پایتخت طبیعت ایران” و یا “شمالِ جنوب” را به خود اختصاص داده است. همچنین حتما مستحضر هستید که پروندهی تعطیلات تابستانی در استان و به ویژه شهر یاسوج تقریبا بسته شده و این درحالی است که شهر یاسوج هرساله پذیرای تعداد زیادی گردشگر از سراسر ایران می باشد اما به دلایل متعدد خدمترسانی به گردشگران آنچنان که شایستهی مردم مهماننواز استان ما هست، صورت نپذیرفت.
این مدل از گردگشری که ما در استانمان و بالاخص شهر یاسوج مشاهده میکنیم در واقع رهگذری است نه گردشگری، که نه تنها در توسعهی اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی شهر چاره ساز نخواهد بود بلکه اثرات مخرب زیست محیطی، تولید انبوه زباله، تهدید فرهنگ منطقه و از بین بردن زیر ساخت های شهری را نیز به همراه دارد. تنها یک نوع خاص از گردشگری در استان و شهر یاسوج می تواند نگاه گردشگران را تغییر دهد و گردشگران متفاوتی را به پایتخت طبیعت ایران دعوت نماید.
یونسکو در سال ۲۰۰۶ در یک نشست کارشناسان این صنعت، نسل جدیدی از گردشگری را معرفی می کند و آن را نسل سومی از گردشگری بعد از ، گردشگری ساحلی و گردشگری فرهنگی- تاریخی نامگذاری می کند و در ادامه اذعان دارد که این نوع گردشگری،گردشگران را به تعامل بیشتر آموزشی، احساسی، اجتماعی و همچنین مشارکت با مکان، فرهنگ و زندگی مردم تشویق می کند با توجه به سخنان گفته شده تا کنون نه تنها نوعی خاص از گردشگری در استان صورت نگرفته بلکه به عنوان مثال عدم توجه به رودخانهی بشار، آن را به دست فراموشی سپرده است یا عدم توجه به بلاد شاپور به عنوان یک عنصر جذاب توریستی در سطح بین المللی موجب رو به زوال رفتن این شهر تاریخی شده است. همچنین عدم برنامه ریزی صحیح در زمینهی گردشگری در شهر سی سخت و یا روستای گردشگری کریک نتوانسته است گردشگران خاصی را در زمینهی طبیعت گردی جذب نماید . که به طوری کلی می توان در معرض خطر قرار گرفتن محیط زیست و ازبین رفتن زیرساختهای استان از پیامد های اصلی این مدل گردشگری نام برد. در این راستا سؤالاتی ذهن نگارنده را به خود مشغول داشته است:
۱- آیا با ادامهی روند حال حاضر شاهد از بین رفتن شهر تاریخی بلاد شاپور نخواهیم بود؟!
۲- طرح و برنامه های ادارهی مربوط، برای استفاده ی بهینه از ظرفیت های روستای توریستی کریک تا کنون چه بوده؟
۳- جشنواره های محلی و فرهنگی در جذب گردشگر خاص چه تاثیری می تواند داشته باشد؟
۴-زنان در توسعه ی گردشگری بومی چه نقشی می توانند داشته باشند؟
این نگاه موجود به گردشگری استان و شهر یاسوج نمی تواند رهیافتی برای توسعهی گردشگری منطقه باشد؛ درصورتی که با توجه به ظرفیتها و منابع موجود می توان آن را به یک قطب گردشگری در جنوب کشور تبدیل کرد. به صورت کلی نگاه توریست محور و برنامه ریزی بلند مدت، الگو برداری از استان ها و حتی کشورهای صاحب سبک در این زمینه، توانمندسازی روستاهای بکر استان و درنهایت حفاظت و مرمت بناهای تاریخی می تواند گره گشای این امر مهم و دمیدن روح تازهای در صنعت گردشگری استان باشد.
به نظر نویسنده، برای توسعهی اجتماعی و فرهنگی و بهتر شناخته شدن استان کهگیلویه وبویراحمد در سطح ملی و افزایش سطح درآمد ساکنین، مواردی به عنوان پیشنهاد مطرح میشود که توجه به آنها می تواند تحولی در صنعت گردشگری استان ایجاد کند:
۱-برگزاری جشنواره های برداشت محصولات یا پخت غذاهای بومی محلی. به طور مثالهای مشابه در دیگر مناطق کشور، می توان به جشن زغال اخته در روستای هیر استان قزوین ، برگزاری جشنوارهی پختن آش در زنجان اشاره کرد ویا می توان به ثبت شهر رشت به عنوان شهر خلاق خوراک شناسی توسط یونسکو،اشاره کرد. به نظر می رسد باتوجه به پوشش گیاهی غنی استان و پخت غذای های محلی_بومی می توان جشنوارهای تنوع غذایی را در سطح استان برگزار کرد.
۲-برگزاری کارگاه های هنری مانند مسابقه ی عکاسی از مناظر طبیعی استان می تواند در دوره ای چندروزه گردشگرانی خاص را به استان دعوت کند و از طریق یک قالب جذاب، سبب آشنایی بیشتر مردم کشور با استان ما بشود.
۳-نام گذاری یک روز در سال برای برگزاری آئین های بومی و محلی که در نوع خود می تواند بسیار جذاب و دعوت کننده باشد
۴-حمایت از گروه های فرهنگی که فعالیت های جالب و جذابی را در شهر یاسوج آغاز کرده اند؛ دراین باره می توان به فعالیت های بسیار خوب گروه شاهنامه خوانی شهر یاسوج اشاره کرد که علاوه بر آشنا کردن نسل جوان با سبک شاهنامه خوانی بومی- محلی منطقه و اجرای موسیقی محلی و سنتی باعث شده است تا شب های دلگرم کننده ای را برای شهروندان رقم بزند. این نوع فعالیت فرهنگی با حمایت بیشتر می تواند جذب کننده ی گردشگرانی خاص در دوره های مختلفی از سال باشد و نیز می تواند در اشاعه ی و ترویج فرهنگ بومی منطقه کمک شایانی کند. بطور مثال می توان به حضور مهمان یونانی اصل ساکن آلمان که در این جلسه اشاره کرد و می توان از آن بعنوان نقطه ی روشنی در برگزاری این فعالیت فرهنگی یاد کرد.
۵- برگزای آیین های سنتی، مذهبی و فرهنگی در بلاد شاپور باعث جلوگیری از تخریب این بنای تاریخی و ارزشمند شده و همینطور گزینه های گردشگری در سطح استان افزایش می یابد. به طورمثال می توان با نظارت دقیق و دائمی اداره ی میراث فرهنگی جلسات آشنایی و سیر مطالعاتی تاریخ استان، ایران و جهان را در این شهر تاریخی برگزار کرد.
۶-ایجاد زمینه های مناسب برای توانمندسازی زنان در توسعه ی گردشگری بومی می تواند نقش بسزایی داشته باشد. به طور مثال برگزاری نمایشگاه های صنایع دستی یا حتی دوخت لباس های محلی می تواند توانایی های زنان را به کار گیرد و گردشگری بومی را توسعه بخشد که در نوع خود نقش به سزایی در ترویج فرهنگ و سنت های استان ما در سطح ملی داشته باشد. البته به است مقصود از نمایشگاه صنایع دستی،نمایشگاهی است که صرفا به صنایع دستی بومی منطقه بپردازد، شکل وشمایل محلی و بومی داشته باشد و تنها با محصولات بومی_محلی منطقه نه چیز دیگری در مکان و زمان بندی مناسب برگزار گرد.
امید است که با توجه به مطالب فوق و موارد پیشنهادشده رهیافتی به سوی توسعه ی گردشگری استان کهگیلویه و بویراحمد ایجاد شود و بیش از پیش شاهد پویایی در زمینه های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی استان خود باشیم.
در انتها لازم است که از زحمات بی وقفه ی شما کمال تشکر را داشته باشیم و امید دارم لحاظ کردن موارد فوق الذکر در سیاستهای اداره ی متبوع، بتواند موجب تحول در وضعیت فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی استان کهگیلویه و بویراحمد، و استفاده از پتانسیل های استان غنی اما فقیرِ ما بشود.
ششم مهر ماه سال یک هزار و سیصد و نود و پنج
* کارشناس ارشد طراحی شهری دانشگاه هنر تهران
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاهتان را بنویسید