آخرین اخبار

اصلاح‌طلبان کجای سپهر سیاست قرار دارند؟

اصلاح‌طلبی قطعاً ادامه خواهد داشت، چه با این اصلاح‌طلبان و یا با کسان دیگر. اما اگر این جریان می‌خواهد همه لکنت تاریخی زبانش و همه عقیم بودگی اش را به تبعیض‌های شورای نگهبان و سخنان امثال من در نشان دادن ادبارِ خودی‌ها، تخفیف دهد، این یعنی خود انتخاب کرده‌اند که اصلاح‌طلبی را بر دوش دیگران بگذارند.

اشتراک گذاری
۰۵ تیر ۱۴۰۰
کد مطلب : 64581

؛محمدعلی وکیلی نوشت: انتخابات ریاست جمهوری امسال حرف‌های زیادی دارد. گذشته از اینکه بارها گفته‌ایم نمی‌توانیم با تفسیر مضیق از قانون اساسی همدل باشیم و از وجه تشخصِ جریان اصلاح طلبی (یعنی تفسیر موسع از قانون اساسی) عبور کنیم، و گذشته از این همه آه و ناله ای که برای جمهوریت می‌شود؛ باید با واقعیت‌های این انتخابات روبه‌رو شویم. شاید چون همچنان خود را عزادار جمهوریت نشان می‌دهیم همه شرم می‌کنند به ما بگویند که کجای ماجرا هستیم! ما اگر از پشت عزای جمهوریت بیرون بیاییم واقعیت‌های زیادی منتظرند تا با ما حریف شوند. همه ظرفیت ما خرج همتی شد، سقف رای او مشخص شد. حتی دست به دامان تعصبات قومیتی به عریان ترین شکل برای همتی شدیم اما عیار اقبالمان عریان شد. دیدیم که چگونه تشت اقبالمان فرو افتاده است. ادباری که به لیست جمهور شد (با همه اعتباری که به پایش خرج شد)، نشان داد که ما صاحبِ مجلسِ عزایِ جمهوریت نیستیم! تعارف را کنار بگذاریم. چند نکته را واضح با خود در میان بگذاریم. اول اینکه دیدیم که هیچ کاندیدایی (به جز سعید جلیلی)، جرات نکرد شعار غیر اصلاح‌طلبانه دهد. همه نامزدها، مدافع حقوق اقلیت‌ها و اقوام بودند. همه از زنان و افزایش مشارکت آنان در اداره جامعه گفتند. همه از تعامل با جهان حرف زدند و همه صراحتاً بر ادامه برجام تاکید کردند. این نشان می‌دهد مردم واقعاً اصلاح طلبند و هرکس که بخواهد از صندوق آرایِ این مردم بیرون بیاید، باید اصلاح طلبانه سخن بگوید؛ حتی اگر از مشایخ اصولگرا باشد. با این وجود، مردم به کاندیدای اصلاح طلب اقبال نشان ندادند. حیثیت اکثر احزاب و نمایندگان رسمی اصلاح طلب به پای همتی آورده شد اما افاقه نکرد. این یعنی نهادهای رسمی جریان اصلاح طلب، نمی‌تواند نماینده مطالبات اصلاح طلبانه باشد. اگر برای ریاست جمهوری بهانه رد صلاحیت آورده شود، برای لیست جمهور چه بهانه‌ای داریم. سخن این نیست که ردصلاحیت‌ها، حذف‌ها و تبعیض های سیاسی واقعی نیست؛ اما چرا این همه بهانه را می‌آوریم تا با واقعیت روبرو نشویم؟ مردم، شعارهای اصلاح طلبی را از زبان حریف بیشتر باور کردند تا از زبان ما. این واقعیت را نباید به هیچ امر دیگری فروکاست. اگر رفوزه شدنِ احزاب را نبینیم، حتماً درس های این انتخابات را فرا نگرفته‌ایم. در انتخابات مجلس، ناکارآمدی نهادهای رسمی اصلاح طلبی و افول تاریخی پروژه اصلاحات را بر سر لیست امید کوبیدند. هرچه گفتیم اگر کاستی داریم، از مشک خالیِ ساقی است، نشنیدند. در طول دوران مجلس دهم، هیچ طرح پیشنهادی از طرف احزاب اصلاح طلب به فراکسیون امید نیامد. هرچه گفتیم این میخانه، ساقیِ صاحب نظر ندارد، کسی حاضر نشد ببیند. اینها را اگر باز نبینیم، بعید می‌دانم چشم اندازی از احیای جریان اصلاح طلبی بتوان تصور کرد. اصلاح‌طلبی قطعاً ادامه خواهد داشت، چه با این اصلاح‌طلبان و یا با کسان دیگر. اما اگر این جریان می‌خواهد همه لکنت تاریخی زبانش و همه عقیم بودگی اش را به تبعیض‌های شورای نگهبان و سخنان امثال من در نشان دادن ادبارِ خودی‌ها، تخفیف دهد، این یعنی خود انتخاب کرده‌اند که اصلاح‌طلبی را بر دوش دیگران بگذارند.

این مطلب بدون برچسب می باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *