تراژدی “بگیـــــر و حصــــار کن”
سودجویی و تصرف اراضی ملی در استان کهگیلویه و بویراحمد داستانی تلخ بوده که از دو دهه پیش به صورت رسمی آغاز شده و هر آنکه که پول و پارتی بیشتر و محکم تری داشته به هر طریق چه قانونی و چه غیر قانونی قطعهای پر ارزش از میراث طبیعی استان را به یغما برده […]
سودجویی و تصرف اراضی ملی در استان کهگیلویه و بویراحمد داستانی تلخ بوده که از دو دهه پیش به صورت رسمی آغاز شده و هر آنکه که پول و پارتی بیشتر و محکم تری داشته به هر طریق چه قانونی و چه غیر قانونی قطعهای پر ارزش از میراث طبیعی استان را به یغما برده و به ثمن بخس به اشغال خود درآورده است.
اوضاع اسفناک «بگیر و حصار کن» در استان تا به جایی کشیده شده که اکنون دیگر کسی به فکر اراضی ملی در دشتها و نقاط هموار نیست بلکه بهترین و خوش آب و هواترین نقطه را دامنه کوه و تپهها میدانند و هر کجا که نگاه کنی از نوک قله گرفته تا دامنه کوه به تصرف افرد خاص درآمده است.
تراژدی مورد بحث امروز ما به حوالی پل زردک برمیگردد که نقطهای از کوه حاوی جنگل مشرف بر رودخانه چنان کچل شده که دل هر رهگذری را به درد میآورد.
در همین خصوص طی تماس تلفنی که با مدیرکل منابع طبیعی استان کهگیلویه و بویراحمد برقرار کردیم از واگذاری این نقطه جنگلی نه در دوره خود بلکه در سال ۷۸ خبر داد که برای ساخت یک مجتمع تفریحی واگذار شده است.
حال با توجه به این که نقطه مذکور در دل جنگل قرار دارد و دستگاه قضایی در دوره جدید مصمم به جلوگیری از تخلفات است از دادستان مرکز استان و مدیرکل منابع طبیعی انتظار میرود که در این خصوص ورود پیدا کنند.
هر چند ممکن است که چنین واگذاریهایی رنگ و لعاب قانونی داشته باشد اما قانون به گونهای تفسیر شده که میتوان با استناد به آن حتی ۲۰ سال بعد از یک تخلف جلوی آن را گرفت.
برای نمونه اگر درخت و جنگل را موجود زنده تلقی کنیم جای سوال است که اگر صرفاً ۲۰ سال پیش فردی به قتل رسیده در صورت اثبات آن؛ آیا نباید امروز به پرونده رسیدگی کرد؟؟!!
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاهتان را بنویسید