نامه جوان گچسارانی به اظهارات تاجگردون
این روزهای یخ بندان و سرمای طاقت فرسای بهمن که بیش از هر زمان دیگری اقشار ضعیف جامعه را در خود مچاله می کند باز هم افاضاتی از علامه دهر شهرمان شنیده شد که سوز سرما را دو چندان کرد. نماینده همه چیز دان و عضو همه جای گچساران و باشت هم در رسانه محبوبش […]
این روزهای یخ بندان و سرمای طاقت فرسای بهمن که بیش از هر زمان دیگری اقشار ضعیف جامعه را در خود مچاله می کند باز هم افاضاتی از علامه دهر شهرمان شنیده شد که سوز سرما را دو چندان کرد.
نماینده همه چیز دان و عضو همه جای گچساران و باشت هم در رسانه محبوبش اینستا گرام و هم در تلویزیون استان سخنانی را گفتند که بی شک خودشان نیز آن را باور ندارد و اما طبق معمول مامور هستند به پوپولیست بازی و شوهای تبلیغاتی.
جناب نماینده فرمودند جوانان شهر من همه دنبال پشت میز نشینی و حراست شرکت نفت هستند و هیچ کدام سراغ کارهای دیگری نظیر آن عناوین شغلی مکتوب فلان پیمانکار نمی روند و متقاضی همچین شغل هایی نیستند.
حال بد نیست نکاتی را کوتاه و مختصر خدمت جناب تاجگردون عرض کنم که خالی از لطف نیست.
جناب نماینده محترم شما در حالی چنین سخنانی را مطرح کردید که در پنج سال وکالت تان هیچ کارخانه و طرح و پروژه بزرگی را جهت اشتغالزایی وسیع که هیچ بلکه حداقلی جوانان این شهر راه اندازی نکردید که ببینید آیا جوانان این مرزو بوم حاضر به این امور هستند یا خیر.
شما در طول این چند سال کی و کجا آگهی استخدام نیرو زدید که جوانان کوتاهی کردند؟
کدام پروژه دائمی کدام طرح بزرگ کدام کارخانه را خواستید راه اندازی کنید که با کمبود نیروی کار مواجه شدید و تقاضای شغل وجود نداشت؟
جناب نماینده جوان گچسارانی در شکم مادر یا در کلاس مدرسه و صندلی دانشگاه و لباس سربازی آیا می تواند سابقه شغلی کسب کند که در همین آگهی مضحک برای کف ساب موزائیک هم دو سال سابقه کار داشته باشد؟
واقعا شما جوانان گچساران را چگونه می پندارید که با این شوهای تکراری خود را منجی جماعتی می دانید که به نجات خود علاقه ای ندارند؟
جناب نماینده عزیز جوانان این شهر شما را انتخاب نکرده اند که اینگونه در سیمای استانی و در حضور همه مردم استان به جای قبول مسئولیت تمام این رکود و بیکاری ها ، آنها را انگشت نما کنید و آنها را راحت طلب بدانید.
جناب نماینده محترم جوانان گچساران اگر طالب پشت میز نشینی و حراست شرکت نفت هستند تقصیر شماست چرا که با خود حساب می کنند من بیشتر از فلانی برای نماینده بالا و پایین پریدم و فریاد کشیدم ولی الان همکلاس تنبل من پشت میز فلان اداره جا خوش کرده و من کنج خانه کنار بخاری.
جوان گچسارانی با خود می اندیشد که با این مدرک و با این توان چه کم از پسر فلان لیدر و فلان ریش سفید دارد که بدون آزمون و بدون دردسر کارمند قراردادی فلان اداره و سازمان شده است.
جوان گچسارانی با مقایسه خود و آنکه هم رتبه او بوده نظاره می کند یکه تازی برخی ها را در عناوین مختلف و شغل های مختلف و البته فقر و بیکاری و انتخاب بین کف سابی موزائیک و لوله کشی فاضلاب.
جناب نماینده دلیل دیگری که جوانان گچسارانی به این شغل ها روی خوش نشان نمی دهند عدم امنیت شغلی ست که خود شما بیش از هر کس دیگری بدان واقفید.
اخراج کارگران بهنوش در همین روزها و عدم دریافت حقوق چند ماهه پرسنل سد چمشیر و تعدیل نیروهای بی پشتوانه و بدون پارتی کابوس وحشتناک جوانی ست که نمی تواند بر گسل لرزان شغلهای ناامن این شکلی تکیه کند و زندگی استوار سازد.
هنوز جوانان این شهر استخدام یه ماهه انتخاباتی در پتروشیمی گچساران را فراموش نکرده اند، پتروشیمی که دست بر قضا توسط یکی از نزدیکان شما اداره می شود سال گذشته تعداد زیادی از جوانان این شهر را با هزاران امید به کارگیری کرد و بعد از انتخابات با بهانه های واهی آنان را اخراج نمود.
خودتان می بینید امنیت شغلی در این نوع کارها ضریبی دارد به اندازه شغل های ایجاد شده دولت محبوبتان یعنی تقریبا صفر.
شما که اولین موافق وزارت وزیر فعلی کار بودید و با آوردن ایشان به گچساران و نمایش قدرت یکه تازی می کردید و سلفی گرفتن با ایشان را به دید عموم می گذاشتید انتظار شغل های امن و ایجاد فرصتهای شغلی فراوان را در جوان گچسارانی و باشتی بالا بردید.
ممکن است شما با خود قهرمان پنداری تقصیرات را متوجه گذشتگان کنید ولی اکنون دیگر مجال چنگ زدن به این طناب پوسیده نیست چرا که هیچ کدام از نماینده های سابق بیش از چهار سال وکالت نکردند و اگر قرار بر کار و تلاش و فراهم کردن زیر ساخت باشد شما از همه سزاوارترید در انجام این امور.
اگر دولتهای قبل را محکوم کنید حداقل بیست و اندی سال این دولتها در دست دوستان شما بود و شما مدام از آنها تعریف می کنید پس این جای بحث ندارد و نمی شود به شیوه رئیس جمهور قبلی ها را محکوم کرد.
به فرموده رهبری امیر کبیر تنها سه سال مسئولیت داشت و این همه کار بزرگ کرد آن هم در دوره ای که شاهان با پیشرفت و علم و عزت و عظمت بیگانه بودند. آیا پنج سال زمان کمی ست برای به ثمر نشستن آن همه وعده و منم کردن؟
بیش از این هر چه بگویم خودتان دانید و زیاده گفتن به صلاح نیست.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاهتان را بنویسید