آخرین اخبار

تاجگردون میرشکار مغضوب

او باید به خود آید .
دست از غرور سیاسی اش بردارد
مگر می شود این همه مشکلات و کاستی ها باشد و مردم ببینند و تاجگردون به جای عذر خواهی مردم را تنبل و پرتوقع و مقصر بداند.

اشتراک گذاری
۱۷ بهمن ۱۳۹۵
کد مطلب : 8030

درطول سال های بعد از انقلاب در بدنه ی مدیریتی شهرستان گچساران و در دل بازی های سیاسی _انتخاباتی این شهرستان همواره نام تاجگردون ها به چشم می خورد.
بهرام تاجگردون اولین پرده ی نمایش تاجگردون ها رر زمانه ی سرکوب خوانین و جریان های غیر موافق با انقلاب شکوهمند اسلامی مردم ایران به شمار می آید.
نطق انتخاباتی و تند ایشان در دهه ی هفتاد را یکی از دلایل آشوب های بعد از انتخاباتی که در نهایت به میان دوره ای کشید و نبی زاده پیروزش شد می دانند.
با کنار گذاشته شدن بهرام از عرصه ی سیاسی دوره ی بعد از وفات نبی زاده ، علیمراد جعفری از مکتب اصولگرایان دیل میان دوره ای دیگری را پیروز شد تا اینکه ستاره ی اقبال روی نشان داده به راستی ها در دوره ی بعد قدرت الله حسینی را البته از دیگاه تاج ها در یک انتخابات پر شائبه بهارستانی کند.
اما نا کارآمدی حسینی که مهم ترین گواهش فضاحت چهارم شدنش در دور بعدی بود زمینه ی لازم برای بازگشت تاج ها را فراهم آورد.
غلامرضا در حالی که مربع سهم خواهی راست ها بر سر ائتلاف به چالش افتاده بودند پیروز انتخابات شد تا حسینی ،جعفری ، فولادی وندا و یدالله مرادی مجبور شوند دوپهلو و گاهی آشکار مدیحه سرای دربار تاج ها بشوند.
ضعف سازمانی و گفتمانی و البته عدم اتحاد اصولگرایان گچساران مجال قدرت نمایی تاج ها را بیش از پیش فزونی داد.
تاجگردون دست به عصا و بایک پوپولیست البته آشکار رفتاری_رسانه ای خود را بر جامعه ی گچساران و باشت تحمیل کرد تا به گردنه ی صعب العبور پیروزی بعد از پیروزی برسد.
یقینا حفظ پیروزی از خود پیروز شدن برای تاجگردون مهم تر بود چرا که فضاحت چهارم شدن حسینی را پس روی خود می دید.
اسفند ۹۴ تاجگردون گردن فرازانه از پیروزی اش سخن می گفت بی آنکه لازم باشد برنامه ی مشخصی برای روزهای بعد از پیروزی تبیین کند.
او می دانست چه می شود نه اینکه از دنیای غیب آگاه باشد نه
رسانه ها امیر کبیرش کرده بودند.
جدول های خیابان ها در چشم عوام رنگ کاری می شدند
بودجه های خیالی در ذهن عوام پس انداز می شدند
جاده های عاشقانه ای که دوطرفش تیرهای چراغ برق منور باشد ودرختان سر به آسمان ساییده تصویر دورنمای جلوس میرشکار بر کرسی نمایندگی بود
اجاق گازهای روشن روستائیان لذیذترین غذاهای حاصل از گشادگی و رونق اقتصادی را می پختند
مدیران شایسته بر مسند قدرت تکیه زده بودند
اشتغال روزهای سبزی را نوید می داد
آری همه ی این ها را رسانه ها ، رانندگان تاکسی ها ، آموزگاران و اساتید ، و البته خود تاجگردون در ذهن مردم حک کرده بودند.
از دیگر سو سکوت مطلق حسینی و خورشیدی آزاد و مواضع گنگ یدالله مرادی ، فولادی را بی هیچ سلاح و سپری به جنگ میرشکار مسلح فرستاد تا علی که به هیچ روی فولادی نشان نمی داد در گوشه ی رینگ صندوق ها زیر ضربات سخت میرشکار و طرفدارانش له شود.
تا اوهم مانند سید قدرت مجبور شود سودای نماینده شدن را از ذهن بیرون راند و بشود امیر معزی ستایشگر دربار تاج ، بلکه اوهم نمدی از این ستایشگری برای کلاه منفعت عایدش شود.
اما تاجگردون که راه بستن قفل دهان مخالفان و رقبایش را خوب پیدا کرده است این روزها قفل هایی پیش روی خود می بیند که حتی کلید شیخ حسن هم گشاینده شان نیست.
او این روزها نه اصلاح طلبانه انتقادات را بر می تابد و نه اصولگرایانه بر یک خط مدیریتی که نهایتش رونق گچساران و باشت باشد اما یک استبداد ایدئولوژیک برای تحققش لازم است تاکید می ورزد.
او این روزها در گوشه ی رینگ مردم اسیر شده است
بیکاری بی داد می کند
رونق اقتصادی کسبه و بازار به شدت کاهش یافته است
آشفتگی مدیریتی در همه جا موج می زند
او این روزها اسفندیاری است که رسانه ها روئین تنش کرده اند او اما باید رستم اشتغال را دست ببندد و به پیشگاه طرفدارانش بیاورد
شاید هم رستم باشد ، رستم قهرمانی که مغرورانه نباید دست به بند اسفندیار طعنه ها و انتفادات بدهد.
اگر اسفندیار باشد که مرگ سیاسی اش پس لرزه های وحشتناکی چون ویران شدن زابل (گچساران و باشت ) و به زنجیر کشیدن زال (اشتغال و توسعه و…) را در پی دارد از این بابت که او را لاجرم باید تا مایان دوره اش تحمل کنیم.
اگر او رستم باشد بی هراس از انتقادات وگرز نریمانی هوش و آرای بالای مردم را بر سر اشتباهات گذشته اش می کوبد و قهرمانانه از دل این چالش انتخاب بند بی لیاقتی و تسلیم یا پیکار برابر اسفندیار روئین تن (اشتغال و رفاه و…) بیرون می آید.
او باید به خود آید .
دست از غرور سیاسی اش بردارد
هرچند نمی شود به افزایش قابل توجه بودجه های عمرانی اقرار نکرد اما
مگر می شود این همه مشکلات و کاستی ها باشد و مردم ببینند و تاجگردون به جای عذر خواهی مردم را تنبل و پرتوقع و مقصر بداند.

این مطلب بدون برچسب می باشد.

7 پاسخ به “تاجگردون میرشکار مغضوب”

  1. عیسی جعفری(ورامین تهران ) گفت:

    سلام سیدجان،۵ تا انگشت مثل هم نمیشه،هیچ کس به اندازه من تاجگردون ونمیشناسه؛جا پا کسی گذاشته که با فقیرا نان ونمک میخورد،این آقا با استفاده ازفامیلی که داشت نماینده شد مبارکش؛اما با کمک فقرا رفت بالا و هیچ وقت نمیگذاره به حقشون برسه،یکی نیست بگه:آقای تاجگردون،قطره باش بر برگ خشکیده بهتر میدرخشی تا به دریا بیفتی و گم بشی

  2. گچ گفت:

    تاج فقط حرفای پوچ و توخالی هست
    تعصب کورکورانه بدرد شهرستان نمیخوره
    حرف زدن خیلی راحته اما عمل…
    تاسف بسیاررررررررر

  3. محمد بلندگرای گفت:

    اگر بدون غرض صحبت کنیم ۵ سال نمایندگی تاجگردون گچساران را دگرگون کرد وان را از یک شهر نا امید ومرده به شهری با رونق ومحل تصمیم گیریهای استانی وکشوری قراردهد حیف است هرچند تاجگردون به کام ما نباشد اما چنین فرزند برومندمان را مغرضانه بخواهیم مورد کینه توزی قرار دهیم ایشان حیثیت برای لر اورد رییس کمیسیون اقتصادی ورییس کمیسیون تلفیق کم جایگاهی نیست که یک فرزند باسواد وخوش بیان وخوشتیپ لر هم استانی بدست اورد نامردی نکنید وجدانا

    • فروتن گفت:

      احسنت ، من اهل بهمئی ام ولی واقعا گچساران باید به تاجگردون افتخار کنه ، یک نماینده باسواد و موجه به مجلس فرستا ، بقیه نقاط کشور نمایندیل ضعیف تری دارن و در کل در بین این نمایندیل وابسته ،افراد توانمندی مثل تاجگردون قابل قبولترن

  4. محمد بلندگرای گفت:

    نباید مغرضانه صحبت کرد همه میدانیم قبل از تاج گردون گچساران هیچ اهمیتی نداشت اما در این ۵ سال گچساران محل توجه میباشد چه در تصمیم گیریهای استانی وچه در تصمیم گیریهای کشوری گچساران
    تاثیر گذار است رونق وامید به زندگی در گچساران زیاد شد امنیت به گچساران باز گشت رسیدن به ریاست کمیسیون اقتصادی و کمیسیون تلفیق برنامه پنجم برای استان ما وهمه لرها افتخار است نامردی نکنید واین فررند برومند استانمان را کمک کنید وکنیم برای موفقیتهای بیشتر

  5. محمد بلندگرای گفت:

    مغرضانه صحبت نکنید کی بهتر از تاجگردون شایسته و برازنده نمایندگی است

  6. عیسی جعفری(ورامین تهران ) گفت:

    آقا محمد ببخشید تاجگردون چکارکرده،کاری که تو چشم امده وما ندیدیم چه بوده،۹۵درصد کارهای نماینده قبلی را تکمیل کرد وبه اسم خودش زد.اگه چندنفررفتندسرکار،آدمای دور وبرش بودند که سرکاربودندامد پست بالاتر بهشون داد.مثل مدیییییییرکلللللل تامین اجتماعی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *