شایسته سالاری در گچساران شبیه جک می ماند
در ادامه سخنرانی های پیش از خطبه نماز جمعه دانشجویان و فعالین فرهنگی استان کهگیلویه و بویراحمد، این هفته مهدی پیام فعال دانشجویی و نماینده جنبش عدالت خواه کشور، پیش از خطبه های نماز جمعه گچسارن به ایراد سخن پیرامون مسال سیاسی و اجتماعی پرداخت. مهدی پیام اظهار داشت: اگر در مملکت عناصر انقلابی و […]
در ادامه سخنرانی های پیش از خطبه نماز جمعه دانشجویان و فعالین فرهنگی استان کهگیلویه و بویراحمد، این هفته مهدی پیام فعال دانشجویی و نماینده جنبش عدالت خواه کشور، پیش از خطبه های نماز جمعه گچسارن به ایراد سخن پیرامون مسال سیاسی و اجتماعی پرداخت.
مهدی پیام اظهار داشت: اگر در مملکت عناصر انقلابی و ضدفساد نتوانند به نقد و پرسشگری و مطالبه از موارد فساد و یا پیش بینی بروز فساد در بعضی گلوگاه های فساد بپردازند و با برخورد سلبی و امنیتی فضا را بر آنان ببندیم، بلاشک مفسدین امنیتی و متنفذین سیاسی معامله گر بهترین فرصت را برای تولید فساد پیدا می کنند.
متن کامل سخنرانی این فعال دانشجویی به شرح زیر است:
با درود و سلام فراوان بر سرور شهیدان و پیشوای مجاهدان و مبارزان راه خدا حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) و یاران فداکارش و همه شهیدان تاریخ که در راه عدل اسلامی مبارزه کردند و جان دادند. عرض تسلیت دارم شهادت این امام عزیز که به ما درس عدالتخواهی شجاعت و مقاومت داد.
خدا راشاکرم که سرانجام توفیق شد در خدمت شما نماز گزاران محترم باشم.
مطالبی که باطرح آن در خدمتتان خواهم بود عدالت اجتماعی به عنوان یکی از الزامات حکومت و دولت اسلامیست .
مهمترین وظیفه دولت اسلامی آن است که جامعه انسانی را به تعادل برساند یعنی عدالت اجتماعی را برقرار کند تا فرصت بروز و ظهور استعدادها برای همه آحاد جامعه به صورت یکسان فراهم شود که این اصلی ترین و محوری ترین کار ویژه دولت اسلامیست.
متاسفانه امروزه نحوه توزیع ثروت و امکانات درکشور، مبتنی بر شکوفایی استعداد ها بر پایه عدالت اجتماعی نیست. همین مسئله آسیب های زیادی را متوجه جامعه نموده است.
اولین مسئله بوجودن امدن فاصله طبقاتی شدید درکشور است. عده ای در رفاه و آسایش و امکانات فراوان زندگی می کنند و عده ای هم به دوزخیان زمین تبدیل گشته اند. عده ای از تحصیلات بانکی بدون محدودیت و حقوق های نجومی برخوردار می شوند و در بهترین و گران ترین نقاط شهری ساکن می شوند و سوار لوکس ترین ماشین ها می شوند و همانند شاهان زندگی می کنند و چنان می خورند که از سر سیری با دمشان گردو می شکنند و عده ای هم در پایین شهرها با ده پانزده سر عائله در یک یا دو اتاق فرسوده زندگی میکنند و نه توان ازدواج دارند و نه توان فراهم کردن جهیزیه ساده و حتی در سیر کردن شکمشان هم مشکل دارند.
برای جمهوری اسلامی ننگ است که بالای هشتاد درصد مسئولین شان مانند گروه اول قارون وار زندگی می کنند. مگر نه مقدمه تحقق عدالت اجتماعی این است که مسئولان دولت اسلامی و نظام اسلامی که اصلی ترین وظیفه شان استقرار عدالت اجتماعیست خود دراین زمینه الگو باشند و در سطح عموم مردم زندگی کنند و ساده زیست باشند.
آیا فریاد بلند حضرت روح الله را فراموش کرده اید که فرمودند اگر مسئولین ما خوی اشرافی گری پیدا کنند فاتحه انقلاب را باید خواند. مسئولانی که همچون قارون زندگی می کنند واضح است که درکی از مشکلات حاشینه نشینان نداشته باشند.
مسئولان و مدیران گچساران درکدام مناطق زندگی میکنند؟ آیا مسئولین گچسارانی در سطح متوسط مردم زندگی میکنند؟ چند درصد از مسئولین گچسارانی در بافت های فرسوده لبنان، رادک و سادات زندگی میکنند؟
وقتی مسئولین در این مناطق زندگی نکنند قطعا درک درستی از واقعیت ها و وضعیت مردم این محلات نخواهند داشت.دراین بافت های فرسوده بیست و سه هزار نفر زندگی می کنند که بایک زلزله بالای چهار ریشتر همه شان قتل عام می شوند. طرحی که برای مردم این محلات درنظر گرفته شده زمان بر، ناکافی، ناقص و برای بسیاری افراد این مناطق قابلیت اجرا ندارد.
دومین مسئله که در نبود عدالت اجتماعی و اقتصادی بوجود می آید، معضلات و آسیب های اجتماعیست. نبود عدالت اجتماعی باعث می شود عده ای از دسترسی به لوازم پیشرفت عقب بمانند. به عنوان مثل یکی از لوازم پیشرفت فرصت های آموزشی است. کودکانی که فقیر باشند و مدرسه خوب نروند و از امکانات و شرایط تحصیلی خوب برخوردار نباشند، وقتی بزرگ می شوند اگر صاحب شغلی هم بشوند، شغلی نازل با درآمد نازل خواهد بود و سرانجام در بافت های فرسوده و پایین شهری ساکن می شوند و به توزیع کننده مواد مخدر یا مصرف کننده آن تبدیل می شوند درصورتی که می توانستند به توزیع کننده یامصرف کننده قدرت سیاسی تبدیل شوند. سیستم آموزشی درکشور ما مروج بی عدالتیست. ترویج آموزش پولی و خصوصی مثل دانشگاه ازاد، غیر انتفاعی ها، پردیس ها و مهمتر ازهمه کنکور، تسریع کننده روند مذکورهستند.
مردم عزیز گچساران چرا باید ساکنین محلات سادات و لبنان و رادک و سایر متاطق مشابه در وضعیت دردناکی ازسطح رفاه و بهداشت عمومی و امکانات تفریحی اولیه قرار داشته باشند. چرا باید بخشی از جوانان این مناطق اسیر اعتیاد خانمان سوز باشند. مگر همین مناطق نیستند که بیشترین حضور را در صحنه های نیاز انقلاب مثل جنگ و انتخابات و… داشته و دارند؟ مگر به تعبیر حضرت روح الله همین ها صاحبان اصلی انقلاب نیستند که یک تارمویشان را با تمام کاخ نشینان عالم عوض نمی کند؟
اشکال کار کجاست؟
این حقیر دانشجوی عدالتخواه معتقدم ریشه ی بروز چنین وضعیتی در چند عامل نهفته است:
۱- عدم محوریت عدالت در توزیع اعتبارات و بودجه ها در سطح ملی،استانی و شهرستانی: رهبر انقلاب در دو دهه اخیر بیشترین تأکید را برشاخص سازی عدالت به عنوان هویت حقیقی جمهوری اسلامی در قانونگزاری و قضا و و اجرا داشته اند. حتما می دانید که در توزیع اعتبارات عنصر چانه زنی و قدرت لابی ونفوذ سیاسی به شدت تعیین کننده است و اینجاست که حق مناطق محروم تضییع و پایمال می شود.
مسئولان گچسارانی اگر در شناسایی آسیب ها و دردهای مردم محروم و حاشیه نشین و سپس مطالبه ی آن ها و اختصاص اعتبار و اجرای سریع پروژه ها اقدامات انقلابی نکنند، روز به روز شاهد عمیق ترشدن شکاف های اجتماعی ،فقیرترشدن فقرا و غنی ترشدن اغنیا خواهیم بود.
۲- آیا تاکنون جریانات مذهبی و انقلابی، اساتید دانشگاه و حوزه ،نخبگان فرهنگی و مراجع فکری تاکنون به صورت خودجوش در مناطق رادک، لبنان، سادات و روستاهای محروم آموزش های سبک زندگی، مشاوره های قبل از ازدواج، نجات جوانان اسیر در دام اعتیاد برگزار کردند؟
اینکه تمام توجهات را به سمت دولت و مسئولین معطوف کنیم با احساس مسئولیت اجتماعی و تکلیف انقلابی منافات دارد، باید دغدغه مندان انقلاب اسلامی و دردمندان مناطق محروم با آسیب شناسی دقیق مسائل مردم هر منطقه و نیازسنجی علمی، ظرفیت های موجود را برای حل این معضلات بسیج کنند.
سمت دولت ومسیولین معطوف کنیم با احساس مسئولیت اجتماعی و تکلیف انقلابی منافات دارد،باید دغدغه مندان انقلاب اسلامی و دردمندان مناطق محروم با آسیب شناسی دقیق مسایل مردم هر منطقه ونیازسنجی علمی،ظرفیت های موجودرا برای حل این معضلات بسیج کنند.
۳- در اولویت قرار گرفتن درگیری های جناحی و بازی های سیاسی بی خاصیت چپ و راست به جای تقویت روح مطالبه گری و پرسشگری و انتقادی فضای رسانه ای و نخبگان سیاسی: تاکنون دیده اید که نخبگان سیاسی گچساران در فضای غیرسیاسی اتحادی برای بررسی و حل معضلات گچساران داشته باشند؟
ضروریست هسته های نخبگانی مستقل، آزاده و فعالی برای پیگیری مطالبات مردم و آرمان های انقلابی شکل گیرد و در چنین فضایی عناصر مؤمن و دردمند تمام سلایق سیاسی می توانند کار مشترک و هدفمندی تعریف کنند.
۴- وجود سیستم اقتصادی فساد پرور است: الان مبارزه ما بافساد اقتصادی نیست مبارزه با اقتصاد فساد پرور هست.مبارزه با اقتصادیست که دوهزار میلیارد تومان وام را یک جا پرداخت می کند اما برای ده میلیون وام ازدواج می گویند منابع نداریم .سیستم فاسدی که فیش های ننگین نجومی پرداخت می شود و قانونی قلمداد می شود.
۵- فعال شدن دوباره سبک زندگی و مدیریت لیبرالی و رفاه طلبانه برخی از مسئولین و رجال سیاسیست که نامردانه مشکلات کشور را ناشی از دورشدن از الگوی مدیریت لیبرالی می دانند.خطر اصلی عادی کردن این نوع مدیریت و حکومتداری در میان مردم و قبح زدایی از نهادینه شدن چنین رویکردیست.
۶- ایجاددوگانگی معیشت – انقلابی گری که عده ای درداخل کشور به دنبال القای این نگاه و تفکر هستند که اگر روحیه ی انقلابی در عرصه های گوناگون کشور حکمفرماشود، مسائل اقتصادی و معیشت مردم حل نخواهد شد. اساساً چالش های فکری درون جمهوری اسلامی در حال شفاف تر شدن و رو شدن لایه های پنهانی سیاستمداران است. امروز درگیری اصلاح طلب – اصولگرا در حال تبدیل شدن به چالش عمیق انقلابیون – لیبرال های چپ و راست می شود. به وضوح دیدیم در همین انتخابات مجلس دهم ائتلاف های غیر قابل باور سیاسی در استان، گچساران و درسطح ملی رخ داد. پیوندها و ائتلاف های سیاسی اصلاح طلب و اصولگرا با هدف حضور در قدرت. اینها در بزنگاه های مختلفی به هم می رسند. آقایان قصددارند با مستحکم کردن پیوند سیاسیشان فضا را بر عناصر حر و انقلابی و عدالتخواه ببندند.
چالش انقلابی گری- لیبرالی گری و محافظه کاری در حال شدن است و مرزبندی های فکری جامعه به سمت شفافیت بیشتری در حال حرکت است.
۷- رویکرد غلط سیستم قضایی درربرخورد با مفاسد یعنی برخورد جدی با آفتابه دزدها و کسانی که پشتوانه سیاسی ندارند و ممانعت از فعالیت عناصر مستقل عدالتخواه، آسیب های زیادی به این سیستم وارد کرده است. اگر در مملکت عناصر انقلابی و ضدفساد نتوانند به نقد و پرسشگری و مطالبه از موارد فساد و یا پیش بینی بروز فساد در بعضی گلوگاه های فساد بپردازند و با برخورد سلبی و امنیتی فضا را بر آنان ببندیم، بلاشک مفسدین امنیتی و متنفذین سیاسی معامله گر بهترین فرصت را برای تولید فساد پیدا می کنند
آیا یقه بسته و در دست داشتن تسبیح و در فلان منصب قرار گرفتن و وابستگی به احزاب سیاسی باید مانع از نقد و پرسشگری مسئولین و رجال سیاسی گردد؟!
امنیت عناصر حُر وانقلابی در پیگیری موارد فساد محکم ترین سیلی را برگوش عناصر مفسد می زند وگرنه هیچ امیدی به عناصر ورجال سیاسی چپ و راست نیست که این آقایان تاکنون در پیگیری مطالبه ی رهبری مبنی بر مبارزه با فساد و تحقق عدالت اجتماعی،پرونده ی قابل قبولی ندارند.
۸- مهمتر ازهمه خویشاوند سالاری،آشنا سالاری ،حزب سالاری و پارتی بازی به جای شایسته سالاری است. وقتی رابطه جای ضابطه را می گیرد نتیجه آن می شود جوانی که توانایی اداره یک وزارتخانه را دارد کنار خیابان دستفروشی کند و آن کسی که توانایی یک دستفروشی را هم ندارد به راحتی پست های وزارتی بگیرد. الان وضعیت این طور هست.
در گچساران هم که حرف شایسته سالاری شبیه جوک می ماند. همین مسئله هم بیشترین آسیب ها را متوجه این شهر کرده و باعث شده ثروتمندترین شهر آینقدر عقب مانده و فقیر بماند و این همه معضلات اجتماعی دامنگیر جوانانش شود.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاهتان را بنویسید