توصیه ای به فرزند حاج عدل هاشمی

مجتبی ثابتی

خواستم به شما بگویم ، زیبنده نیست که فرزند یک پاسدار با اریکه صدها میلیونی در شهر مظلوم کهگیلویه ترک تازی کند،لاجرم یادم امد که پدرتان، خودش تبلور اریکه سواران میلیارد سواری می باشد .
میخواستم تذکر دهم که به بخاطر پدرتان ،تصاویر تفریحات میلیونی خود را به رخ مردمان مستضعف شهرتان نکشید، یادم امد که خانه کاخ گونه پدرتان، شهره مشهوران گردید .
خواستم کوته نصیحتی کنم که بخاطر سبزی لباس ابویتان ، دست از تبختر و تفختر و تبرج بردارید که لاجرم به یاد مانورهای براق تبلیغاتی و کارناوال های انتخاباتی پدرتان افتادم.
النهایه به این نتیجه رسیدم که هنوز خودم معنای “از کوزه همان تراود که در اوست ” را متوجه نشدم.
اما یک نکته را نمیتوانم کتمان کنم و حتما به شما عارض می شوم که هنوز قاطبه پاسداران و سپاهیان ، مفتخر به داشتن، نداشتن ها هستند . آنها هنوز با خاطرات والفجرها و خیبرها بر قله های اعتماد و احترامند. هنوز پاسدارانی هستند که نمیگزارند پسران و دخترانشان را با لوکس ها و برند ها بشناسند .حال شما به مسکن و مرکبت بناز و من به پدرم.
و دیری نخواهد پایید که در آن دنیا نیز شما با پدرتان محشور شوید و انشاالله من هم با پدرم