شبها خواب آتش میبینم
هدایت الله دیدهبان مسئول منطقه حفاظت شده خاییز اولین آتشسوزی در هشتم خرداد اتفاق افتاد؛ آتش سوزی در مدرسهای در منطقه حفاظت شده خاییز بود به اسم چمران یا چاه ریگک. سال ٨٩، دامداری در این مدرسه ساکن شد و دامهایش را آنجا نگهداری کرد، بعد از ١٠ سال، بستگان آن دامدار، از او […]
هدایت الله دیدهبان مسئول منطقه حفاظت شده خاییز
اولین آتشسوزی در هشتم خرداد اتفاق افتاد؛ آتش سوزی در مدرسهای در منطقه حفاظت شده خاییز بود به اسم چمران یا چاه ریگک. سال ٨٩، دامداری در این مدرسه ساکن شد و دامهایش را آنجا نگهداری کرد، بعد از ١٠ سال، بستگان آن دامدار، از او خواستند که از منطقه خارج شود تا خودشان ساکن شوند. اما دامدار، راضی به رفتن نشد و همین مساله، منجر به درگیری میان این دو گروه شد و سرانجام غروب اولین روز آتشسوزی در منطقه خاییز، یکی از این دو گروه، به صورت کاملا عمدی، منطقه را آتش زدند که سبب شد چهار کیلومتر از منطقه حفاظت شده خاییز در چند نقطه، بسوزد. آنها یک کبریت انداختند و به دلیل علوفه خشک، آتش بزرگی به پا شد. این علوفه، حتی از بنزین هم خطرناکترند برای اشتعال. باد هم به کمک شعله آمد و منجر به بزرگتر شدن حلقه آتشسوزی شد. از آن روز به صورت پی در پی، آتشسوزی رخ میدهد، اول خاییز بود، بعد گچساران، بعد از آن دنا و کوه دیل و کوه سفید. بخشی از آتشسوزی در منطقه زاگرس، عمدی است که عمدتا به دلیل اختلاف بر سر مراتع رخ میدهد و بخشی هم از سوی کشاورزان اتفاق میافتد. کشاورزان برای شروع کاشت زمستانیشان، کاه ریخته روی زمین را برای آماده سازی زمین، میسوزانند که همین مساله منجر به وقوع آتش سوزیهای گسترده میشود. این در حالی است که آنها باید بر اساس قانون با سم کاهها را از بین ببرند نه با آتشسوزی اما زمینداران، خیلی راحت، کاه را آتش میزنند و بعد به خانه میروند. در حالیکه بعد از رفتنشان، منطقه شعلهور میشود. خیلی وقت است که زمینداران، از این روش استفاده میکنند که منجر به خسارت فراوان میشود. چند وقت پیش هم در منطقه شکار ممنوع آتشسوزی داشتیم که به همین شکل شعلهور شده بود که توانستیم خیلی زود آن را خاموش کنیم. اما مساله اینجاست که شورای تامین، رئیس منابع طبیعی، رئیس محیط زیست منطقه و… باید با رئیس اداره کشاورزی جلسههایی برگزار کنند و از او بخواهند که جلوی این آتشسوزی و اقدام نادرست زمینداران و کشاورزان را بگیرد. باید به آنها بگوید که هیچ زمینداری حق ندارد زمین را بسوزاند و اگر این اتفاق بیفتد، به صورت هکتاری جریمه بدهد. باید با این افراد برخورد شود. ما واقعا خسته شدهایم، بس که دمندهها را روی کولمان گذاشتیم و به ارتفاعات رفتیم تا آتش را خاموش کنیم. خسته شدیم بس که بدون امکانات وارد منطقه حادثه شدیم. از برج هفت و هشت، میزان آتشسوزیها در منطقه بیشتر هم میشود. چرا که آن زمان کشاورزان، بیشتر از قبل برای آماده سازی زمینهایشان برای کشت زمستانی اقدام میکنند و آمار آتش سوزیها بالاتر میرود. آنها بعد از کاشت گندم، ذرت میکارند. اما این اتفاق به قیمت از بین رفتن منابع طبیعی زیادی میشود. مساله آتشسوزی یک چیز است و به خطر افتادن جان داوطلبان و محیطبانان چیز دیگری. متاسفانه سازمانها توانایی حمایت از این افراد را ندارند. منابع طبیعی باید وارد عمل شود، اما با کدام پول؟ آنها منابع مالی ندارند، وقتی خاییز سوخت من و یک محیط بان دیگر بودیم و لباسهای تنمان. نه دمنده داشتیم نه کپسول. بدون هیچ امکاناتی وارد منطقه شدیم. آنهم در مسیرهایی که صعب العبور بودند. ٢۴ ساعت بعد از حادثه، درخواست بالگرد کردیم تا به ارتفاعات برویم. بعد از گذشت ٢۴ ساعت، بالگرد فرستادند و به ما گفتند هر بار تنها ٨ نفر را میتوانند بالا ببرند، نوبت به هشت نفر دوم که رسید خلبان گفت دیگر بنزین ندارم و بعد از پیاده کردن آن هشت نفر دوم، مسیر را به سمت خارج شدن از منطقه طی کرد. این هم از امکاناتشان بود. رشته کوه خاییز ٢٢ هکتار است، ضلع جنوبی آن به بهبهان میرسد و ضلع شمالی به دهدشت. یعنی میان دو استان خوزستان و کهگیلویه و بویر احمد قرار دارد، اما مسئولیت به عهده اداره حفاظت از محیط زیست کهگیلویه و بویر احمد است. خاییز سوخت، زاگرس سوخت، البرز هم از بین رفت، اما هیچ اتفاقی نیفتاد. تنها نتیجهای که این آتشسوزیها داشت این بود که مسئولان بیدار و متوجه شوند که چقدر امکانات محیط زیست و منابع طبیعی ضعیف و فقیر است. در آتشسوزی خاییز یک گروه کوهنوردی از بهبهان به صورت داوطلبانه آمدند با تمام تجهیزات. آنها معجزه کردند. حتی دمنده خریده بودند. این نشان میدهد که سازمانها از نظر اقتصادی توانایی پوشش این حوادث را ندارند. در حالی که بر اساس قانون، اگر داوطلبی در این شرایط دچار حادثه شد، محیطزیست، منابع طبیعی و فرماندار منطقه، باید از او حمایت کند، نه اینکه رهایش کند. آنقدر در این مدت آتشسوزی اتفاق افتاده که شبها خواب آشفته میبینم، هر کس با من تماس می گیرد، تصورم این است که آتشی به پا شده و منطقهای در حال سوختن است. همه مناطق ما در حال سوختن است و اصلا معلوم نیست این شرایط تا چه زمانی ادامه داشته باشد. احساس میکنم آتش سوزیها دیگر عادی شده. هیچ سالی به اندازه امسال در این منطقه آتش سوزی اتفاق نیفتاده است. دولت باید تلاش و منابع طبیعی و محیطزیست را مجهز کند.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
Leave a Reply