آخرین اخبار
اشتراک گذاری
15 September 2019
کد مطلب : 45571

این روزها ، محیط شهرستانهای گچساران وباشت، دچار تعارض شدیدی شده است که مردمان این حوزه ی انتخابیه را گیج و سردرگم نموده تا جایی که مردم منتظر گذشت زمان برای حل معادلات مجهول فعلی مانده اند. از آنجا که فضای سیاسی استان و به تبعِ آن این حوزه ی انتخابیه، از مدتها پیش درگیر انتخابات مجلس شورای اسلامی در اسفند۹۸ میباشد ، عموم مردم دلواپس تاثیر گذاری انتخابشان دراسفندماه میباشند و جز اندک کسانی که به دلایل مختلف علاقه ای به موضوع انتخابات ندارند، اکثریت قریب به اتفاق مردم در زندگی روزمره شان، درگیر بحث ها، پیش بینی ها و ابراز عقایدشان در محافل عمومی و خصوصی هستند. برای همه ی ما اتفاق افتاده که این روزها خواسته یا ناخواسته مخاطب یا متکلمِ موضوع انتخابات شده باشیم. اکثریت مردم این روزها چه در صف نانوائی ها، داخلِ تاکسی ها، بازار، کوی و برزن وچه در تجمعات دوستانه ی خیابانی ویا محافل خانوادگی اولویت گفتمانِ شان یا اقتصاد است یا انتخابات. آنچه که خیلی قبل تر از وزارت کشور در گچساران وباشت مورد مباحثه یا مجادله قرار گرفته است موضوع انتخابات و گزینه های کاندیداتوری میباشد. ازآنجا که غلامرضاتاجگردون یکی از گزینه های انتخابات پیش رو میباشد جبراً بحث پیرامون ایشان نیز در این محافل فراوان است، از حضور تا عدم حضور ایشان ( امروز ۲۴ شهریوربه نقل از رسانه ها؛ تاجگردون از قطعیت حضورش درانتخابات پیش رو خبر دادند) و احتمالات بسیاری که هر شهروندی به فراخور اطلاعات و تجربه یا تحصیلات و شنیده هایش بیان میکند. تاجگردون در ماه های پیش رو، روزهای پرترافیک و پر مشغله ای خواهد داشت؛ چه در عرصه ی تبلیغات وفعالیت های انتخاباتی تا نشست هابا اقشارمتفاوت اجتماع و چه در عرصه ی جلساتِ تصویب بودجه ی سال اینده در مجلس و کمیسیون های تخصصی .. قطعا درگیربودن تاجگردون در تهران بابت مباحث و تصویب طرح ها و لوایح و مهم تر از همه بحث بودجه ریزی۹۹ وقت و زمان بیشتری به رقبای تاجگردن جهت پیاده کردن برنامه هایشان میدهد و تاجگردون را دچار کمبود وقت می سازد واین امتیازی است که نصیب رقبای میرشکار می شود. ماه های پیش رو برای تاجگردون سرشار از تلاش و تلاطم خواهد بود. به جز معدود دوستداران دو آتشه وگاهی افراطی تاجگردون که جز نیکی وتوصیف از تاجگردون حرف دیگری را برنمی تابند؛ در میان اقشار مختلفِ جامعه ؛ برداشت ها و تعاریف و توصیفات از تاج گردون، تفاوت های فاحشی دارند. اگر در نگاهی بی طرف و آنالیز جامعه ی گچساران، با طرح سوالی در مورد انتخابات آینده ی شهرستان از اقشارِ متفاوت؛ در مورد تاج گردون سوال پرسیده شود ، جواب همانی است که هم شخص غلامرضاتاج گردون بارها شنیده است و هم اکثریت شهروندان و خوانندگان محترمِ این سطور. مردم درمورد تاجگردون هم واقعیت را بیان میکنند و هم گاهی افسانه سرائی. افسانه هایی که در مورد تاج گردون گفته میشود عمدتا ناشی از کم اطلاعی مردم و آمار واظهارنظر های دوستان و مخالفان تاج گردون و از سوئی از عدم شفافیت شخص غلامرضا تاجگردون در مورد سوالاتی است که در اذهان عمومی به وجود آمده است. مسلماً وقتی جامعه ای با پدیده های ناشناخته روبرو میشود و یا در آن جامعه برخی افراد برای بزرگ نمائی و قداستِ یک تفکر؛ موضوع یا فردی ، اغراق میکنند، باورهای مردم به سمت افسانه هدایت میشود و به گفته ای ساده تر یک کلاغ ؛چهل کلاغ میشود. عدم شفافیت تاج گردون دربیان مواضع سیاسی اش در سطح کلان ملی و بین المللی، محلی و منطقه ای؛ ریاست بر کمیسیون های مهم تلفیق، برنامه و بودجه، عضویت در کمیسیون برجام و تخصیص بودجه های کلان متفاوت به استان و دارائی های منقول وغیرمنقول اش باعث این افسانه ها شده است‌. آنچه مهم است واقعیات موجود است نه افسانه های موهوم. مردم در اقشار متفاوت حرف هایشان بسیار مشابه می نماید. از اقتصاد گلایه دارند ویکی از دلایل افسارگسیختگی اقتصاد را تصمیمات تاج گردون و تیم اقتصادی دولت و گاها همسوی تاجگردون در سطح ملی میدانند. از تبعیضات فردی و قومیتی تاجگردون گلایه دارند. از بیکاری جوانان شان شکایت میکنند؛ از نبودِ عدالتِ اجتماعی درتشکیلات حاج غلام شاکی هستند وگاهی لب به توهین وناسزا میگشایند، از وضعیت اشتغال ودادن امتیازات به افرادی خاص؛ مواضعش در برابر انتصابات کشوری و استانی وشهرستانی؛ دخالتش در شرکت نفت گچساران و انتصاب متولیان این سازمان گسترده گلایه دارند ولی در پایانِ نظراتشان یک ” اما”ی قابل تامل یافت میشود. ” اما” ئی مهم و بسیار کلیدی هم برای تاجگردون در راه پیروزی در انتخابات پیش رو و هم برای رقبای تاجگردون جهت آسیب شناسی و یافتن پاشنه ی آشیلِ تاجگردون..مردم حرفهایشان را میزنند و اعتراضاتشان رابیان میکنند گاهی باخشم و عصبانیت و گاهی با نرمشی متمایل به امید و گشایش درامورات، ولی در آخر می گویند:(( اما هیچ کس تاجگردون نمی شود.)) . توجه به پایان بندی آخرین جمله ی مشترک اکثر مخاطبان و یک ” اما”ی پنهان در سخنانشان برای اهل فن و سیاسیون قابل تامل میباشد. این “اما” بیش از هر چیزی کار را برای پیروزی تاجگردون در کارزار پیش رو راحت میکند. مردم دچار نوعی *الیناسیونِ ناخواسته * شده اند. انگار جامعه دچار نوعی اپیدمیِ القاء شده باشد و یا انگار بستر جامعه را با یک تلقینِ واگیر دار آلوده کرده باشند که این * اما* ی آخر یعنی مردم علیرغم تمام انتقاداتی که خودشان با استدلال و ذکر شواهد به وکیل شان درمجلس وارد میدانند، بازهم به تاج گردون امیدوارند. همین امای ساده بسیار حرف برای گفتن و تجزیه و تحلیل دارد و همین امای آخر باعث تضاد و پارادوکس درمیان مردم و جامعه شده است. مردم تاج گردون را نقدمی کنند وحتی به شدت می کوبند و از نتایج عملکردش در حوزه ی اشتغال وعدالت اجتماعی ناراضی هستند و گاهی رقبایش را تحلیل و تجلیل میکنند ولی در پایان با همین اما ، به آغازی جدید امیدوار میشوند. مردم معتقدند:(( اما هیچ کس تاجگردون نمیشود، اماهیچ کس نمی تواند پرستیژ سیاسی تاج گردون رادر مجلس کسب کند، اما هیچ کس نمیتواند جایگاهش را به دست بیاورد؛ اما هیچ کس تسلطش را در برنامه وبودجه ندارد، اما هیچ کس سیاست و کیاستش را درخواب هم نمی بیند)) و بسیار اماهای دیگر. تاج گردون هم به این امر واقف است که مردم در یک امای مشترک گرفتارند. تاج گردون آگاه است که این امای ساده؛ ریسمانی از امید است که بر گردن اجتماع افتاده تا بخت تاجگردون را با کرسی بهارستان گره بزند. تاج گردون به شایستگی از این اما بهره خواهد برد. آنچه که این اما را در ذهن مردم و اجتماع نهادینه کرده است؛ تلاش های وافر تاجگردون و احاطه ی علمی تاجگردون به اقتضای زمان و استفاده ازفرصت هایی بود که به تصمیماتی طلایی ختم شدند. آنکه این اما را به وجود آورد شخص تاجگردون بود تا حالا در روزهای شلوغ و حساس آینده بتواند از آن بیشترین بهره را ببرد. تاجگردون حالا باید بیشتر از قبل قدر این اماها را بداند و بپذیرد که اثرِ انگشت پینه بسته ی یک کشاورز روستائی به اندازه ی همان اثر انگشتِ نرم ومخملین فلان شخصیت مگامیلیاردر در تجمیع آرا و پیروزی انتخاباتی اش موثر و برابر هستند و ارزش شناسنامه ی آن جوان بیکار با شناسنامه ی آقازاده ی همان مگامیلیاردر تفاوتی ندارد. تاجگردون باید به عدالت و یکسان همگان را ببیند و در مقوله ی عدالتِ همگانی، ” اما”یی در نگاه و تصمیماتش وجود نداشته باشد. آقای تاجگردون اگر تونل به ارمغان می آورد اما باید علاوه بر شکاف در دل کوه بلکه باید در دلِ توده ی محرومان باشدو در قلب مشکلات برای حلِ مشکلات اقتصادی و اشتغالی مردم ؛ اگر پالایشگاه می سازد اما نباید برای اشتغال دوستانش باشدبلکه باید برای پالایش فقر و محرومیت از دل اجتماع باشد، اگر بزرگراه بیاورد نباید کاربردش برای تسهیل در تردد و برای مهاجرت مردم از گچساران باشدبلکه باید برای رساندن و نزدیک کردنِ دلها و تفکرات به هم باشد وهم تقسیمِ امتیازاتِ پیمانها به عدالت باشد از نیروی کار ساده تا کارهای تخصصی اش؛ اگر قفل بزند اما نباید بر در ام آر آی شهر باشد بلکه باید بر درب مشکلات اقتصادی و اشتغالِ مردم باشد؛ اگر کتابخانه ای تاسیس میشود اما نباید برای تبلیغات بلکه برای آگاهی اجتماع باشد، اگر جوانان را دور خویش جمع می کند اما بانگاه به همه ی اقشار باشد و بیشتر نخبگانِ جوان را انتخاب کند ؛ اگر ورزشگاه میسازد اما نه برای میتینگ ها و سخنرانی های سیاسی اش باشد بلکه برای ارتقاء سلامتی و نشاط جامعه باشد آنگاه اماهای مردم به واقعیت نزدیکتر میشوند (( اما هیچکس تاجگردون نمیشود. اما هیچکس نمی تواند در مجلس پاجای پایش بگذارد؛ اما دَ هیچ کِرِی مث تاجگردون نیا.)) تاجگردون باید خطوط اماهایش را متفاوت تر از سابق ادامه بدهد. تاجگردون باید در ساختار اماهایش تغییراتی بدهد تا مساوات و عدالت اجتماعی را گسترش بدهد نه شکافِ در فاصله ی طبقاتی اجتماع را. تاجگردون باید با تغییر در رویکرد و نگاه طیفی و طایفه ئی اش؛ اما های مردم را به حقیقت مبدل نماید تا مردم در برابر انتخابشان خویشتن را سرزنش نکنند و از انتخابشان خرسند باشند نه اینکه وکیلی را انتخاب کنند که اشتغال و امتیازات رابه قشری خاص و اندک اختصاص بدهد و به فریاد دادخواهی وعدالت طلبی جوانان و اقشار مختلف توجه کنند. تاجگردون باید برای ماندگاری برخی از مشاورانش را تغییر بدهد و به نظرات و عقاید موکلینش احترام بگذارد و از جوانان هنرمند و نخبه و ورزشکار بیشتر استفاده کند. تاجگردون علیرغم وزن سیاسی اش دارای اشکالات و اشتباهاتی نیز میباشد که شایسته است بافروتنی و تعامل با آحاد مردم دست به اصلاحاتی در تفکر و توجهاتش بزند و پاسخگوی وعده های انتخابات قبلش باشد. تاجگردون باید به جای فرار به جلو و تحریف افکار عمومی ؛ با صداقت پاسخگوی وعده های برزمین مانده اش باشد واگر جایی کاری طبق پیش بینی و برنامه اش پیشرفت نداشته از مردم عذرخواهی کند و یا دلایل شکست و بن بست هایش را شفاف بیان کند تا مردم در جریان امورات قرار بگیرند. از سوی دیگر انتظار میرود مردم و خصوصا نخبه گان و اصحاب رسانه به جای قهر و انزوا و تخریب تاجگردون و سایر چهره های سیاسی مطالبه گر باشند. آنچه این روزها کاملا به محاق و فراموشی سپرده شده است مطالبه گری و احقاق حقوق اجتماعی مردم میباشد. نخبه گان مردم و بزرگان طوایف را آگاه کنند تا به جای درخواست های فردی؛ مطالبه گری اجتماعی داشته باشند. معتمدان محلی و داعیه داران بزرگی در جوامع سنتی و سندیکاها و قلم به دستان این روزها در قامت مطالبه گری داعیه دار باشند و دست از تخریب بردارند تا عیار تاجگردون و سایرکاندیداتورها در برآورده کردن وعده ها و قولهایشان مشخص گردد. پایان قسمت اول… یعقوب درویشیان

این مطلب بدون برچسب می باشد.

One response to “تاجگردون و یک “اما” ی جادوئی”

  1. Anonymous says:

    فرق حکومت صالحان با غیر صالحات در همین اما ها است راستی ،،،، شفافیت،،،،،،،عدالت،،،،،،مردمی بودن،،،،،،،، ساده زیست بودن ،،،،،، و….. اصول یک حاکم صالح است و نداشتن آنها نقص اساسی است و داشتن پارتی بازی و قوم گرایی و فامیل بازی و استفاده از هر روشی برای ماندن در قدرت و غرور و تحقیر رقیبان و قرق ادارات و مراکز در شهرستان و نسل کشی نرم بقیه طوایف و زبان ها و…………………….. از علایم حکومت نا حق و غیر دموکراسی و غیر مردمی و ظالمانه است و تنازع بقا است و نابودی دیگران که شمار زیادی از مردم از فقر و بیکاری و پارتی بازی و گرانی و فساد اداری و اجتماعی و……. موجب نابودی بقیه مردم میشود

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *