استان کهگیلویه و بویراحمد سرزمینی است با طبیعتی بکر و چهار فصل.
گیاهان کم نظیر دارویی‌، مراتع سرسبز و گسترده در پهنای این دیار و جنگل های بلوط، بنه، کیکم، زالزالک که  همانند جواهر از دل خاک این دیار می رویند این دیار را از سراسر ایران عزیز متمایز کرده است.
“پایتخت طبیعت ایران زمین” سرزمینی
است با پتانسیل های فوق العاده برای جذب گردشگر .
مفهوم بهشت گمشده را در این طبیعت می‌توان به وضوح دید. دارایی های خدادادی و طبیعتی بالقوه که شوربختانه بدون استفاده مانده است و با بی تفاوتی و سهل انگاری ما و کم تدبیری مسئولین روز به روز به مرگ خود نزدیک و نزدیکتر می‌شوند.
تا بحال چاره ای برای احیاء و استفاده از ظرفیت‌ هایش نشده است.
استان ما بعد از شمال رتبه دوم را از لحاظ جنگل داراست و حدود ۲۰ درصد از جنگل های کشور در این استان واقع شده است، ولی متاسفانه روز به روز شاهد نابودی این جنگل ها هستیم.
خشک شدن درختان بلوط به واسطه “بیماری زغالی بلوط” و “آفت سوسک چوبخوار” و البته دست روی دست گذاشتن متولیان امر باعث نیمه جان شدن این جنگل ها شده است.
علاوه بر آفت‌های طبیعی، این روزها شاهد ضرباتی هستیم که توسط ما انسانها بر گرده ی این درختان اسطوره ای می نشیند.
آسیبب‌ هایی که گاهی سهوی، گاهی به عمد، گاهی طمع، گاهی فقر، باعث و بانی آنها است. گواه این مدعا آتش سوزی های متعددی است که در جای جای جنگل های این خطه شاهد آنها هستیم.
کمبود امکانات و نبود نیروی محیط بان کافی باعث شده که ما هیچ وقت قادر به کنترل کامل آنها نشویم و این بلاهای جانسوز، جانِ به نیمه رسیده ی ثروت حقیقی ما (جنگل‌ها‌) را بگیرد.

تغییر کاربری جنگل‌ ها به زمین زراعی و ویلا سازی های ویرانگر، دیگر عاملی است که متاسفانه این جنگل های ناب را به نیستی محکوم می کند.
عامل دیگر که از همه مهمتر و البته دردناکتر و تاسف بار تر است زغالگیری است که البته باید ریشه کن کردن گیاهانِ بعضا دارویی و کمیاب توسط مردم بی‌بضاعت را نیز به آن افزود.
این مساله آنجا دردناکتر می شود که مردم این استان روی دریای بیکران نفت و گاز نشسته اند!
وقتی خدمات به موقع و عادلانه تقسیم نشود مردم نیز ناگزیرند برای تامین معیشت خود و فرزندانشان یا گرم کردن خانه هاشان، دست به این اقدام بزنند.
مطمعنا خود این افراد نیز راضی به این کار نیستند و اگر از شغل یا درآمد کافی برخوردار بوده یا راهی برای گرم گردن منازلشان داشتند، بی تردید دست به این عملِ ناشایست نمی زدند.
باید بجای احداث صنایع مخرب به فکر حفظ این طبیعت باشیم و از منابع مالی که توسط گردشگر وارد این استان می شود، سفره های مردم و جیب جوانان مان را پر کنیم.
باید بیش و پیش از اینها قدر خود، فرصت ها و سرزمین مان را بدانیم.
باید شاکر خداوند منان باشیم به خاطر این گنجینه گرانبها.
میراثی که از گذشتگان و پدران و مادران به ما رسیده و آیندگان و فرزاندان ما نیز باید از آن بهره مند شوند.

به امید آن روز