به گزارش ۱۹ آبان یکی از سیاسیونی که در محافل و مجالس گچساران و باشت از وی به عنوان کاندیدای احتمالی نامبرده می شود “سید قدرت الله بیعت اصل” فرمانده اسبق نیروی انتظامی گچساران است. گفتگوی خبر دنا با بیعت اصل به شرح زیر است:
به عملکرد آقای “تاج گردون” چه نمره ای می دهید ؟
از چند؟
*** از ۲۰ ؟
مردم عزیز و فهیم گچساران و باشت مسئول امتحانات و نظارت بر کار نماینده هستند. آنها باید نمره بدهند ولی از نظر بنده ایشان نمره قبولی نگرفته و البته مردود هم نشده است. تجدید آورده و شرایط سختی در پیش رو دارد .
نیاز به تلاش زیادی دارد، ایشان در ۱۹ ماه باقیمانده باید به اندازه ۴ سال تلاش کند تا نمره قبولی بگیرد و البته در شرایط فعلی تقریبا محال است .
هر نماینده تمام تلاش خود را بکار میگیرد که در حوزه انتخابیه اش ، کار مثبتی انجام دهد، ایشان هم مثل نمایندگان ادوار ، کارهایی را انجام و زحماتی متحمل شده است. کار های نیمه تمام نمایندگان قبل را پیگیر و تکمیل نموده ولی مورد قبول اکثریت مردم واقع نشده است .
*** علت این که عملکرد ایشان مورد قبول واقع نشده ، چیست؟
ایشان سال های سال در مسائل اقتصادی دخیل و مسئولیت مهم و مستقیم داشته و رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس است. به نوعی برخی از مدیران کل از همفکران ایشان می باشند. مخالفین به جز چند ماه اخیر که فشار مردم را دریافت کرده اند برای ایشان سنگ اندازی نکرده اند ، لذا بهتر می توانست در تمام ابعاد اعم از اشتغال ، ارتقای نیروی انسانی در سطح ملی و زیر ساخت ها کار انجام دهد.
ایشان مدعی است که رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس از نفوذ خاصی در بدنه دولت برخوردار بوده و تاثیر زیادی بر وزرا دارد، باید پاسخگو باشد که کدام یک از فرزندان گچساران و باشت با توصیه و سفارش ایشان مسئولیت ملی گرفته است؟ آیا جوانان و تحصیل کرده های این دو شهرستان توانایی مدیریت در سطح کلان را ندارند؟ به عقیده بنده ایشان می ترسد که از جوانان شایسته ، تحصیل کرده و پاک دست گچساران و باشت در مدیریت کلان کشور استفاده کند زیرا می داند فرزندان این دو شهرستان آنقدر توانمند هستند که اگر به هر کدام از آنها جایگاهی بدهد خیلی زود پله های ترقی را طی کرده و روزی ممکن است از خودش جلو بزنند.
بالاخره یکی از مهمترین مطالباتی که باعث شده تا بخش زیادی از فرزندان تحصیل کرده و جوانان شایسته این دیار از وی روی برگردانند این است که وی در طول ۶ سال اخیر برای هیچ کدام از فرزندان شایسته این دو شهرستان برای تصدی پست های مدیریتی قدمی برنداشته است.
یا برنداشته یا هم اگر برداشته نتوانسته است کاری کند. پس یا نفوذی در دولت ندارد یا هم اگر دارد می ترسد از فرزندان شایسته این دو شهرستان استفاده کند.
البته ممکن است ادعا کند که برای یکی دو نفر از فرزندان این دو شهرستان در رده های مدیریتی میانی کاری کرده است و اگر این ادعا را داشته باشد باید خدمتش عرض کنم که این کار و حتی بهتر از این را نمایندگان رده آخر مجلس هم می توانند انجام دهد نه ایشان که خودش را جزء چند نماینده برتر مجلس می داند.
*** با این تفاسیر آیا آقای تاجگردون در حوزه انتخابیه گچساران و باشت کاندیدا می شود؟
بهتر است این موضوع را از خود ایشان سوال کنید . تاکید می کنم که دوست دارم در صورت کاندید شدنم با آقای تاج گردون رقابت کنم. تاجگردون فریاد مخالفین و موافقین را شنیده ، صدای مردم خشمگین را گوش داده ، وضعیت فقر و بیکاری و اشتغال را درک کرده اگر من جای ایشان باشم بیش از این به جسم و حیثیتم خدشه وارد نمیکنم و کاندیدا نمی شوم.
میدان را به تازه نفس ها میدهم تا آنها نیز امتحان شوند. به عنوان یک شهروند ، هم پیشنهاد دارم هم نصیحت : بهتر است بیش از این خود را به زحمت نیاندازد.
*** “تاج گردون” معمار اقتصاد نامیده می شود، نظر شما در این خصوص چیست؟
دوست دارم ، فرزند دیارم معمار باشد. اما کدام اقتصاد ، سکه چهار میلیونی کجا و معمار اقتصاد کجا. دلار ۱۰ هزارتومانی کجا و معمار اقتصاد کجا .
اگر از شخص تاجگردون هم سوال شود این لفظ را قبول ندارد ، گرچه بد میل نیست که بنر های الوان و رنگارنگی در اماکن نصب شود.
بکاربردن لفظ معمار اقتصاد ، شبیه این است که یک فرد به یک پرستار با پوشیدن روپوش سفید بگوید دکتر و یا به یک سرهنگ بگویند سردار. اطرافیان چه برداشتی خواهند داشت؟
*** یعنی معمار اقتصاد نیست ؟
در شهر غنی گچساران محرومیت زیادی به چشم میخورد، بوی دود شدید نفس جوانان بیکار را به خطر انداخته و فقر امان مردم را بریده است.
طلاق رو به افزایش و کانون گرم خانواده ها را متلاشی کرده ، قرض گرفتن نان از نانوایی توسط برخی از مردم وکسانی هستند که در طول سال یک کیلو گوشت نمیتوانند بخرند. مادران و پدران به علت فقر جلوی فرزندانشان خجالت زده و جوانان عزیز افسرده و سرگردانند و روزها خواب و شبها بیدارند.
سرمایه داران با چک های برگشتی پشت درب اتاق مقامات قضایی صف بسته اند و فاصله طبقاتی بیداد میکند . در شهر فقط عده ای خاص شکمشان پر می شود و تیمارستان ها از افراد افسرده پر شده است . حال با این تفاسیر چگونه باید ایشان را معمار اقتصاد نامید.
*** یکی از لقب هایی که نماینده مردم گچساران و باشت به خود داده ، لقب”میرشکار” است، نظر شما در این خصوص چیست؟
هیچکس نمی گوید ، دوغ من ترش است. ایشان که شعارش خدمت بی منت بود ، لزومی نداشت خود را قهرمان جلوه دهد . این شعار از طرف ایشان نوعی خود برتریست.
اگر هم شکاری ذبح شده عده ای خاص از آن بهره برداری نموده و دیگران فقط بوی آن را استشمام کرده اند.این یک شعار تبلیغاتی بیش نبود.
ایشان میرشعار است نه میر شکار.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
Leave a Reply