آخرین اخبار

وقتی منشی مدیرعامل تحلیل گر سیاسی می شود!!

مصائب این روزهای نفت و گاز گچساران؛ وقتی منشی مدیرعامل تحلیل گر سیاسی می شود!! به قلم سید علی حسینی چقدر دروغ نمیگویند کسانی که ۵ ماه هواپیمای جت را بر فراز شهرشان ندیدند و چقدر شفافند که ۸ سال است هنوز مدرک دکترای مرادشان برای همه در حاله ای از ابهام است!!!! جناب آقای […]

اشتراک گذاری
06 April 2018
کد مطلب : 16612

مصائب این روزهای نفت و گاز گچساران؛
وقتی منشی مدیرعامل تحلیل گر سیاسی می شود!!
به قلم سید علی حسینی
چقدر دروغ نمیگویند کسانی که ۵ ماه هواپیمای جت را بر فراز شهرشان ندیدند و چقدر شفافند که ۸ سال است هنوز مدرک دکترای مرادشان برای همه در حاله ای از ابهام است!!!!
جناب آقای مسعود گشتاسبی
باسلام، در خصوص یادداشت مورخ۱۱فروردین ۹۷ جنابعالی، هرچند واقعا فقط یک یادداشت است ونه جوابی به آن استدلالی که وافعا ثابت کرد کسی را که قهرمان خواندید رفوزه ای بیش نبود و پرده از پشت پرده استیضاح برداشت، ولی حیفم آمد نظرتان را به چند مورد جلب نکنم تا شاید بیشتر تامل کنید و حد و اندازه خودتان را بدانید.
۱. شاید هدف بانی یا بانیان اولیه تفکر اصلاحات عدم دروغگویی و شفافیت بوده باشد، ولی آنچه عاید شد و خصوصا” آنچه مدعیان امروزی ارائه میدهند از بالاترین آنها که میگوید به محض اجرای برجام تمام تحریمها برداشته میشود و دهها وعده دیگر و سپس در چشم میلیونها ایرانی نگاه میکند و میگوید نگفتم، تا پایین ترین آنها که شب در به قول خودش گزارش عملکرد میگوید”آقا هم باید عذر خواهی کند” ولی شب بعد از آن در اینستاگرامش منکر میشود، یا بیش از ۸سال است که مردم و رسانه ها میخواند که شفاف کند آیا دکترای مورد تایید وزارت فرهنگ و آموزش عالی دارد؟ ولی با انها شفاف نیست و در روز ثبت نام برای نمایندگی، چراغ خاموش مدرک فوق لیسانسش را ارائه می دهد، تا اسفل السافلینشان که شمایید با کمال پررویی مقابل مردم گچساران و باشت و بنوعی کشور مینویسید که کوهها جابجا شدند ولی آرزوی دیدن هواپیما داشتید ((دروغ سیزده)) ،در حالیکه فرودگاه پس از کاهش ارتفاع موانع در روز دوشنبه ۶ آذر ۹۱ با پرواز هواپیمای جت فوکر ۱۰۰ با عنوان “پرواز همدلی”، توسط آقای پاکدل و همکارانش،که اتفاقا خود آقای نماینده هم یکی از سرنشینان آن بود، افتتاح و تا اوایل اردیبهشت ۹۲ ، مرتب پرواز ادامه داشت، یکسره ملغمه ای از عدم راستگویی، عدم شفافیت و عدم رعایت اخلاق است. عجیب است که شما آب پاش زمین کشاورزی یا به قول خودتان فواره که طول آن شاید یک متر نمی شود را می بینید ولی هواپیمای فوکر با بیش از ۱۰۰ مسافر را نمی بینید. شک ندارم اگر کاهش ارتفاع کوهها یا به قول خودتان جابجایی کوهها را هم امکان انکارش را داشتید منکر میشدید.
۲. باز هم نمیدانم با چه رویی راجع به استیضاح اشاره نموده اید،توصیه میکنم یک بار دیگر مرقومه آقای پاکدل را مطالعه بفرمایید. فقط اضافه میکنم آن ۶۶ نفر نیاز به کسی یا کسانی داشتند که نمی گذاشتند پر پر شوند نه به کسی که آنها را ابزار تسویه حساب با دیگران کند. فقط دو جمله از استیضاح را انجا که آقای تاج میگوید: آقای ربیعی من از شما چیزی خواستم و جواب آقای ربیعی که در لفافه میگوید گفتید چرانفر آقای تاجگردون را گذاشتید مدیر عامل پاساگاد (یعنی بین ۷۰میلیون ایرانی اتفاقی نفر اقای تاج را گذاشته. جل الخالق!!) تا عمق فاجعه را بفهمید و بیش ازاین بر بازماندگان این حادثه منت بی جهت نگذارید.
۳. ادامه یادداشتتان بطور خلاصه سه بخش است:بخش اول آن که شعار یا بهتر بگویم انشاء بچه های دبستانی است که میتوانستید خیلی رویایی‌تر هم بنویسید مثلا” از قصرها و کاخهای سر به فلک کشیده دریها و چشمه های فراوان و حورالعینهاو….هم می نوشتید!!!!. بخش دوم که همان آرزوهای تحقق یافته تان بود که گل سر سبدشان هواپیمایی بود که بر فراز شهرتان دیده بودید هر چند قبلا توضیح دادم، ولی با توجه به محلی که الان مشغول بکار هستید میتوانید بعنوان نمونه نامه شماره ۶۹۰۴/ش گ/۹۱ مورخ ۹۱/۹/۱ را که آقای پاکدل همه را برای افتتاح دعوت کرده اند، ببینید. اتفاقا آقای نماینده خیلی کارشکنی می کرد وجالبتر اینکه بعد از رفتن آقای پاکدل نتوانستند مدیریت کنند و مدتی متاسفانه پروازهای گچساران تعطیل و سپس هم مدتی هواپیمای ملخی می امد.خیلی از سایر موفقیتها دیگرمانند آبیاری زمینهای کشاورزی و جاده ها و اب، برق و گاز روستاها، سدها و پتروشیمی هم مربوط به ادوار قبلی بوده که یا تمام شده بودند ویا ادامه داشته اند،متاسفانه این ویژگی خلاف “اخلاق” که ابتدای یادداشتتان از آن دم زده اید در نماینده و اطرافیانش بسیار عیان است که تلاش دیگران را به نام خودشان مصادره میکنند.بخش سوم هم پروژه هایی است که با هدف رانت و ویژه خواری و آماده کردن هزینه های انتخاباتی و خرید آراء دور آینده تعریف شده اند. مانند همین خیابان شهید بلادیان که اسم بردید همه میدانند و شما هم اگر نمیدانید پرس و جو کنید که مشاور طرح و پیمانکار آن چه کسانی هستند و پول آن به چه حسابی واریز وسپس پرداخت می شود و گرنه این طرح سبب دلگیر شدن خیابان وبازار میشود. ضمنا نپرسیدید این اسکلت فلزی با این وزن و استحکام برای چیست؟ بد نیست بدانید شهرهایی که چنین خیابانهایی دارند در حال تغییر آنها هستند.
نهایتا”،ضمن عرض پوزش از خواهران منشی در شرکت نفت که همگی در کار خود خبره هستند، با اطلاعاتی که از میزان سواد و مدرک تحصیلیتان دارم،به جنابعالی توصیه میکنم سعی کنید وظایف این سمت منشی را که پس از کلی تملق و چاپلوسی و نوشتن یاداشتهایی از همین نوع، بدست اورده اید، با یاد گرفتن نرم افزارهایی مانند word و اکسل بخوبی انجام دهید تا از سایر همکارانتان، که اتفاقا خیلی ماهرند،عقب نمانید و در عرصه های دیگر کمتر ورود نمایید وگرنه،اگر شما که بالاترین سمتتان منشی یا تلفنچی دفتر است و کارنامه عملکردتان به پاکی دل نوزاد در بدو تولد است، قرار باشد راجع به اخلاق، سیاست، عمران، کشاورزی، برنامه ریزی و … نظر بدهید چگونه انتظار دارید یک فرد نخبه استان و مهندس برتر دانشکده نفت با سمتهایی متعدد کارشناسی، ریاستی و مدیریتی که اتفاقا مسائل و مشکلات یک فرودگاه و پروژه آنرا از صفر تا صد با ۱۰۱ جلسه مدیریتی و چند جلسه با سازمان هواپیمایی کشوری به مرحله راه اندازی و بهره برداری رسانده است، شایسته اظهار نظر در این خصوص نباشد؟

این مطلب بدون برچسب می باشد.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *